در باب تلاشهای چین برای نفوذ در خاورمیانه بحث بسیار است، با اینهمه گروهی از ناظران میگویند که پکن با هدف درهم شکست موازنه قدرت در ساختار جهانی به نفع خود مقدمهسازی می کند. از همین رو میتوان موضع گیری چین در ارتباط با جنگ در غزه را نیز در همین قاب تحلیل کرد.
در باب نقش چین برای ایجاد سازش میان دو گروه فتح و حماس تحلیل بسیار است. گروهی بر این باورند که پکن این بار نیز با توسل به اهرم دیپلماسی تلاش داشته تا جا پای خود را در خاورمیانه برجستهتر کند. در همین راستا موسسه مطالعاتی واشنگتن با انتشار یادداشتی ضمن اشاره به اختلافهای قدیمی و کهنه میان فتح و حماس، سازش میان دو جریان را موقت قلمداد کرد و مدعی شد که امروز این دو جناح فلسطینی به واسطه جنگ در غزه و افزایش تنشها در کرانه باختری هم صدا شدند و شاید در دراز مدت به واسطه اختلاف نظرهایشان از یکدیگر دور شوند. از منظر این موسسه مطالعاتی چین به خوبی به این حقیقت آگاه بوده و هست، اما در باب انگیزه چین از برداشتن چنین گامی تحلیلهای زیادی مطرح شده که بدان اشاره میشود.
به گزارش اقتصادنیوز، به ادعای موسسه مطالعاتی واشنگتن، چین در این مسیر به دنبال تحقق سه هدف است. اول، پکن مدتهاست تلاش داشته تا در قامت قهرمان و رهبر به اصطلاح «جنوب جهانی» قدرت نمایی کند. پکن در باب حل مناقشه میان اسرائیل و فلسطین مسیر طولانی را طی کرده، از حمایت فعالانه از جناحهای فلسطینی در طول جنگ سرد گرفته تا ایجاد روابط نزدیک امنیتی و اقتصادی با اسرائیل از دهه ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۰. از همین رو میتوان گفت این بازیگر با میانجیگری میان فتح و حماس ثابت کرده که اهداف کهنهاش را رها نکرده است. از طرفی دیگر، چین با افزایش شهرت جهانیاش به دنبال نمایش فعالیت دیپلماتیک خود است، از همین رو تلاش دارد تا در میانه درگیری اسرائیل و فلسطین مانور دهد تا اهمیت نقش خود در خاورمیانه را یادآوری کند. به همین منظور، پکن نمایندگانی را به منطقه اعزام کرده و میزبان هیئتهایی از منطقه بوده و حتی طرحهای متعددی را برای صلح اسرائیل و فلسطین منتشر کرده است. در حالی که این برنامهها عمدتاً شامل استنادهای مبهم به خرد مرسوم دیپلماتیک است، با این حال رسانهای شدن این مواضع مهمتر از محتوایشان هست.
انگیزه سوم چین، جدیدتر و نگرانکنندهتر است. پکن پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به روی تل آویو شمشیر از رو کشید. مقامات و تحلیلگران چینی به سرعت موضع نسبتا ناملایم خود در ارتباط با اسرائیل را تغییر دادند، البته نه صرفا با استناد به سیاستهای کابینه این بازیگر در ارتباط با غره و کشتار فلسطینیها بلکه با توسل به اعتقاد یهودستیزانه و انتشار چنین تفکری در رسانههای اجتماعی و رادیویی چینی. به نظر میرسد که این رویکرد منعکس کننده یک نگرانی جدید برای آرمانهای فلسطینی نیست، بلکه تلاش پکن برای استفاده از درگیریها، چه در اوکراین، غزه یا جاهای دیگر، برای هم صدا کردن افکار عمومی جهانی علیه ایالات متحده است، حتی به قیمت قربانی کردن روابط با اسراییل و اوکراین، دو بازیگری که دهههاست پکن با آنها روابط نزدیکی دارد.
یان ژئوتونگ، مدیر موسسه روابط بینالملل در دانشگاه تسینگهوا، این موضوع را اینگونه بیان میکند: «جنگ اسرائیل و غزه نفوذ سیاسی جهانی ایالات متحده را کاهش خواهد داد. این مقوله در حال حاضر بسیار بدیهی است، زیرا حتی متحدان آمریکا نیز باید در این مورد از آن فاصله بگیرند. با تضعیف روابط استراتژیک ایالات متحده با دیگر قدرتهای بزرگ، موازنه استراتژیک بین چین و ایالات متحده به نفع چین تمام خواهد شد. در چنین چارچوبی سازش موقت میان فتح و حماس یا تداوم بیثباتیها در غزه، صرفا موضوعاتی سطحی برای پکن محسوب میشوند. آنچه در این میان مهم است این است که اگر ایالات متحده شکست بخورد، پکن - در دیدگاه جهان - برنده خواهد بود.»