نام عباس عراقچی به مذاکرات هستهای منجر به امضای برجام در سال ۱۳۹۴ گره خورده و شاید اولین انتظاری که از وی در این حوزه میرود تغییر فضای کنونی و خارج شدن از بنبست موجود باشد که از تابستان ۱۴۰۱ و بهرغم تلاش دولت سیزدهم برای به نتیجه رساندن مذاکرات رفع تحریمها، در عمل از دستورکار طرفها خارج شده است.
مذاکرهکننده ارشد هستهای دولت روحانی و معاون سیاسی محمدجواد ظریف وزیر خارجه اسبق، به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت خارجه دولت مسعود پزشکیان به مجلس شورای اسلامی معرفی شده تا صلاحیت وی از سوی نمایندگان مورد بررسی قرار گیرد.
به گزارش دنیای اقتصاد، رویکرد سیدعباس عراقچی در چند محور اصلی مورد توجه است. از مذاکرات رفع تحریمها و روابط با اروپا، تا دیپلماسی منطقهای و سیاست همسایگی. از روابط با چین، آمریکای لاتین و آفریقا تا دیپلماسی آب و محیطزیست که یکی از محورهای مورد تاکید وی در طول سالهای گذشته بوده است.
پیش از ورود به این محورها، باید تاکید کرد که وزارت خارجه مجری سیاست خارجی و تصمیماتی است که در دبیرخانه شورای امنیت ملی تصویب میشود. بنابراین هر وزیری فارغ از اینکه چه کسی باشد، یک وظیفه مشخص و از قبل تعیینشده دارد که از قدرت مانور بسیار کمی در تغییر آن برخوردار است.
رویکرد، جهتگیری، تعامل سازمانی و تشکیلاتی و تجربیات از جمله مواردی است که باعث میشود تا جایگاه فرد عنصر تعیینکنندهای در شکلدهی به جایگاه نقش داشته باشد که باعث پیشبرد بهینهتر و مطلوبتر تصمیمگیریها خواهد شد.
نام عباس عراقچی به مذاکرات هستهای منجر به امضای برجام در سال ۱۳۹۴ گره خورده و شاید اولین انتظاری که از وی در این حوزه میرود تغییر فضای کنونی و خارج شدن از بنبست موجود باشد که از تابستان ۱۴۰۱ و بهرغم تلاش دولت سیزدهم برای به نتیجه رساندن مذاکرات رفع تحریمها، در عمل از دستورکار طرفها خارج شده است. طبیعتا با توجه به پیچیدگیهایی که بر برجام بار شده بهویژه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال بازگشت مجدد ترامپ، این تصور که با تغییر تیم هستهای، الزاما برجام احیا و تحریمها رفع خواهد شد، بسیار خوشبینانه است.
با این حال با توجه به اشراف عراقچی بر پرونده هستهای و بهویژه ناظر بر رویکرد وعده داده شده مسعود پزشکیان در فرآیند رقابتهای ریاستجمهوری برای احیای برجام و همچنین وجود یک بسته برجامی توافقشده ولی در تعلیق که البته نیاز به بهروزرسانی دارد، وزیر خارجه جدید میتواند فضا را در این حوزه تغییر دهد و آن را به سمت توافق جدید سوق دهد.
طبیعتا با فرض عدممجوز ارتباط مستقیم مذاکراتی با آمریکا، کانالهای میانجی و پشت پرده با واشنگتن هم باز خواهد بود و میتواند در دوره جدید فعالتر شود. با توجه به استقبالی که امثال انریکه مورا، معاون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از بازگشت عراقچی به دستگاه دیپلماسی بهعمل آوردهاند، استفاده از این کانالهای ارتباط شخصی هم میتواند به تغییر فضای موجود کمک کند.
به موازات مذاکرات احیای برجام، احیای روابط پرتنش با اتحادیه اروپا و در راس آن تروئیکای اروپایی هم یکی از فرضیات بسیار محتمل در دوره جدید دستگاه سیاست خارجی با صدارت عباس عراقچی خواهد بود. روابطی که از ماههای اولیه سال ۱۴۰۱ به دلیل سه موضوع ادعای حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین، تعلیق مذاکرات رفع تحریمها و ناآرامیهای اواخر شهریور ماه در ایران در بنبست قرار گرفته است.
در کارنامه عراقچی کار دیپلماتیک با اروپا وجود دارد و او در فاصله سالهای ۱۳۷۸ تا سال ۱۳۸۲ بهعنوان سفیر ایران در فنلاند فعالیت کرده است. در دوره مسوولیت وی در پرونده هستهای و معاونت سیاسی وزارت خارجه روابط با اروپا در یکی از بهترین دوران خود پس از انقلاب قرار داشت که تا مرز بازگشایی دفتر اتحادیه اروپا در ایران هم پیش رفت.
از سوی دیگر سیدعباس عراقچی از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۳۹۶ سمت معاون حقوقی و بینالملل وزیر امور خارجه را برعهده داشت. جایگاهی که عمدتا در تعامل با سازمانها و نهادهای بینالمللی از جمله سازمانهای مستقر در اروپا از جمله ژنو و وین قرار دارد که اشراف وی در این حوزه میتواند به بهبود تعامل در این مسیر کمک کند.
