اولین بازی لعیا زنگنه در همین سریال در پناه تو بود. او در این سریال نقش مریم را بازی میکرد؛ دختر جوان مغروری که از روی لجبازی با پسری که مریم را دوست دارد و در عین حال او را برای دوستش خواستگاری میکند، تن به ازدواجی بدشگون میدهد. طرز حرف زدن و حتی مدل چادر سر کردن او، در آن زمان توسط بسیاری تقلید میشد و این نشان میداد چقدر دیده شده و تأثیر گذاشته است.
در نیمههای دهه هفتاد، سریالی از تلویزیون پخش شد که پیش از آن نمونهای از آن را سراغ نداشتیم. «در پناه تو» ساخته حمید لبخنده سریالی بود با بازیگران جوانی که به جز حسن جوهرچی بقیه آنها را نمیشناختیم. ماجرای عاشقانهای هم داشت و طبیعی بود با چنین فضایی سروصدا کند و جوانان بسیاری جذب دیدنش شوند.
به گزارش عصرایران، سریال درباره مریم، دختر جوانی بود که هم دانشگاهیاش به اسم محمد قصد دارد از او درخواست ازدواج کند، اما درست همان زمان دوست محمد به اسم رامین از او میخواهد که مریم را برایش خواستگاری کند و این آغاز ماجراهای طولانی بود. سریال زمان پخش دچار مسائل مختلفی شد.
از جمله تقریبا حذف یک بازیگر و عوض شدن داستان. اما به هر حال آغاز مسیر تازهای بود برای بازیگران جوانش که هرکدام طی سالها از مرگ و خانهنشینی سرنوشتهای مختلفی داشتند.
به بهانه اکران فیلم زنانی که با گرگها رقصیدهاند با بازی لعیا زنگنه نگاهی داریم به سرنوشت بازیگران جوان در پناه تو:
اولین بازی لعیا زنگنه در همین سریال در پناه تو بود. او در این سریال نقش مریم را بازی میکرد؛ دختر جوان مغروری که از روی لجبازی با پسری که مریم را دوست دارد و در عین حال او را برای دوستش خواستگاری میکند، تن به ازدواجی بدشگون میدهد. طرز حرف زدن و حتی مدل چادر سر کردن او، در آن زمان توسط بسیاری تقلید میشد و این نشان میداد چقدر دیده شده و تأثیر گذاشته است.
یک سال بعد از این سریال او در فیلم راز مینا به کارگردانی عباس رافعی بازی کرد و سال ۷۷ هم در سریال در قلب من بازی کرد که سریال پر سروصدای دیگری از حمید لبخنده بود. بعد از آن او در فیلمها و سریالهای بسیاری حاضر شد و با کارگردانهای سرشناسی کار کرد.
از حمله با حسن فتحی در مدار صفر درجه، با داریوش فرهنگ در تکیه بر باد، با سیروس الوند در مزاحم و با مسعود کیمیایی در جرم. آخرین سریال زنگنه عشق کوفی به کارگردانی حسن آخوندپور بود که سال گذشته پخش شد و حالا هم فیلم «زنانی که با گرگها دویدهاند» را روی پرده دارد.
او پیش از در پناه تو، با چهره و ظاهری متفاوت، فیلم برخورد را با سیروس الوند کار کرده بود و بعد هم در فیلم ضیافت مسعود کیمیایی حضور پیدا کرده بود. اما بیراه نیست اگر بگوییم در پناه تو بود که باعث شهرت و محبوبیت او شد. او یک بار دیگر هم تجربه کار با کیمیایی را در سال ۷۵ و در فیلم سلطان به دست آورد.
بعدتر در سال ۷۷ او در یک سریال پربیننده دیگر حاضر شد؛ روزگار جوانی به کارگردانی اصغر توسلی که در آن زمان بسیار مورد توجه قرار گرفت. یکی دیگر از سریالهای بسیار پربیننده او سریال او یک فرشته بود است که یک سریال ماه رمضانی با سوژهای غیر واقعگرایانه بود. جوهرچی خیلی زود و در ۴۸ سالگی از دنیا رفت.
نقش منفی رامین در سریال در پناه تو یکی از حرصآورترین نقشهای منفی در سریالهای ایرانی بود. پسر دست و پا چلفتی و بداخلاقی که حتی نمیتوانست به دختر دلخواهش پیشنهاد ازدواج دهد. بعد از ازدواج با او هم با حرف مادرش او را طلاق میدهد. رامین پرچمی پیش از این سریال در فیلم ضیافت مسعود کیمیایی بازی کرده بود، اما در پناه تو یک باره او را تبدیل به چهرهای مشهور کرد.
او بعد از این سریال هم در فیلم اعتراض باز به کارگردانی مسعود کیمیایی بازی کرد و در فیلم مهمان مامان از داریوش مهرجویی هم در نقش کارگر ساختمانی نقش بسیار کوتاهی داشت. او سال ۸۷ در فیلم اخراجیها هم نقش بازی کرد، اما بعد از آن یک باره دچار مشکلات جدی قضایی شد (زندان) و سالها خانهنشین بود تا سال ۹۶ که نقشی در فیلم کروکودیل داشت. بعد هم بیشتر فعالیتش معطوف به تئاتر شد و در چند نمایش روی صحنه رفته است.
پارسا پیروزفر در واقع حذف شده در پناه تو بود. او قرار بود نقشی مهم در این سریال داشته باشد و خواستگار دیگر مریم را بازی کند، اما تقریبا به شکل کامل حذف شد و تنها حضور کوتاهی داشت. دلیلش هم فقط جذابیت چهرهاش بود.
پارسا پیروزفر اما راه درازی را تا تبدیل شدن به بازیگری که همزمان یک فیلم پرفروش روی پرده و یک سریال را در شبکه نمایش خانگی دارد، طی کرد. او البته پرکار نیست و در تمام این سالها خیلی کمتر از آن که بازیگری با چهره و محبوبیت او میتواند کار کند، کار کرده است.
بخش مهمی از فعالیت او هم متمرکز بر تئاتر است و نمایشهایی از جمله ملاقات، گلنگری گلن راس و ماتریوشکا که بارها در ایران و خارج از ایران روی صحنه رفت، از فعالیتهای او در تئاتر است.