نخستین سریال ایرانی ویژه شبکه نمایش خانگی که تا پیش از آن به ارائه آثار خارجی میپرداخت، «قلب یخی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی بود که سال ۱۳۸۹ روانه این رسانه شد. از آن زمان تا امروز شبکه نمایش خانگی با فرازونشیبهای متعدد ازجمله اختلافنظر دائمی میان سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر سر نظارت بر آن مواجه بوده است. شکلگیری سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوتوتصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا)، فعالیت جدیتر آن بهعنوان سازمانی وابسته به صداوسیما با مصوبه مجلس شورای اسلامی و درگیری مداومش با فعالان شبکه نمایش خانگی بر سر صدور مجوز، دیگر چالش پیش روی این رسانه است؛ چالشی که با اعلام خبر «۴۰۰۰ امضاء برای پس گرفتن شبکه نمایش خانگی از ساترا» عمیقتر شد.
هرچند درنهایت با مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی مسئولیت همهچیز به سازمان صداوسیما سپرده شد. با وجود این، تنها شبکه نمایش خانگی و فعالانش نیستند که گوشه رینگ ساترا گیر افتادهاند و پلتفرمهای فعال در این شبکه نیز در عدم رعایت حقوحقوق مخاطبان خود کم نمیگذارند. ازجمله اینکه در غیاب اصول اخلاقی و قانونی که از حقوق مخاطبان محافظت کند، هم پول اشتراک را از آنها میگیرند و هم چوب آگهی را بر سرشان فرود میآورند. به عبارت دیگر، الگوی رفتاری آنها موجب ایجاد این تصور شده است که پلتفرمهای ایرانی شبکه نمایش خانگی؛ شکلگرفته براساس نمونههای جهانی، هر قانونی که منافع مخاطب را حفظ میکرده حذف کردهاند. درحالیکه هر قانونی تامینکننده منافع پلتفرم بوده، استوار بر جای خود باقی مانده است.
به گزارش هممیهن، این پلتفرمها ترکیبی از شیوههای نمایش آثار به صورت رایگان، اشتراک تبلیغمحور و اشتراک پریمیوم را بهگونهای با یکدیگر ترکیب کردهاند که ضمن دربرداشتن منافع مالی برایشان به نادیده گرفتن آزادی عمل مخاطب و قدرت اراده و تصمیمگیری او درخصوص مشاهده تبلیغات منجر میشود. هرچند ازجمله دلایل آنها برای رویآوردن گسترده به تبلیغات، میتوان به هزینه بالای تولید، عدم تامین این هزینه ازطریق اشتراک و نبود قانون کپیرایت و انتشار بلافاصله محتوای ارائهشده بهصورت رایگان در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای اشاره کرد.
اگرچه عدم رعایت کپیرایت، رویداد ناگواری نیست که تنها در مورد تولیدات شبکه نمایش خانگی رخ دهد و از آن سو پلتفرمهای فعال در این شبکه نیز اقدام به پخش فیلمهای سینمایی و انیمیشنهای خارجی بدون رعایت کپیرایت میکنند. این شبکهها در کنار عدم رعایت کپیرایت آثار خارجی، به دست داشتن در فیلتر شدن برخی از سایتهای دانلود فیلم نیز متهماند؛ اتهامی که مقصر قطع شدن سرورهای داخلی سایتهای دانلود فیلم و عدم دسترسی به آنها حتی با وجود استفاده از فیلترشکن را پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی میداند و قصدشان را از حذف رقیب، یکهتازی در میدانی برمیشمارد که عرصه برای تاختن در آن بسیار فراهم است.
اینکه پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی معتقدند هزینههایشان از طریق پرداخت حق اشتراک توسط مخاطب تامین نمیشود و ناگزیرند به پخش تبلیغات روی بیاورند، امری مختص ایران نیست. نکته، اما اینجاست که در سرویس ویدئوی درخواستی یا VOD (Video On Demand) در جهان، میان پرداخت حق اشتراک و مشاهده تبلیغات نسبتی قانونمند وجود دارد. چیزی که در پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی در ایران مشاهده نمیشود.
