«کرانه باختری از هفتم اکتبر، شاهد افزایش چشمگیر تنش و تقابل با صهیونیستها بوده است. با وجود این عملیات بامداد روز چهارشنبه ۲۷اوت (۷شهریور) با نام «اردوگاههای تابستانی» در شمال کرانه باختری با حضور صدها سرباز برای نابودی مقاومت در مناطق جنین، نابلس، تولکرم و طوبس آغاز دور جدیدی از عملیات است که به گفته منابع اسرائیلی این عملیات از زمان عملیات «سپر دفاعی» در دوران انتفاضه اقصی در سال ۲۰۰۲بی سابقه بوده است.»
جمیله کدیور در یادداشتی با عنوان «انتفاضه دیگری در راه است؟» در روزنامه اطلاعات نوشت: درحالی که اسرائیل همچنان به جنایتهای خود در غزه ادامه میدهد و با لجاجت در مقابل تحقق آتش بس ایجاد ممانعت میکند، عملیات گستردهای در کرانه باختری با هدف سرکوب هر گونه مقاومت و تسهیل اجرای سیاستهای توسعه طلبانه استعماری خود در آنجا آغاز کرده است. عملیات نظامی رژیم تروریست اسرائیل در کرانه باختری، بخشی از سیاست کلان ۷۶ساله اسرائیل علیه ملت فلسطین است که فصل اول آن در نوار غزه در جریان است و فصل دوم آن در کرانه باختری.
مناطق مختلف کرانه باختری از زمان آغاز حمله اسرائیل به غزه در هفتم اکتبر، شاهد افزایش چشمگیر تنش و تقابل با صهیونیستها بوده است. با وجود این عملیات بامداد روز چهارشنبه ۲۷اوت (۷شهریور) با نام «اردوگاههای تابستانی» در شمال کرانه باختری با حضور صدها سرباز، خودرو زرهی، بولدوزر، پهپاد، بالگردهای نظامی و جت جنگنده برای نابودی مقاومت در مناطق جنین، نابلس، تولکرم و طوبس آغاز دور جدیدی از عملیات است که به گفته منابع اسرائیلی این عملیات از زمان عملیات «سپر دفاعی» در دوران انتفاضه اقصی در سال ۲۰۰۲بی سابقه بوده است. عملیاتی که گفته شده نقطه پایانی تا زمان تحقق همه اهداف اعلام شده، ندارد و به نظر میرسد در صدد تبدیل کردن کرانه باختری به غزه دیگری است تا تمام زیرساختهای آن و مولفههای حیاتی فلسطینیان را نابود کند.
کرانه باختری از جهات مختلف برای رژیم صهیونیستی اهمیت دارد. اسرائیل از مدتها قبل از ۷اکتبر اقدامات گستردهای شامل ساخت شهرکها و تحت فشار قرار دادن فلسطینیان از طریق مصادره زمین ها، تخریب خانهها، رد مجوز ساخت و ساز به آنها و اجبارشان به زندگی در مناطق پرجمعیت یا کوچاندن آنها به کار گرفته و این اقدامات از ۷اکتبر شدت یافته است. اسرائیل، کرانه باختری، به ویژه دره اردن را به عنوان حائل امنیتی برای خود میبیند. از همین رو با طراحی بخشهای وسیعی بهعنوان مناطقی که فلسطینیها از ورود به آنها منع شده اند، وخامت اوضاع را تشدید کرده است.
هدف همه این اقدامات تصرف هر چه بیشتر زمینهای فلسطینی، ساخت و توسعه شهرکها، قانونی کردن پاسگاهها و ایستهای بازرسی، جلوگیری از هرگونه تداوم جغرافیایی فلسطین و دستیابی به هدف مهم سیاسی دولت اسرائیل برای جلوگیری از تشکیل کشور فلسطینی است.
از ۷اکتبر ۲۰۲۳، در حالی که تمرکز و توجه جهانی به جنگ غزه است، اسرائیل در چند محور اقدامات خود را در کرانه باختری شدت بخشیده و اقدامات متعددی انجام داده است و به تحکیم اقدامات سیاسی، نظامی و ارضی خود میپردازد.
در پی حمله ۷اکتبر، مقامات اسرائیلی از موقعیت استفاده کردند تا بزرگترین غصب و تصاحب زمین در کرانه باختری اشغالی در سه دهه اخیر را به وسعت ۱۲۷۰هکتار در دره اردن محقق کنند. علیرغم حکم دادگاه بین المللی دادگستری در ماه ژوییه مبنی بر غیرقانونی بودن حضور اسرائیل در اراضی اشغالی فلسطین، اسرائیل به پیشبرد برنامه توسعه طلبانه خود ادامه داده و میدهد. این تصرفات سرزمینی، شهرکهای اسرائیلی را در امتداد یک کریدور مهم در مرز اردن به هم پیوند میدهد.