یکی از مسائل و موضوعات مهمی که از سال ۱۴۰۰ با روی کارآمدن دولت سیزدهم وارد ادبیات سیاسی کشور شد، جهتگیری شرقگرایی در سیاست خارجی ایران و پررنگ شدن آن با نزدیکی بیشتر به روسیه و چین و همچنین پیوستن به بلوکهای نوظهوری چون شانگهای و بریکس بوده است.
با روی کار آمدن دولت چهاردهم با گفتمان عملگرایی تعاملگرا، به نظر میرسد که روابط با شرق تداوم پیدا خواهد کرد؛ اما در عین حال میتواند برخی تغییرات را نیز به خود ببیند. واقعیت این است که شرقگرایی بخشی از دیپلماسی متوازن در سیاست خارجی خواهد بود اگر به موازات آن روابط با غرب نیز بهبود پیدا کند.
با توجه به انتقال جریان سرمایه به شرق، شرق بیش از گذشته بهویژه نسبت به یک دهه پیش نقش تعیینکنندهتری در مناسبات اقتصاد سیاسی جهان پیدا کرده است.
با این چارچوب و با توجه به مقاله رئیسجمهور جدید که به نوعی رونمایی از مانیفست سیاست خارجی پزشکیان بود، عباس عراقچی در مقام وزیر خارجه نسبت به تقویت روابط با شرق اقدام و تلاش خواهد کرد، در عین حال با احیای روابط با اروپا توازن را نسبت به این رابطه هم میتواند برقرار کند. علاوه بر این عراقچی از اسفند ۱۳۸۶ تا مهر ۱۳۹۰ معاون پیشین وزارت امور خارجه در امور آسیا و اقیانوسیه و سفیر ایران در ژاپن بوده که تجربه کار دیپلماتیک و میدانی هم در حوزه ارتباط با شرق را نشان میدهد.
بعد مهمی از سیاست خارجی دولت جدید که استمرار سیاست همسایگی دولت سیزدهم خواهد بود، ارتباط با حلقه اول پیرامونی ایران یعنی تعامل با همسایگان عربی خلیج فارس است. روابطی که البته در دورهای که عراقچی در وزارت خارجه مسوولیت داشت، از اواخر سال ۹۴ دچار تنش و سپس قطع روابط شد. محمدجواد ظریف همزمان با شروع مذاکرات برجامی در مهر ۹۲، طرح مجمع گفتوگوهای منطقهای را برای بهبود روابط با همسایگان جنوبی پیشنهاد داد، که البته مورد استقبال قرار نگرفت.
با این حال با تغییر فضای منطقهای و بهبود روابط از سال ۱۴۰۱ که اوج آن احیای روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان با میانجیگری چین بود، به نظر میرسد که این روابط در دوره جدید بعد تازهای بهویژه در ابعاد اقتصادی پیدا کند. طبیعتا ورود به مشارکتهای اقتصادی و سرمایهگذاری با شورای همکاری خلیج فارس یک پیشنیاز دارد و آن مساله رفع تحریمهاست که به دلیل پیوند اقتصادی و نهادی دولتهای عربی خلیج فارس با ساختار اقتصادی آمریکا و غرب، این نیاز احساس میشود که به ارتباط بین این دو بلوک در دوره جدید با توجه به انباشت تجربیات قبلی، توجه و درک جدیدی ایجاد شود.
دو حوزه آمریکای لاتین و آفریقا از جمله مناطقی است که در طول ۳سال گذشته مورد نظر قرار گرفته بود و در دوره جدید نیز فرضیه اولیه این است که به وضعیت سالهای پایانی دولت دوازدهم باز خواهد گشت. با تمرکزی که به نظر میرسد در دوره صدارت عراقچی در وزارت خارجه بر مذاکرات رفع تحریمها، احیای روابط با اروپا، سیاست همسایگی و تقویت با شرق مدنظر قرار گیرد، سطح اهمیت آمریکای لاتین و آفریقا کمی تقلیل پیدا خواهد کرد. البته این به منزله نادیده گرفتن این دو قاره مهم بهویژه با توجهات جهانی به قاره سیاه و همچنین اهمیت حضور در حیاط خلوت آمریکا نیست، بلکه این مناطق همچنان بخشی از جهتگیری توازن در سیاست خارجی را به خود اختصاص خواهد داد.
دیپلماسی آب را باید یکی از حوزههای موضوعی بسیار مهم در سیاست خارجی عباس عراقچی در دوره پیش رو دانست. به این دلیل که یکی از موضوعات مورد علاقه و تاکید او بهویژه با توجه به اهمیتیابی مولفه کلیدی آب در مناقشات مرزی و منطقهای در طول سالهای گذشته است.
کتاب دیپلماسی آبهای فرامرزی و نظام بینالملل: درسهایی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تالیف عباس عراقچی را میتوان یکی از عوامل جایگاهیابی و پیگیری مطلوبتر آن بهویژه در ارتباط با افغانستان در وزارت خارجه جدید ارزیابی کرد.
عراقچی در این کتاب تلاش کرده است که با پاسخگویی به سوالات در زمینه آبهای فرامرزی، نگرشها و راهکارهای جدیدی را فراروی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که دارای آبهای فرامرزی با همسایگان خود است، قرار دهد. بنابراین انتظار میرود که با صدارت عراقچی در وزارت خارجه، مناقشات آبی با همسایگان بهویژه افغانستان و عراق مدیریت بهینهتری پیدا کند.