سرویس ویدئوی درخواستی در سطح جهان، براساس شیوه درآمد به مدلهای مختلف ازجمله مدل مبتنی بر اشتراک یا SVOD (Subscription Video on Demand) و مدل مبتنی بر تبلیغات یا AVOD (Video on Demand (Advertising-based تقسیم میشود. تبلیغات در پلتفرمهای VOD شیوههای متفاوتی دارد که پرکاربردترین آنها نمایش تبلیغ پیش از ویدئوی اصلی (pre-roll)، نمایش تبلیغ در میانه ویدئوی اصلی (mid-roll) و نمایش تبلیغ پس از ویدئوی اصلی (post-roll) است.
افشین عزیزی، کارشناس ارشد حقوق ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر رسانه در رابطه با شیوههای کسب درآمد پلتفرمهای VOD میگوید: «امروزه در پلتفرمهای VOD یا همان شبکه نمایش خانگی پخش تبلیغات به دو شیوه عمده انجام میشود. برخی از این شبکهها را که سیستم درآمدزایی آنها مبتنی بر پرداخت حق اشتراک است SVOD مینامند. در نوع دیگر نیز اساساً حق اشتراکی از کاربر دریافت نمیشود و دسترسی به محتوا رایگان است. در عوض کاربر در هرحال تبلیغات را پیش، در میانه و پس از محتوای مورد نظر مشاهده میکند که به آن AVOD میگویند.
در نوع اول -مشاهده محتوا مبتنی بر پرداخت حق اشتراک- در رسانههای مختلف و معتبر بینالمللی، عمدتاً به کاربر حق انتخاب اعطا و چندین مدل حق اشتراک و امکان خرید برای او فراهم میشود. بهعبارتی کاربر هرچه حق اشتراک بیشتری پرداخت کند، تبلیغات کمتری را مشاهده میکند و حتی در سرویسهای طلایی یا پیشرفته، با پرداخت هزینه بیشتر، هیچگونه آگهی تبلیغاتی را مشاهده نمیکند.» این در حالی است که تنوعی در شیوه اشتراک و ایجاد سطوحی، چون برنزی، نقرهای و طلایی با معافیتهایی از تماشای تبلیغات و امکانات بیشتر، در پلتفرمهای ایرانی شبکه نمایش خانگی مشاهده نمیشود.
آنچه گفته شد در حالی است که برخی از مطرحترین پلتفرمهای VOD در سراسر جهان ازجمله نتفلیکس (Netflix)، آمازون پرایم ویدئو (Amazon Prime Video)، هولو (Hulu)، دیزنی پلاس (+Disney) و اپل تیوی پلاس (+Apple TV) سرویسهای گوناگونی با قیمتهای متفاوت با قابلیت انتخاب تماشا یا عدم تماشای تبلیغات به مشترکین خود ارائه میدهند.
بهعنوان مثال نتفلیکس که بهعنوان یکی از بزرگترین و مطرحترین تهیهکنندگان و توزیعکنندگان فیلم و سریال در جهان شناخته میشود، سه سطح اشتراک برای مخاطبین خود فراهم کرده است. سرویس اشتراک همراه با تماشای تبلیغات (Basic With Ads) با پرداخت ماهانه ۷ دلار، سرویس اشتراک بدون تماشای تبلیغات ((ad-free Standard با پرداخت ماهانه ۱۵/۵۰ دلار و سرویس اشتراک بدون تماشای تبلیغات با قابلیتهای اضافی و اختصاصی (Premium) با پرداخت ماهانه ۲۳ دلار ازجمله مواردی است که در دسترس کاربران نتفلیکس قرار دارد.
