افزایش میزان مهاجرتها، بالا رفتن شاخص فلاکت (که مجموع نرخ تورم و بیکاری است) افزایش تعداد خانوادههای از هم فرو پاشیده، کاهش مشارکت سیاسی و شاخصهای متعدد دیگری دقیقاً همراستای معدل پایین دانش آموزان ایرانی است.
جعفر محمدی در عصرایران نوشت: اولیای آنها، عناصری منفک از کلیت جامعه نیستند و نمیتوانند خروجی متفاوت تری نسبت به آن داشته باشند.
معدل نازل دانش آموزان، در واقع معدل خجالت آور پدران و مادران آنها را نشان میدهد که مجموعاً دولت - ملت ایران کنونی را ساختهاند و هر کسی به اندازه سهمی که در میان دارد، سهام دار این شرمساری ملی است: از کارگر سادهای که از کار میزند تا سیاستمداری که با تصمیمات غلطش مسیر توسعه کشور را به میان باتلاق میبرد.
البته این اولین بار و تنها جایی نیست که معدل نظام حکمرانی، مقابل دیدگان همه قرار میگیرد. هوایی که مردم ایران به ویژه در شهرهای بزرگ تنفس میکنند، صرفاً حاوی دود اگزوز خودروها نیست بلکه محصول سیاست خارجی مختل، نظام سرمایه پذیری و سرمایه گذاری بیمار، صنعت قدیمی ومدیریت فشلی است که دم به دم به ریههای شهروندان میرود و سال به سال بر میزان فوتیهای ناشی از آلودگی هوا میافزاید.
افزایش میزان مهاجرتها، بالا رفتن شاخص فلاکت - که مجموع نرخ تورم و بیکاری است - افزایش تعداد خانوادههای از هم فرو پاشیده، کاهش مشارکت سیاسی و شاخصهای متعدد دیگری دقیقاً همراستای معدل پایین دانش آموزان ایرانی، همه و همه یک چیز را فریاد میزنند و آن این که نمره اداره کشور، بسیار نازلتر از قبل شده و باید، هم سریع و هم فراگیر، "الگوی مدیریت علمی" را جایگزین "الگوی مدیریت شعاری"* کرد و معدل را بالا برد، نه فقط معدل دانش آموزان دبیرستان را که معدل همه بخشهای کشور که بهتر از نمره بچه هایمان در سه سال پایانی مدرسه شان نیست!