اسرائیل همچنین از این فرصت برای پیشبرد برنامه دیرینه شهرکسازی با هدف کنترل هر چه بیشتر زمینهای فلسطینی، آواره کردن بیشتر ساکنان فلسطینی و تضعیف توانایی و اقتدار تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) برای دستیابی به هرگونه دستاورد سیاسی استفاده میکند. دولت اسرائیل تمام اختیاراتی که قبلاً بر اساس توافقهای مختلف به تشکیلات خودگردان فلسطین اعطا شده بود، سلب کرده و آن را به یک نهاد اداری صرف و بدون اختیار تقلیل داده است.
به علاوه، سالهاست که اسرائیل از تمام اهرمهای کنترل استعماری خود در اراضی اشغالی استفاده کرده است تا زندگی را برای مردم فلسطینی این منطقه دشوارتر و یا غیر ممکن کند. از جمله مدتهاست که تحرک فلسطینیها را در کرانه باختری محدود کرده و جادههای «فقط یهودی»، دیوارهای جداسازی و ایستهای بازرسی را در سراسر این منطقه ساخته است. از ۷اکتبر تردد فلسطینیان بین روستاها و شهرها محدودتر شده و تعداد پستهای بازرسی و موانع اسرائیل از حدود ۲۰۰پست در ماه اکتبر به بیش از ۷۹۰پست تا اوایل ژوئن افزایش یافته است. برخی از جادههایی هم که جوامع فلسطینی را به هم وصل میکنند، فقط برای ساعات محدودی باز هستند.
در حالی که شهرکهای صهیونیست نشین در سرتاسر کرانه باختری به راحتی به جادهها و زیرساختها مرتبط هستند، مناطق فلسطینی نشین به مناطق جدا از هم تبدیل شده اند. به استثنای بخشهایی از جنین در شمال کرانه باختری، قسمت اعظم قلمرو کرانه باختری از نظر جغرافیایی به هم متصل نیست و تداوم واتصالی بین شهرها و روستاهای اطراف آنها وجود ندارد.
اسرائیل همچنین کنترل کامل منابع کلیدی کرانه باختری مانند آب را در اختیار دارد. آب را از شهرها و روستاهای فلسطینی به شهرکهای غیرقانونی صهیونیست نشین هدایت میکند. در نتیجه، بحران آب دائمی در سرتاسر کرانه باختری وجود دارد که مقامات اسرائیل عمداً از ۷اکتبر با محدود کردن بیشتر عرضه آب، وضع را بدتر کرده اند.
این اقدامات، با تخریب زیرساختهای شبکههای آب، سیستمهای فاضلاب، جادهها و خطوط ارتباطی همراه بوده است تا با سخت کردن اوضاع زندگی و غیر قابل سکونت کردن اردوگاهها و شهرها و روستاهای فلسطینی، فلسطینیان را وادار به تخلیه و ترک این مناطق کنند. جنبه دیگر سیاست اسرائیل در کرانه باختری شامل رویکرد تاریخی و سیستماتیک آن برای ترور، قتل، دستگیری و آزار فلسطینیان با عنوان «دفاع از خود» و حملات پیشگیرانه برای جلوگیری از شکل گیری هرگونه حرکت مقاومت است.
طی چند سال گذشته، ارتش اسرائیل مرتباً حملات نظامی را در کرانه باختری انجام داده است و تلاش میکند تا مقاومت فزاینده در اراضی اشغالی را نابود کند. ارتش اسرائیل از این حملات نه فقط برای کشتن نیروهای مقاومت و غیرنظامیان، بلکه برای تخریب هرگونه زیرساختی، استفاده کرده است. از ۷اکتبر نیروهای نظامی اسرائیل تجاوزات خود را به کرانه باختری از جمله قدس شدت بخشیده اند که در نتیجه آن ۶۶۹نفر از جمله ۱۵۰کودک شهید و بیش از ۵۴۰۰نفر زخمی شده اند.
در همین مدت، رژیم صهیونیستی همچنین بیش از ۱۰۳۰۰نفر از شهروندان فلسطینی را در کرانه باختری بازداشت کرده که ۳۵۵زن و ۷۲۰کودک و ۹۶خبرنگار و روزنامه نگار در بین آنها بوده است. ۲۳نفر از این بازداشت شدگان در زندانهای صهیونیستی به قتل رسیده اند.