آمازون پرایم ویدئو نیز دو شیوه اشتراک را در دسترس مخاطبان خود قرار داده است که اگرچه هر دو با تبلیغات همراه است، اما با پرداخت هزینهای بیشتر در هر یک میتوان از تماشای تبلیغات معاف شد. حق اشتراک یکی از شیوههای همراه با تبلیغات، ماهانه ۸/۹۹ دلار است که با پرداخت ۲/۹۹ دلار اضافهتر در هر ماه به سرویسی بدون تبلیغات تبدیل میشود. حق اشتراک شیوه دیگر که نسبت به شیوه قبل امکانات افزونتری در اختیار مخاطب میگذارد، ماهانه ۱۴/۹۹ دلار است که باز هم با پرداخت ۲/۹۹ دلار خدماتی بدون تبلیغات را به مخاطبان خود عرضه میکند. هولو یک شیوه همراه با تبلیغات و دو شیوه بدون تبلیغات برای مخاطبان خود فراهم کرده است. هزینه اشتراک ماهانه در شیوهای که همراه با تبلیغات است ۷/۹۹ دلار و در یکی از شیوههای بدون تبلیغات ۱۷/۹۹ دلار است.
شیوه بدون تبلیغات دیگر هولو همراه با امکانات بیشتر با قیمت ۷۷ دلار برای هر ماه به مخاطبان خود سرویس میدهد. اشتراک همراه با تبلیغات دیزنیپلاس نیز ماهانه ۷/۹۹ دلار هزینه دارد و اشتراک بدون تبلیغات آن در هر ماه با پرداخت ۱۴ دلار در دسترس است. ضمن اینکه اشتراک ترکیبی دیزنیپلاس و هلو با تبلیغات، ماهانه ۱۰ دلار، اشتراک ترکیبی دیزنیپلاس، هلو و ایاسپیانپلاس با تبلیغات ماهانه ۱۵ دلار و اشتراک ترکیبی دیزنیپلاس، هلو و مکس بدون تبلیغات ماهانه ۳۰ دلار هزینه برمیدارد. لیست اشتراکهای ترکیبی دیزنیپلاس البته بسیار بیش از این است.
عضویت ماهانه اپل تیوی پلاس هم ۹/۹۹ دلار است که فقط در برخی از برنامهها مثل مسابقههای ورزشی اقدام به پخش تبلیغات میکند. برخلاف نتفلیکس، آمازون پرایم ویدئو، هولو، دیزنیپلاس و بسیاری دیگر از پلتفرمهای VOD اپل تیوی پلاس سرویس اشتراک بدون تبلیغات را با قیمت پایینتری به مشترکین خود پیشنهاد میدهد. همانطور که مشاهده شد در همه این پلتفرمها بهراحتی میتوان حق اشتراک بیشتری پرداخت و از تماشای تبلیغات معاف شد یا به پرداخت حق اشتراک کمتر اکتفا کرد و تماشای تبلیغات را بهعنوان بخشی از سازوکار استفاده از این پلتفرمها پذیرفت.
شبکه نمایش خانگی در ایران و پلتفرمهای فعال در آن از کوچک تا بزرگشان فقط یک شیوه پرداخت حق اشتراک را در اختیار مخاطبان خود قرار میدهند؛ سرویس اشتراک همراه با تماشای تبلیغات (Basic With Ads) پیش، در میانه و پس از ویدئوی اصلی. ضمن اینکه نمایش محصول و برند در سکانسهای مختلف سریالها براساس فیلمنامه و طراحی صحنه که بهعنوان «جانمایی» شناخته میشود شیوه دیگر این پلتفرمها برای عرضه اجباری تبلیغات به مخاطبان خود است.
در کنار این عرضه اجباری، نگاهی به تعرفه تبلیغات برخی از پلتفرمهای ایرانی ازجمله شناختهشدهترینشان آنها مانند فیلیمو، نماوا و فیلمنت میتواند نشان دهد تبلیغاتی که مخاطبین ناچار از تماشای آن هستند چه میزان برای این پلتفرمها درآمدزاست. پلتفرمهایی که بهجای ایجاد سطوح مختلفی از دسترسی برای مخاطبان خود بسته به مبلغ اشتراک، شیوههای گوناگونی از تبلیغات را با قیمتهای متنوع در اختیار صاحبان کسبوکارها قرار میدهند تا بتوانند محصولات و خدمات خود را به هر طریق ممکن، حتی به قیمت ضایع شدن حقوق مخاطب به او عرضه کنند.
