به طور گستردهای اعتقاد بر این است که انسانها یا انواع مختلفی از حیوانات موجود در این سیاره باهوش هستند. با این حال، محققان ادعا کردهاند که گیاهان نیز هوش خود را به نمایش گذاشتهاند که با بیش از ۷۰ تعریف توصیف شده است.
براساس مطالعهای جدید مشخص شده است که برخی از گیاهان تجربیات گذشته خود را به یاد میآورند و از آنها یاد میگیرند.
به گزارش ایسنا، به طور گستردهای اعتقاد بر این است که انسانها یا انواع مختلفی از حیوانات موجود در این سیاره باهوش هستند. با این حال، محققان ادعا کردهاند که گیاهان نیز هوش خود را به نمایش گذاشتهاند که با بیش از ۷۰ تعریف توصیف شده است.
به گفته محققان، پاسخهای انعطافپذیر، در لحظه و سازگاری که در گیاهان یافت میشوند، نشاندهنده هوش هستند.
آندره کسلر (Andre Kessler)، نویسنده اصلی، استاد گروه اکولوژی و زیست شناسی تکاملی در کالج کشاورزی و علوم زیستی در دانشگاه کرنل میگوید: بیش از ۷۰ تعریف برای هوش منتشر شده است و هیچ توافقی در مورد چیستی آن وجود ندارد، حتی در یک زمینه مشخص.
برای مثال گیاهی موسوم به علف طلایی میتواند گیاهان همسایه را بدون برخورد با آنها و با حس کردن نسبتهای نور مادون قرمز دور منعکس شده از برگهایشان درک کند. وقتی علف طلایی توسط گیاهخواران خورده میشود، واکنش خود را بر اساس اینکه گیاه دیگری در نزدیکی آن قرار دارد یا خیر، تطبیق میدهد.
بسیاری از مردم بر این باورند که هوش به یک سیستم عصبی مرکزی نیاز دارد که در آن سیگنالهای الکتریکی به عنوان وسیلهای برای پردازش اطلاعات عمل میکنند. برخی از زیست شناسان گیاهی سیستمهای آوندی گیاهان را با سیستمهای عصبی مرکزی همسان میدانند و پیشنهاد میکنند که نوعی موجودیت متمرکز در گیاه به آنها امکان پردازش اطلاعات و پاسخگویی را میدهد. اما کسلر به شدت با این ایده مخالف است.
او میگوید: هیچ مدرک خوبی برای هیچ یک از همسانیها با سیستم عصبی وجود ندارد، اگرچه ما به وضوح سیگنالهای الکتریکی را در گیاهان میبینیم، اما سؤال این است که این سیگنال برای توانایی گیاه در پردازش نشانههای محیطی چقدر مهم است.
کسلر و یکی دیگر از نویسندگان مایکل مولر (Michael Mueller)، دانشجوی دکترا در آزمایشگاهش، برای بیان استدلال خود برای هوش گیاهی، تعریف خود را به اساسیترین عناصر محدود کردند و آن توانایی حل مشکلات، بر اساس اطلاعاتی که از محیط به دست میآورید به سوی یک هدف خاص بود.
او به تحقیقات قبلی خود در مورد علف طلایی و واکنش آن در هنگام خورده شدن توسط آفات اشاره کرد.
کسلر خاطرنشان کرد که وقتی لارو سوسک برگهای علف طلایی را میخورد، گیاه یک ماده شیمیایی منتشر میکند که به حشره اطلاع میدهد که گیاه آسیب دیده است و منبع غذایی ضعیفی است.
این مواد شیمیایی موجود در هوا که ترکیبات آلی فرار (VOCs) نامیده میشوند، توسط گیاهان همسایه علف طلایی نیز جمعآوری میشوند و آنها را وادار میکند تا دفاع خود را در برابر لارو سوسک ایجاد کنند.
کسلر ادعا میکند که به این ترتیب، علفهای طلایی گیاهخواران را به همسایگان منتقل میکنند و آسیب را توزیع میکنند.
گیاه بسته به اطلاعاتی که از محیط دریافت میکند، رفتار استاندارد خود را تغییر میدهد. کسلر میگوید که این با تعریف ما از هوش مطابقت دارد.
علفهای طلایی همسایه نیز وقتی متوجه میشوند که ترکیبات آلی فرار وجود یک آفت را نشان میدهند، هوش از خود نشان میدهند. انتشار مواد آلی فرار از یک همسایه، پیش بینی کننده وجود گیاه خواران است. آنها میتوانند از یک نشانه محیطی برای پیشبینی وضعیت آینده استفاده کنند و سپس بر اساس آن عمل کنند.
دیده شده است که برخی از گیاهان تجربیات گذشته را به یاد میآورند و از آنها یاد میگیرند. به عنوان مثال، گیاه گل قهر و آشتی، که به دلیل واکنش سریعش هنگام برخورد جسمی با برگهایش به این نام شناخته شده است، میتواند به مرور زمان یاد بگیرد که محرکهای بی ضرر را نادیده بگیرد.
گیاهان رفتارهایی از خود نشان میدهند که میتوان آنها را پیچیده در نظر گرفت، مانند باز و بسته کردن گلها و جهت دهی برگها و ساقهها به سمت نور.
به جای سیگنالهای الکتریکی، سیگنالهای شیمیایی در سراسر ارگانیسم وجود دارد. مطالعات سایر محققان نشان داده است که هر سلول گیاهی دارای ادراک گسترده طیف نور و مولکولهای حسی برای تشخیص ترکیبات فرار بسیار خاصی است که از گیاهان همسایه میآیند.