حذف صفر از پول ملی به تنهایی نمیتواند به کاهش تورم منجر شود و تنها میتواند تا حدودی از انتظارات تورمی بکاهد.
یکی از اصلاحات اجتنابناپذیر کشورهایی که با ابرتورم مواجه بودهاند، حذف صفر از پول ملی است. مطابق پژوهشها، شرط موفقیتآمیز بودن چنین اصلاحی، مهار تورم است. در سالهای گذشته نیز ارزش ریال بهدلیل تورمهای مزمن و بالا بهصورت چشمگیری کاهش یافته است و نیاز به چنین اصلاحی احساس میشود.
به گزارش دنیای اقتصاد، بررسیهای یک پژوهش نشان میدهد کشورهایی که با بحرانهایی مانند ابرتورم مواجه بودهاند، پس از مدتی دست به اصلاحات پول ملی خود زده و تعدادی از صفرهای پول ملی خود را حذف کردهاند. ایران تا به حال ابر تورم را تجربه نکرده، با این حال تورم مزمن در سالهای گذشته موجب شده است ارزش ریال بهصورت چشمگیری کاهش یابد و نیاز به حذف صفر از پولی ملی احساس شود.
با این حال حذف صفر از پول ملی به تنهایی نمیتواند به کاهش تورم منجر شود و تنها میتواند تا حدودی از انتظارات تورمی بکاهد. تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که اصلاحات واحد پولی در شرایطی موفقیتآمیز بوده که تا پیش از آن اصلاحاتی در زمینه مهار تورم انجام شده باشد.
برای مثال ترکیه در سال ۲۰۰۵، ۶ صفر از لیر حذف کرد؛ اما پیش از آن دولت موفق به مهار تورم شده بود. در مقابل برزیل بدون تجربه موفقی در زمینه مهار تورم، بارها از صفرهای پول خود کاست و افزایش تورم مجددا موجب کاهش ارزش پول ین کشور شد؛ بنابراین میتوان گفت که با توجه به هزینههای بالای حذف صفرهای پول ملی، این اقدام باید زمانی انجام شود که تورم بهصورت قابل توجهی کاهش یافته باشد. پژوهشکده پولی و مالی در گزارش «ارزیابی سیاست اصلاح واحد پول ملی» ابعاد مختلف این مساله را مورد بررسی قرار داده است.
اقتصاد ایران طی دهههای اخیر با وجود بروز شوکهای متعدد تورمی و ارزی، دچار بروز ابرتورم نشده است. بر اساس این گزارش متوسط کاهش ارزش پول ملی در مقابل دلار آمریکا طی ۳ دهه اخیر برابر با ۲۰.۲ درصد بوده است. همچنین متوسط کاهش ارزش پول ملی از سال ۱۳۹۰ برابر با ۳۷.۲ درصد و طی دوره تحریمهای شدید اقتصادی در سالهای اخیر یعنی از سال ۱۳۹۷ برابر با ۵۹.۹ درصد بوده است؛ بنابراین اگرچه کشور بحران ابر تورم را تجربه نکرده، اما تجربه چند دهه نرخهای بالای تورم موجب شده است که ارزش یکریال بهعنوان واحد پول ملی کشور در فروردینماه سال ۱۴۰۳ به ۰.۰۰۰۰۰۱۵۶ دلار برسد که جزو کمارزشترین پولهای ملی در جهان است.
تورمهای بالا و متوالی در کشورها باعث میشود که قدرت خرید یک واحد پول ملی در طول سالها به مرور کاهش پیدا کند. این کاهش قدرت خرید پول ملی هم در رابطه با برابری با ارزهای دیگر و هم در خرید کالاها و خدمات خود را نشان میدهد. کاهش ارزش یک واحد پول ملی کاربری اسکناس و مسکوک در معاملات را پرهزینهتر میکند و در شرایط حاد کارکرد وسیله مبادله بودن و واحد شمارش بودن را دچار اختلال میکند.
اصلاح واحد پولی بعد از تورمهای بالا و مزمن بحرانهای مختلف امری ناگریز به حساب میآید که در دستور کار کشورها قرار میگیرد. در دهههای گذشته کشورهایی پس از مواجهه با بحرانهایی مانند ابرتورم دست به اصلاحات پولی زدهاند. یکی از کشورهای مذکور ترکیه است. این گزارش بیان میکند که در سالهای آغازین قرن بیستویکم میلادی مردم ترکیه برای خرید یک قرص نان باید چند میلیون لیر ترکیه هزینه میکردند.