یکی از این پلتفرمها فیلیموست که طبق اطلاعاتی که در اختیار صاحبان کسبوکارها و ارائهدهندگان خدمات قرار میدهد سه روش تبلیغ برای آنها فراهم کرده است. نخست، تبلیغات اسپانسری که با مدت زمانهای گوناگون در بخشهای متفاوت سریالهای ایرانی و رئالیتیشوها عرضه میشوند. این نوع از تبلیغات ازجمله شامل «تبلیغات اسپانسری ۱۵ ثانیهای» ویژه سریالهای روز ایرانی و رئالیتیشوهای گرید A به مبلغ یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان، همچنین ابتدا و میانه رئالیتیشوهای گرید B (مافیا و مشابه) به مبلغ ۸۵۰ میلیون تومان است. نوع دیگر تبلیغات اسپانسری «تقدیم برنامه ۱۰ ثانیهای» است که پیش از شروع تیتراژ پخش میشود.
این نوع از تبلیغ در سریالهای روز ایرانی و رئالیتیشوهای گرید A، ۸۵۰ میلیون تومان هزینه دربردارد و در رئالیتیشوهای گرید B، ۶۰۰ میلیون تومان است. آخرین نوع تبلیغات اسپانسری به «میانبرنامه ۱۰ ثانیهای» برمیگردد که حین پخش سریالهای روز ایرانی و رئالیتیشوهای گرید A عرضه میشود و یک میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان آب میخورد. نوع دیگر تبلیغات، تبلیغات نمایشی است و قیمت هر نمایش ۲۷۵ تومان است. سومین نوع تبلیغات در فیلیمو، «تبلیغات جانمایی» نام دارد که فیلیمو در آنچه با عنوان «پروپوزال خرید (اردیبهشتماه ۱۴۰۳)» منتشر کرده توضیحی در مورد قیمت آن نداده است.
در «پروپوزال خرید» نماوا نیز چندین مدل تبلیغات با قیمتهای متفاوت ذکر شده است. بر این اساس، تیزر ۱۵ ثانیهای در ابتدای سریالهای روز ایرانی یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان و در ابتدای رئالیتیشوها ۸۵۰ میلیون تومان است. تیزر ۱۰ ثانیهای در ابتدای سریالهای روز ایرانی نیز ۸۵۰ میلیون تومان و تیزر ۱۰ ثانیهای در ابتدای تمامی محتواها (بهجز سریالها و رئالیتیشوهای روز ایرانی) ۵۰۰ تومان (رقم به همین شکل در پروپوزال ذکر شده است) هزینه برمیدارد.
نوع دیگر تبلیغ در نماوا، بیلبورد درون سریال است که نمایش یک نوبت آن به مدت ۱۰ ثانیه ۷۰۰ میلیون تومان، نمایش دو نوبت آن به مدت ۲۰ ثانیه یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان و نمایش سه نوبت آن به مدت ۳۰ ثانیه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان هزینه دارد. نوع دیگر تبلیغات در نماوا «اسپانسرینگ» نام دارد که شامل دعوت به دیدن برنامه از طریق تبلیغات محیطی شهر تهران به اضافه چهار نوبت «تیزر تقدیم برنامه» میشود و هزینه آن ۵ میلیارد تومان است. نمایش برند و محصول در سکانسهای سریال یا برنامه ترکیبی نیز براساس فیلمنامه و دکوراسیون صحنه بسته به سریال و میزان حضور برند با قیمتی متغیر عرضه میشود.
در مورد فیلمنت نیز اگرچه پروپوزال خرید مشخصی وجود ندارد، اما آنچه طی تماسی تلفنی اعلام شد این بود که تعرفه تبلیغات در این پلتفرم برای سریال براساس نوع آن؛ «نمایش تبلیغات پیش از ویدئوی اصلی» و «نمایش تبلیغات در میانه ویدئوی اصلی» در هر قسمت بین ۹۰۰ میلیون تومان تا یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان متغیر است. برای مثال طبق شنیدهها، تعرفه تبلیغات برای سریال «داریوش» به کارگردانی هادی حجازیفر برای تیزری ۱۰ ثانیهای پیش از ویدئوی اصلی، یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان و در میانه ویدئوی اصلی، یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان تعیین شده است.
