فرارو- مسعود پزشکیان، رئیس جمهور منتخب ایران در مقالهای به دیدگاههای خود در خصوص سیاست خارجی پرداخته است. او در این مقاله خواهان گسترش روابط با چین و روسیه و بهبود مناسبات با کشورهای عربی و همسایه شده است.
به گزارش فرارو، اگرچه عمده روابط تجاری ایران به خصوص در سالهای اخیر در سایه تحریمها با چین انجام شده، اما حجم سرمایه گذاریهای چین در ایران در مقایسه با دیگر کشورها بسیار پایینتر است. میزان سرمایهگذاری چین در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ در عربستان ۳۷ برابر و در امارات ۳۱ برابر ایران بوده است. با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که چرا چینیها در ایران سرمایه گذاریهای محدودی دارند یا قراردادهای سرمایه گذاری خود در ایران را به سرانجامی نمیرسانند؟ جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین ایران در انگلستان و کارشناس ارشد سیاست خارجی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده و تحلیل خود از وضعیت سیاست خارجی ایران پس از ریاست جمهور مسعود پزشکیان را تشریح کرده است:
جلال ساداتیان به فرارو گفت: «با توجه به استقبالی که از سوی برخی همسایگان نسبت به انتخاب آقای پزشکیان به عنوان رئیس جمهور ایران انجام شد و اگرچه برخی از رسانههای اروپایی و آمریکایی واکنشهای احتیاط آمیزی را انجام دادند، در مجموع میتوانیم بگوییم لحن جامعه بین المللی نسبت به ایران مثبت بوده. آن بخش احتیاط آمیزی هم که اشاره کردم نسبت به آینده نامعلومی است که هنوز مشخص نیست به طور دقیق به کدام سمت خواهیم رفت. اما همین اقدام اخیر آقای پزشکیان و نوشتن مقاله در مقطع گذار سیاسی کشور بسیار مهم است. منظور من از مقطع گذار، شرایط فعلی است که هنوز حتی حکم آقای پزشکیان تنفیذ نشده و تحلیف هم انجام نشده است. میدانیم که پس از تحلیف است که آقای پزشکیان رئیس جمهور رسمی ایران خواهند شد. پس از تحلیف است که میتوانیم به جای «رئیس جمهور منتخب» به آقای پزشکیان بگوییم «رئیس جمهور ایران». البته که این فرایند در ایران بسیار طولانی است و نسبت به برخی کشورها تشریفات زیادی داریم.»
وی افزود: «آقای دکتر پزشکیان در داخل کشور، با توجه به سمپاشی ها، حسادتها و رقابتهایی که وجود دارد، به سمت «دولت وفاق ملی» حرکت کرده است. دیدارهای ایشان با علما، مراجع، آقای ناطق نوری، خاتمی و ... نشان میدهد به دنبال کسب یک وجهه فراجناحی است تا یخهای داخلی را شکسته و مسائل موجود در کشور را به پایینترین حد چالش جناحی برساند. در مقالهای که در تهران تایمز منتشر شده نیز به همین موضوع تاکید شده است. آقای پزشکیان تهران تایمز را برای انتشار مطلب خود انتخاب کرده است، نه یک رسانه خارجی را. همین انتخاب بسیار هوشمندانه است و در حال ارسال پیام به دنیا است که در حال تعامل با همه دنیا هستم و حتی به روسیه هم پیام دهد که به دنبال ارتباط با این کشور هم هستیم. درباره چین هم آقای پزشکیان پیام مشابهی میدهد. جالب این که روابط ما با دو کشور چین و روسیه در چند سال اخیر مورد انتقاد بوده و حتی خود آقای پزشکیان هم به نوع روابط ما با چین نقد داشت و معتقد بود نباید نفت را ارزان بفروشیم و اجناس سطح پایین را از چین وارد کنیم. اما مقاله اخیر آقای پزشکیان میگوید منظور ایشان نه قطع ارتباط با چین و روسیه، بلکه بالا بردن کیفیت این ارتباط است.»
دیپلمات پیشین ایران در بریتانیا گفت: «درست است که تیم سیاست خارجی ایالات متحده و سخنگوی این کشور اعلام کرده اند که سیاستهای آنان در قبال ایران تغییر نکرده است، اما حتی آنها هم به نوع رفتارهای ایران و عملکرد آقای پزشکیان با دقت توجه دارند. برای آمریکاییها هم بسیار مهم است که در آستانه انتخاباتشان به یک ثبات در روابط خارجی خود رسیده و نگرانی سیاست خارجی نداشته باشند. درباره اروپاییها هم شرایط به سمتی رفته که آنها هم تمایل دارند در روابط خود با ایران به کمترین سطح تنش رسیده و روابط بهتری با کشورمان داشته باشند. در چنین شرایطی، آقای پزشکیان بارها تاکید کرده که هم تمایل دارد با همسایگان روابط خوبی داشته باشیم و هم از بهبود روابط فرامنطقهای استقبال میکند. شاید سوال باشد که چرا آقای پزشکیان از هم اکنون در حال تلاش برای نشان دادن مواضع خود است و تا دوران پس از تشکیل کابینه صبوری نمیکند. پاسخ این است که آقای پزشکیان میخواهد از تاثیر سم پاشیهای احتمالی پیشگیری کند. او نمیخواهد اجازه دهد که مشکلات زودهنگام کابینه آتی وی را تهدید کند.»
