«گزینه اصلی جریان حاکم آقای قالیباف است. آقای سعید جلیلی هم گزینه حامیان این جریان در بین بدنه تندروتر خواهد بود. در واقع با ادبیات رایج در بین این جریان، آقای قالیباف رای چنارها و آقای سعید جلیلی رای پاجوشها را خواهد داشت.»
حسین نورانی نژاد در یادداشتی تحت عنوان «۱۰ گزاره اولیه از رقابت شش کاندیدا» در روزنامه اعتماد نوشت: با اعلام اسامی کاندیداهای تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان، در یک برآورد اولیه و در قالب گزارههایی کوتاه، این نکات به نظر میرسند:
۱- گزینه اصلی جریان حاکم آقای قالیباف است. آقای سعید جلیلی هم گزینه حامیان این جریان در بین بدنه تندروتر خواهد بود. در واقع با ادبیات رایج در بین این جریان، آقای قالیباف رای چنارها و آقای سعید جلیلی رای پاجوشها را خواهد داشت.
۲- رقیب اصلی جریان حاکم، آقای پزشکیان است که یکی از سه منتخب جبهه اصلاحات شد.
۳- آقایان قالیباف و پزشکیان به صفت شخصی، هر دو پایه رای مشخصی دارند. قالیباف در بین بخشی از انقلابیها و بخش کوچکی از طیف خاکستری جامعه و پزشکیان هم در بین بخشی از ترکها. البته در انتخابات اخیر مجلس آقای پزشکیان حدود ۹۶ هزار رای از مردم تبریز گرفت و به عنوان نفر دوم انتخاب شد، ولی معادلات در انتخابات ریاستجمهوری متفاوت خواهد بود و بخش زیادی از ترکها به او رای خواهند داد.
۴- محل اصلی رایسازی، مناظرهها خواهد بود. در چند انتخابات اخیر مصاف مناظرهها تبدیل به رقابت تیمی شده بود. اگر در این انتخابات هم روال قبلی باشد، آقای پزشکیان در برابر ۵ اصولگرا تنها خواهد بود، ولی قدرت کلام او در کنار تصویری که از تنهایی او ساخته میشود، به نفعش تمام خواهد شد. در بین ۵ اصولگرای تایید شده، شاید مصطفی پورمحمدی ساز دیگری بزند و وارد بازی ۴ اصولگرای دیگر نشود.
۵- در این مصاف، پزشکیان نباید از رقیب اصلی (قالیباف) غافل شود و افراد دیگری مثل جلیلی را سیبل انحصاری کند. خط فکری آقای جلیلی که به لحاظ شخصیتی در مناظرات و تبلیغات انتخابات پیشین انصافا شخصیت قابل احترامی از خود نشان داده بود، طبعا از وی اکثریت مردم عادی جامعه خطرناکتر خواهد بود و او میتواند گزینه دوم جامعه برای قیاس با پزشکیان در کنار قالیباف باشد و حتما آقای پزشکیان باید این قیاس را پررنگ کند، ولی در هر حال نباید رقیب اصلی خود را فراموش کند که قالیباف است.
۶- وظیفه حرفهای و اخلاقی جبهه اصلاحات است که از پزشکیان حمایت کند. او یکی از سه گزینه نهاییاش بوده و کسانی که به او رای داده یا ندادهاند، موظف به حمایت از او هستند.
۷- با اعلام اسامی تایید صلاحیت شدهها، بطلان یک تحلیل در بین بخشی از اصلاحطلبان موسوم به روزنهگشاها اثبات شد. اینکه هر کس را که جبهه اصلاحات تایید کند، از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت خواهد شد. این حرف به خصوص در نقدعدم مشارکت جبهه در انتخابات مجلس زده میشد. جالب آنکه دو گزینه اصلی و پلن A و B دوستانی که به این تصور دامن میزدند، آقایان جهانگیری و لاریجانی رد صلاحیت شدند. حتی آقای محمد شریعتمداری هم که احیانا با همین برآورد حاضر نشد در جلسه انتخاباتی جبهه اصلاحات شرکت کند و میثاقنامه آن را امضا نکرد، ردصلاحیت شد، ولی آقای پزشکیان تایید شد. این به معنای مورد تایید و وثوق بودن جبهه اصلاحات نزد شورای نگهبان نیست، بلکه به معنای پرمتغیر بودن تصمیمات حاکمیتی و خطای تحلیلی این دوستان است.
۸- دوگانهای خودبهخود در این انتخابات شکل خواهد گرفت: سادهزیستی و فسادستیزی از سویی و اشرافیت و در معرض شبهه بودن از سویی دیگر. در این دوگانه، سادهزیستی، پنجاه و هفتی بودن و تفکر و گفتمان نهجالبلاغهای آقای پزشکیان، عامل برتریاش خواهد بود.
۹- در بین تایید صلاحیت شدهها، سر جریان دولت بیکلاه ماند. این نشان میدهد که معادلات درون ساختار قدرت هم به سادگی که گاهی از دور دیده میشود، نیست. آنها درنهایت بین دو گزینه قالیباف و جلیلی تقسیم خواهند شد و گزینه واحدی را به عنوان کاندیدای اصلی نخواهند داشت.
۱۰- برای پیشبینی نتیجه انتخابات زود است، اما برای ارزیابی نظر ناراضیان از وضع موجود دیر نیست. با هر میزان مشارکت در انتخابات، حدود ۸۰درصد از مردم ایران از سیاستهای کلان حاکم بر کشور ناراضیاند. این را خوب است از همین ابتدای کارزارهای انتخاباتی بگوییم که شرکت در انتخابات به معنای تایید کلیت وضع موجود نیست. همانطور که جریان حاکم محاسبات خاص خود را دارد، جریان معترض و ناراضی جامعه هم برای پیگیری مطالبات خود راه و روشهای اقتضایی خود را دارد و همه آنها نیز در شکل پیگیری خواستههای خود توافق ندارند، اما در نارضایتی عمیق اکثریت نسبت به وضع موجود با هر عدد و رقمی که از رای کاندیداها و میزان مشارکت به دست آید، به خود شک راه ندهید