درحالیکه پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی، بهجای آنکه گزینههای پیش روی مخاطب خود را افزایش دهند سرگرم تکثیر شیوههای تبلیغ در محصولات تولیدیشان هستند، جای خالی دستورالعملی که آنها را مکلف به ایجاد سطوح گوناگون دسترسی با حق اشتراکهای متفاوت کند بهشدت احساس میشود. در این میان اگرچه چالشهای بیپایان پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی با قوانین سختگیرانه و اعمال فشار و سانسور از سوی ساترا تمامی ندارد، اما همین نهاد -که خود از نظر بسیاری زیر سوال است- اقدام به تهیه دستورالعملی در زمینه ارتباطات تجاری در رسانههای صوت و تصویر فراگیر کرده است.
دستورالعملی که محمدحسن خلعتبری، معاون تنظیم بازار و توسعه کسبوکار ساترا، اردیبهشتماه سال جاری درخصوص آن به گفتگو با شبکه خبر نشست، اما در عمل اجرایی نمیشود. افشین عزیزی در رابطه با این دستورالعمل میگوید: «در رابطه با سازوکار پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی در نظام حقوقی و اداری ما به موجب «دستورالعمل ارتباطات تجاری در رسانههای صوتوتصویر فراگیر»، قوانینی توسط ساترا پیشبینی شده است. اگرچه ساختار و ماهیت ساترا از نظر بخش مهمی از جامعه حقوقی زیر سوال است، اما این مقرره با رویههای جاری در دیگر کشورها سازگار است.
به موجب این مقرره، پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی مکلف به فراهم نمودن اشتراک پریمیوم و اشتراک مبتنی بر تبلیغات هستند. در مدل اشتراک پریمیوم، نمایش تبلیغ برای کاربر ممنوع و در مدل همراه با تبلیغات، صرفاً تعداد محدودی تبلیغ در ابتدا و انتهای محتوای اصلی قابل پذیرش است. ضمن اینکه نمایش تبلیغ در میان برنامهها مجاز نیست، اما در عمل میبینیم که این روش در هیچیک از پلتفرمها اجرایی نمیشود.» همانطور که افشین عزیزی اشاره میکند ازجمله نمودهای اجرایی نشدن دستورالعمل مورد اشاره خلعتبری که در پنج فصل و ۹۶ ماده در بخش «مقررات جاری» سایت ساترا بارگذاری شده است، میتوان از «ماده ۳۸ بند دوم- مقررات اختصاصی» نام برد.
جایی که نوشته شده است: «تبلیغ در سرویسهای پریمیوم ممنوع است.» درحالیکه پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی اساساً هیچکدام اقدام به ارائه سرویس پریمیوم نمیکنند و تنها مدلی که ارائه میدهند مدل اشتراک به همراه نمایش محتوای تبلیغاتی است. در ماده ۳۵ همان بند نیز آمده است: «در صورت مدل اشتراک به همراه نمایش محتوای تبلیغاتی، رسانه حداکثر مجاز به پخش دو تبلیغ در ابتدا یا انتهای محتواست و در بین پخش محتوا، تبلیغ جایز نیست.» باز هم درحالیکه پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی در پروپوزالهای خریدشان بهراحتی به ارائه قیمت برای پخش تبلیغ در میانه محتوا میپردازند.
وحید آگاه، حقوقدان و استاد حقوق عمومی و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، اما از زاویهای اندکی متفاوت به این موضوع مینگرد. او معتقد است، این مسئله باید به نظام عرضه و تقاضا واگذار شود و اگر بناست نهادی بر این مسئله نظارت کند، باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد و نه ساترا که خود را «بازوی نظارتی سازمان صداوسیما بر سکوهای اینترنتی» میداند. آگاه با «ارگان فراقانونی خواندن ساترا» در این مورد به «هممیهن» میگوید: «در مورد تبلیغات در پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی باید چند نکته را در نظر گرفت.