وی افزود: «تحریمهایی که ما هم اکنون داریم و به نقل از آقای ظریف شامل ۲۵۷۰ تحریم میشود، عمدتا تحریمهای شورای امنیتی نیستند، بلکه تحریمهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا است. تحریمهای ما بیشتر از نوع تحریمهای ترامپی است. درواقع برخی از این تحریمها حتی توسط کنگره اعمال نشده اند بلکه بر حسب دستور رئیس جمهور وقت، علیه ما تنظیم شده اند. هدف من از تفکیک این تحریمها این است که سطح خطرات تحریمها را روشنتر کنم. اگر اسنپ بک (مکانیسم ماشه) برگردد و قطعنامههای شورای امنیت اعمال شود، تحریمهای سازمان ملل علیه ایران اعمال میشود. تفاوت این نوع تحریمها با نوع ترامپی بسیار زیاد است. هدف من از توضیح این اطلاعات این است که تاکید کنم چین نسبت به تحریمهای ترامپی اعتنای ویژهای ندارد. این موضوع درباره روسیه هم صدق میکند و این کشور نیز نسبت به تحریمهای ترامپی بی تفاوتتر است تا تحریمهای سازمان مللی. تحریمهای کشوری حتی برای همسایگان ما از جمله ترکیه، عراق و سایرین نیز چندان مشکل زا نیست. مشکل ما در حوزه اقتصاد سیاسی دقیقا همان جایی است که تحریمهای بین المللی روی دوش ما است. در حال حاضر مهمترین مانع در مسیر ارتباط ما با کشورهای مختلف از جمله چین، FATF است. از طریق FATF است که میتوانیم پولهایمان را برگردانیم و رشد تجارت اقتصادی داشته باشیم.»
این تحلیلگر ارشد سیاسی در ادامه گفت: «درباره این که چرا چین و حتی روسیه حجم بسیار بالایی از مبادلات تجاری را با کشورهای عرب منطقه دارند و با ما ندارند نیز پاسخ روشن است؛ ما در روابطمان مشکلات مختلفی داریم ما، در بازگشت سرمایه خود با بن بست مواجهیم، ما در اجرای تکنیکهای جذب سرمایه نیز با بن بست و چالش رو به رو هستیم. ما حتی در پس دادن پول به کشورهایی که با آنها تجارت داریم نیز با مشکلاتی مواجهیم. در شرایطی که ما با بن بست تجاری رو به رو هستیم، طبیعیست که چین هم منتظر ما نمیماند و به عربستان به عنوان یک متحد تجاری بدون مانع نگاه میکند و حجم زیادی از مبادلات خود در منطقه را به این کشور منتقل میکند. تجارت چین با عربستان با ضمانتهای اجرایی و مالی متعددی همراه است، اما ما فاقد هر نوع ضمانت هستیم. از همین جهت نیز کاملا طبیع است که مراودات چینیها با ما محدود است. در ضمن خوب است از خودمان هم بپرسیم که مگر ما چه حجم از بودجه سالانه خودمان را ضرف هزینههای عمرانی میکنیم؟ در طول دولتهای قبلی هم ما درگیر پول پاشیها و اسرافهای متعددی شده ایم؛ بنابراین در شرایطی هستیم که نفتمان را بسیار ارزان میفروشیم به طور متوسط در یک مقطعی حدود ۱۵ دلار در هر بشکه و اکنون حدود ۱۲ دلار به طور متوسط فروش داریم که اگر ضرب در ۷.۵ الی ۸ کنیم، یعنی چیزی حدود ۱۰۰ دلار به ازای هر تن نفتی که می فروشیم، تخفیف میدهیم. این پولهایی که به راحتی تخفیف میدهیم را اگر وارد کشور میکردیم، چه حجم سرمایه برای آبادانی کشور داشتیم و بسیاری از کمبود بودجههای کشور را حل کنیم؟»
وی افزود: «با این وضعیت چگونه انتظار داریم چین دایه مهربانتر از مادر اقتصاد ما شود و برای ما سرمایه گذاری کند؟ مشخص است که چین از ما ضمانت میخواهد. ما چه ضمانتی داریم به چین بدهیم؟ باید ضمانت بانک مرکزی را بدهیم؟ ضمانت نفت را بدهیم؟ نفت که قرار است بخشی از هزینههای داخلی کشور را پوشش دهد. ما ۹۵ درصد درامدهایی که صرف امور جاری کشور میکنیم را از همین درآمدهای نفتی تامین میکنیم. پس کلید همه این مشکلات، ایجاد شفافیت سیاسی و اقتصادی و جلوگیری از فعالیت مافیاهای اقتصادی و سیاسی موجود در سازمانها و نهادها است. همچنین باید هر چه سریعتر مشکل FATF را حل کنیم. بسیاری از نهادهایی که از معافیتهای مالیاتی برخوردار هستند نیز باید موظف به پرداخت مالیات شوند. همه اینها مشکلات ریشهای هستند و تا زمانی که اینها حل نشوند، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم نه چین و نه هیچ کشور دیگری برای سرمایه گذاری و تجارت با ما راغب شود.»