همچنین، در ۱۰ماه اول جنگ، سازمان ملل ۱۲۵۰حمله توسط شهرک نشینان مهاجر صهیونیست را ثبت کرده که در ۱۲۰حمله فلسطینیها کشته یا زخمی شده اند و در ۱۰۰۰مورد از آنها به اموال فلسطینیها آسیب وارد شده است. شهرک نشینان همچنین به جوامع فلسطینی حمله کرده و هزاران تن از ساکنان آنها را از سرزمین و خانههای خود بیرون رانده اند. در کنار نظامیان اسرائیلی، این شهرک نشینان هستند که وظیفه ایجاد رعب و وحشت در میان مردم فلسطین را بر عهده دارند.
در ماه مارس، وزارت امور خارجه و مهاجران فلسطینی گزارش داد که حداقل ۴۰جامعه بادیه نشین در سراسر کرانه باختری اشغالی به دلیل تشدید حملات و جنایات شهرک نشینان اسرائیلی به اجبار اخراج شده اند. اسرائیل از شهرک نشینان به عنوان ابزاری برای اجرای طرحهای استعماری خود در کرانه باختری استفاده میکند.
به علاوه، اسرائیل ضمن تخریب اقتصاد و کشاورزی محلی، تلاشهای خود را برای از بین بردن دیگر منابع درآمد اصلی فلسطینیان کرانه باختری تشدید کرده است: از جمله نگهداشتن درآمد مالیاتی فلسطین و عدم واریز آن به حسابهای دولت خودگردان ومنع ورود و کار فلسطینیان برای شرکتهای اسرائیلی. به این ترتیب، بر اساس برآوردهای برنامه توسعه سازمان ملل، این اقدامات اسرائیل منجر به افزایش نرخ فقر در کرانه باختری از۳۸.۸درصد قبل از ۷اکتبر به ۶۰.۷درصد شده است.
در طی چند دهه گذشته، اسرائیل به طور پیوسته در حال تحکیم وضعیت جغرافیایی خود در کرانه باختری بوده است و حال از جنگ غزه برای تسریع الحاق کرانه باختری اشغالی استفاده میکند. در چرایی انجام این عملیات در کرانه باختری در زمان و شرایط فعلی دلایل چندی میتوان برشمرد. از جمله:
رژیم صهیونیستی نگران آغاز یک انتفاضه مسلحانه در کرانه باختری است که میتواند به آغاز انتفاضهای همه جانبه در تمامی اراضی فلسطین اشغالی منتهی شود. تاکید اغراق آمیز مقامات اسرائیلی در مورد نفوذ ایران در کرانه باختری اقدامی است که برای توجیه حمله به این منطقه انجام میشود.
به علاوه، صرف نظر از اینکه این عملیات تلاشی از سوی بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل، برای استمرار جنگ در سرزمینهای فلسطینی با هدف حفظ قدرت خود است، بدون تردید حمله نظامی ارتش در کرانه باختری با جنگ علیه نوار غزه ارتباط کامل ومستقیم داردو بخشی از یک طرح بزرگتر در چارچوب نسل کشی هدفمند برای نابودی وجودی ساکنان فلسطینی در سرزمین فلسطین تاریخی و برای بیرون راندن فلسطینیان از سرزمین خود است.
هیچ بعید نیست که بعد از کرانه باختری، هدف بعدی فلسطینیان ساکن مناطق اشغالی ۱۹۴۸باشد. عملیات نظامی گسترده در شمال کرانه باختری بخشی جدایی ناپذیر از سیاستهای دولت نتانیاهو در قبال مساله فلسطین و در چارچوب طرح بزرگی است که هدف از آن تکه تکه کردن کرانه باختری، الحاق تدریجی اراضی کرانه باختری به اسرائیل، تقویت پروژه شهرکسازی در تمام فلسطین تاریخی از طریق تخلیه مناطق و اخراج تدریجی فلسطینیان و تحمیل واقعیتهای میدانی بر صاحبان اصلی این سرزمین بدون تاسیس کشور فلسطین و نهایتا اجرای طرح وطن جایگزین برای فلسطینیان در اردن یا جایی دیگر است.
در چنین شرایطی، بسیار طبیعی است که فلسطینیها نه فقط برای آزادی سرزمین خود از دست اشغالگران، بلکه برای «بقا» بر مقاومت در مقابل اشغالگر متجاوز تمرکز کنند. افزایش تعداد عملیات مقاومت در کرانه باختری علیه صهیونیستها یک نشانه است. آیا انتفاضه دیگری در راه است؟