اول اینکه «حقوق» همهجا نباید وارد شود؛ چراکه آخرین راهحل است. مسئله حق مخاطب برای تماشای بدون تبلیغ آثار موضوعی است که باید میان کاربر و پلتفرمها حل شود بدون آنکه حقوق دخالتی در آن کند. ضمن اینکه اگر هم قرار است دخالت کند، باید از حقوق نرم استفاده شود و نه قوانین سفت و سختی که بخواهد رابطه کاربر و پلتفرم را مشخص سازد؛ بنابراین این مسئله باید به رابطه آزاد کاربر و پلتفرم در سیستم بازار و عرضه و تقاضا واگذار شود. این امر در دو سطح خرد و کلان قابل بررسی است. سطح خرد آن به مخاطب مربوط میشود؛ یعنی جایی که مخاطب به این نتیجه میرسد که بهخاطر تبلیغات زیاد که زوایا و زیباییهای بصری را تغییر میدهد دیگر نمیخواهد از آن پلتفرم استفاده کند. این عمل پلتفرمها را به سمت اصلاح خواهد برد.
در سطح کلان این مسئله با از میان برداشتن فیلترینگ حل خواهد شد. اگر فیلترینگ برداشته شود و تمام ایرانیها به شبکه جهانی اطلاعات، ازجمله پلتفرمهای خارجی دسترسی آزاد داشته باشند، رقابت سبب میشود تا پلتفرمهای ایرانی خدمات و کیفیتشان را چند برابر و حق اشتراک خود را کمتر کنند و شاید حتی تبلیغات را نیز بردارند.»
او با تاکید بر اینکه «اگر قرار است نهادی، نظارت بر مسئله تبلیغات را برعهده بگیرد آن نهاد نباید صداوسیما باشد» در توضیح دلیل این اظهارنظر میافزاید: «به این دلیل که ساختار رسانههای صوتوتصویر فراگیر ایران صددرصد دولتی است و تمام حیات و ممات فعالان این عرصه از نظر صدور مجوز و نظارت شکلی و محتوایی در اختیار دولت است، اما بهجای آنکه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شده باشد با برداشتی اشتباه از قانون اساسی و قانونگذاری بد به ساترا واگذار شده است؛ بنابراین صداوسیما بهجای اینکه صرفاً پخشکننده و دستگاه اجرایی دولتی در حوزه صوتوتصویر باشد به رگولاتور و تنظیمکننده تبدیل شده است.
این نقش در ظرفیت قانونی صداوسیما تعبیه نشده و بهنظر میرسد که صلاحیتهای واگذار شده به آن برخلاف قانون اساسی است. اگر قرار است رگولاتوری و تنظیمگریای در این حوزه صورت بگیرد - با این توضیح که بنده به این واژه خوشبین نیستم و بهنظرم این فریب دنیای جدید برای محدودیتها و ممنوعیتهای بیشتر و درنهایت مخالف آزادی است؛ چراکه تنظیمگری حقها و آزادیها را میکاهد- باید توسط بخش خصوصی، اتحادیه، انجمنها، تشکلها و نهادهای جامعه مدنی این پلتفرمها انجام شود و نه دستگاه دولتی و اگر هم قرار است با واسطه دستگاه دولتی صورت بگیرد، آن دستگاه باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد و نه صداوسیما که خود آثارش را با بودجههای هنگفت میسازد و پخش میکند و از تبلیغات نیز بهره میبرد.»
باتوجه به مسائل مطرحشده باید گفت، با وجود آنکه شبکه نمایش خانگی در ایران وام گرفته از انواع خارجی آن است، اما این وامگیری فرهنگی بهصورت درستی انجام نگرفته و تنها بخشی از آن به اجرا درآمده و بالطبع موجب پدید آمدن نواقصی در آن شده است. نواقصی که ازجمله آنها میتوان به شکلگیری مورد اعتراض ناظری بهنام ساترا، عدم رعایت حق و حقوق مخاطب در غیاب سطوح متفاوت اشتراک، عدم رعایت کپیرایت پخش آثار خارجی از سوی پلتفرمها، همچنین شائبه کوشش آنها برای از میدان بهدر بردن رقبای احتمالی است.