آثار باستانی بهجا مانده از پیشینیانمان عمدتاً شکسته، دفنشده و بسیار سخت برای شناسایی هستند، اما برخی از آنها وجود دارند که میتوانند ما را وادار به تجدیدنظر کامل درخصوص جایگاهمان در تاریخ کنند.
نکته اینجاست که تعداد این اکتشافات بسیار زیاد است و همچنان بر آن افزوده میشود، اما در اینجا به چند مورد بسیار جالببسنده میکنیم.
به گزارش همشهریآنلاین، نخن (هیراکنپولیس) یکی از مهمترین شهرهای واقع در کنار رود نیل در ۵ هزار سال پیش بود (صدها سال قبل از ساخت اهرام) و ساکنان ثروتمند آن با نگهداری حیوانات عجیب و غریب موقعیت خود را نشان میدادند. کاوشگران در یک گورستان در این منطقه ۲فیل، چندین بابون و یک اسب آبی را در کنار سایر حیوانات کشف کردند، اما همهچیز مربوط به غذا دادن و نوازش کردن حیوانات نبود؛ اسکلتها نشان از شکستگی استخوانهایی داشتند که بهبود یافته بودند؛ پژوهشگران فکر میکنند که این حیوانات هنگام شکار یا حین بستهبودن آسیب دیدهاند. اما استخوانها فقط زمانی میتوانستند بهبود یابند که حیوانات در حفاظت قرار داشتند که این موضوع نشان میدهد آنها در اسارت نگهداری میشدند.
در سال۲۰۰۳، یک اسکلت ۶اینچی با سر نوکتیز بهطور طبیعی در بیابان آتاکاما در شیلی مومیایی شده بود. اگرچه بسیاری از مردم ادعا کردهاند که این اسکلت که چگالی استخوانی آن به یک کودک ۶ساله شباهت داشت، یک بیگانه است، اما دانشمندان از آن زمان توانستهاند دیانای آن را توالییابی و مطالعه کنند. آنها ۷جهش مختلف در ژنهای او را که با رشد مرتبط هستند پیدا کردند، اما مطمئن نیستند که کدام باعث تغییر شکل اسکلت او شده است.
حدود ۱۳۰۰ سال پیش، زنی در شهر ایمولا در ایتالیا چند هفته قبل از زمان زایمان درگذشت. باستانشناسان اسکلت جنین او را بین پاهایش پیدا کردند که او را به نمونهای از «زایمان تابوتی» نادر تبدیل کرد. (گازها در بدن زن باردار فوت شده تجمع پیدا کرده و جنین را از طریق کانال زایمان خارج کرده بودند.)، اما دانشمندان به یافته غیرمعمول دیگری علاقهمندتر هستند: کسی قبل از مرگ، یک سوراخ کوچک در جمجمه مادر ایجاد کرده بود. ایجاد چنین سوراخی تراپاناسیون نامیده میشد و در طول تاریخ برای درمان آسیبهای سر، سردرد و احتمالاً برای رهایی از ارواح شیطانی انجام میشده است. در این مورد، پژوهشگران گمان میکنند که او احتمالا از فشار خون بسیار بالای مرتبط با بارداری رنج میبرده است.
باستانشناسان درحال مطالعه «قلعه سندبی»، یک محل بازمانده از قرن پنجم در سوئد، اسکلت انسانی را که روی کف یک خانه دراز کشیده بود، پیدا کرده و متعجب شدند که چرا هیچکس او را دفن نکرده است. سپس یکی دیگر را پیدا کردند و بعد یکی دیگر. همه آنها نشانههایی از اعدام با شمشیر، تبر و چماق داشته و رها شده بودند تا دیوارهای خانههایشان روی آنها فرو بریزد. باستانشناسان متوجه شدند که در واقع این، یک قتلعام بوده است. آنها تاکنون بقایای ۲۶نفر را پیدا کردهاند، همراه با یک ماهی نیمهخورده (که نشان میدهد حمله غافلگیرانه بوده است)، سکهها و جواهرات، اما هیچ نشانهای از اینکه مهاجمان چه کسانی بودهاند یا دلیل عصبانیت آنها چه بوده است، پیدا نکردهاند.