همین مساله سبب شد برنامههای اصلاحات اقتصادی در این کشور با جدیدت بیشتری پیگیری شود. در روز اول ماه ژانویه سال ۲۰۰۴ دستورالعمل حذف ۶ صفر از لیر ترکیه ارائه و ارائه آن به ابتدای سال ۲۰۰۵ موکول شد. کارشناسان بینالمللی صندوق پول دلیل موفق بودن در سیاست حذف ۳ صفر از واحد پولی ملی در اقتصاد این کشور را موفقت آنها در مهار تورم میدانند.
با این حال پیش از اینکه صفرها از پول ترکیه حذف شوند این کشور موفق شده بود تورم را به کلی مهار کند و نرخ تورم را به ارقام یک رقمی تقلیل دهد. در این شرایط اصلاح بازار پول نیز به کمک اقتصاد آمد تا زمینهساز رشد اقتصاد شود. در واقع میتوان گفت که مهمترین ویژگی اصلاح پول ملی توسط ترکیه این بود که این اتفاق بعد از اصلاحات اساسی در ساختارهای بانکی کشور اتفاق افتاد. با اجرای موفق سیاستهای اصلاحی تجویزشده توسط صندوق بینالمللی پول، تورم به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کرد و در مراحل آخر این اصلاحات بود که اصلاح واحد پولی نیز انجام شد.
یکی از نکات قابل توجه در زمینه موفقیت و عدم موفقیت سیاست اصلاح واحد پولی، موفقیت در زمینه مهار تورم است. اگر کشوری نتواند پیش از اصلاح واحد پولی تورم را مهار کند، در زمان نه چندان طولانی مجبور به اصلاح مجدد پول خود خواهد شد. یکی از نمونههای عدم موفقیت اجرای سیاست اصلاح پول، برزیل است. برزیل در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی به یکی از سنگینترین تورمهای آن دوره در دنیا دچار شد؛ بهگونهایکه پول ملی این کشور ماهانه ۳۰ تا ۴۰ درصد ارزش خود را از دست میداد. پیش از آن از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۲ پول ملی برزیل دوبار تغییر نام پیدا کرده بود. در سال ۱۹۶۷ میلادی برای اولینبار ۳ صفر از پول ملی برزیل حذف شد. با این وجود برزیل نتوانست در کنترل تورم موفق عمل کند و تا سال ۱۹۸۱ تورم این کشور بار دیگر به بالای ۱۰۰ درصد رسید.
در این میان بار دیگر ۳ صفر از پولی ملی این کشور حذف شد. در سال ۱۹۸۹ باردیگر تورم این کشور افزایش یافت و به هزار و ۴۳۱ درصد رسید. در این هنگام بار دیگر دولت برزیل اقدام به حذف صفرهای بازگشته همراه با تغییر نام پول ملی کرد. در سال ۱۹۳۳ زمانی که تورم این کشور در مرز ۲ هزار درصد قرار داشت بار دیگر حذف ۳ صفر اعمال شد. اینبار دولت توانست در مهار تورم توفیقاتی کسب کند. از سال ۱۹۳۰ تا کنون طی ۶ مرحله ۱۸ صفر از پول برزیل حذف شده و ۸ بار نیز نام واحد پولی این کشور تغییر پیدا کرده است.
درنهایت میتوان گفت که اصلاح واحد پول ملی بهطور مستقیم آثار مثبت و منفی اقتصادی ندارد؛ اما به واسطه تاثیری که بر انتظارات میگذارد از اهمیت زیادی برخوردار است. برای مثال زمانی که مردم متوجه شوند که دولت به دنبال تقویت پول ملی است، انتظارات تورم کنترل میشود. علاوه بر این هزینههای فیزیکی حملونقل اسکناس و مسکوک و ریسک سرقت با اجرای این سیاست کاهش مییابد و کارآیی خدماتی مانند ثبت سوابق مالی و حسابداری بهبود پیدا میکند.
اجرای چنین سیاستی هزینههایی نیز دربردارد که هزینه تولید و انتشار اسکناس و مسکوک جدید و امحای اسکناس و مسکوک قدیمی مهمترین آن است. علاوه بر این هزینه آموزش عمومی و تبلیغات، هزینه مربوط به تغییر نرمافزارها و ابزارهای حسابداری و هزینه فهرست بها از جمله هزینههای اجرای چنین سیاستی است. با توجه به این هزینهها اجرای نامناسب اصلاح واحد پول تنها باعث تحمیل هزینههای این سیاست خواهد شد.