اگرچه برخی معتقدند اهالی موسیقی؛ خوانندگان و نوازندگان، طی دو ماه محرم و صفر که کنسرتی برگزار نمیشود، موقعیتی مناسب پیدا میکنند تا زمینه رسیدگی به اموری، چون تولید آثار جدید، برنامهریزی برای تورهای کنسرت داخلی و بینالمللی، ترمیم گروه خود و دیگر کارهایی که در طول سال فرصت پرداختن به آن را نداشتهاند فراهم کنند، اما دیگرانی با عقیدهای مخالف این افراد نیز کمتعداد نیستند. دیگرانی که میپرسند چرا در طول این دو ماه، خوشبختانه شاهد اکران فیلمهای سینمایی، همچنین نمایشهایی در ژانرهای مختلف ازجمله کمدی هستیم؟ یا چرا پلتفرمهای فعال در شبکه نمایش خانگی برنامه های معمول خود ازجمله رئالیتیشوهایشان را در دسترس مخاطبان میگذارند و -با ذکر اینکه چنین اتفاقی موجب خوشحالی است- با هیچ محدودیتی مواجه نیستند؟ اما اهالی موسیقی حتی فعالان گونههای ردیف- دستگاهی و نواحی در تمام طول این دو ماه، نهفقط روزهایی خاص، از امکان روی صحنه رفتن محرومند؟
به گزارش هم میهن، نکته دیگر اینکه دو ماه مذکور برای برخی از خوانندگان و نوازندگان مفری است تا با حضور دنبالهدار در اروپا و آمریکا و تبدیل تهدید به فرصت، ضرر و زیان ناشی از تعطیلی کنسرتهای داخلی را به خوبی جبران کنند و در سالنهایی مملو از ایرانیان ساکن خارج از کشور روی صحنه بروند. اجراهایی که برای برخی بسیار سودمند و پراز تجربه و برای برخی سراسر حاشیه است. از این رو، دیگر نکته مورد اشاره منتقدان، صدور مجوز برگزاری تورهای بینالمللی در این دو ماه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سوالشان این است که چرا گروههای موسیقی ایرانی میتوانند در این ایام، در خارج از کشور روی صحنه بروند و کنسرت برگزار کنند و ظاهراً تنها محدودیتشان در چهار، پنج روز عزاداری دهه اول محرم است، اما به این سوی مرزها که میرسیم، به جغرافیایی که ایران نام دارد، مناسبات به گونه دیگری میشود؟
فارغ از صحت و سقم گفتار هرکدام از این دو گروه، سالهایسال است که قانون و عرف حکم میکنند سال نوی اهالی موسیقی، پس از محرم و صفر آغاز شود و برنامهریزی آنها برای سال جدید موسیقایی خود شامل ۱۰ ماه، از اتمام صفر هر سال تا شروع محرم سال آینده باشد. هرچند در طول دو ماه مفقودشده از تقویم اهالی موسیقی، برخی در جستوجوی پاسخ این سوال که «چگونه میتوان در ایام عزاداری همچنان کنسرت برگزار کرد؟»
اجرای کنسرتهای مناسبتی را بهعنوان جواب برگزیدهاند؛ کنسرتهایی مناسبتی که ازجمله آنها میتوان به «چهارپایه عشق» به خوانندگی مصطفی راغب اشاره کرد که در تالار وحدت روی صحنه رفت یا از «سوگنامه» با آهنگسازی و خوانندگی حسام آرین، اجراشده در میدان مشاهیر واقع در منطقه فرهنگی و گردشگری عباسآباد نام برد، همچنین از کنسرت- نمایش ارکستر سمفونیک و گروه کر صداوسیما به رهبری حسین شریفی و خوانندگی سالار عقیلی در قالب سوگواره هنری- آیینی «تکیه ملت» در مجموعه ورزشی شهید شیرودی.
فارغ از انگشتشمار نمونههای برگزارشده کنسرتهای آیینی، با این حساب با فرارسیدن ۳۰ صفر ۱۴۴۶ برابر با ۱۴ شهریورماه ۱۴۰۳، هرچند با، اما و اگرهایی، ولی بار دیگر سازها کوک و چراغ سالنهای برگزاری کنسرتهای موسیقی روشن شده است. امر و اگرهایی که ازجمله آنها میتوان به اعتراضهای دنبالهدار نسبت به حضور اهالی موسیقی پاپ در قیاس با دیگر گونههای موسیقی ازجمله ردیف- دستگاهی، تلفیقی و نواحی اشاره کرد، همچنین از گرانی قیمت بلیت کنسرتها نام برد. مواردی که نخستیناش بهویژه پس از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ و غیبت اعتراضی و موسمی برخی از اهالی موسیقی بیشتر رخ نمود و دومیناش در شرایط نابسامان اقتصادی همیشگی بوده است. بهگونهایکه تماشای کنسرت در هیچ دورانی، تفریح طبقه فرودست نبوده و امکان بهرهمندی از آن همواره تنها برای قشری که به لحاظ اقتصادی از سطحی معین فراترند، وجود داشته است.
نگاهی گذرا به کنسرتهایی که در فاصله زمانی میانه شهریورماه تا میانه مهرماه ۱۴۰۳ در تهران برگزار خواهد شد، نشان میدهد که همچنان این اهالی موسیقی پاپاند که پیشتازند و اگر موسیقی تلفیقی یا نواحی هم در این میان شنیده میشود، معدود است و انگشتشمار. نسبت نابرابر اجرای موسیقی پاپ در قیاس با دیگر گونههای موسیقی، البته نه موضوعی مربوط به امروز و دیروز که بحثی درازدامن است؛ هرچند میتوان مقطع پس از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ را نقطه اوج آن دانست. روزگاری که برخی از آن با عنوان «رکوردزنی موسیقی ایرانی و سنتی با «صفر» سانس اجرا» یاد میکردند.
شاهد ادعای این افراد پیشقدم شدن ستارههای موسیقی پاپ برای آغاز دوباره اجراهای زنده و در اختیار گرفتن بازار موسیقی بود. آن هم در شرایطی که برگزاری کنسرت، انتشار آلبوم و هرگونه فعالیت موسیقایی رسمی با چالشهایی مواجه شده بود. چراکه بسیاری بنا به دلایل اجتماعی تمایلی به از سرگیری فعالیتهای رسمی خود نداشتند و در این میان چهرههایی که موسیقی تولیدیشان بعضاً بهشدت مورد انتقاد بود، صحنه را به تصرف خود درآوردند. حضور پررنگ اهالی موسیقی پاپ روی صحنه در آن مقطع، اما چیزی نبود که با گذشت زمان فروکش کند و همچنان به قوت خود باقی است، هرچند یخ بازگشت اهالی دیگر گونههای موسیقی به صحنه نیز تا حدودی شکسته شده است.
با این حساب ازجمله خوانندگان موسیقی پاپ که در طول یک ماه آینده؛ روزهایی که از سر میگذرانیم تا میانه مهرماه، روی صحنه میروند میتوان به محسن یگانه، مسیح و آرش عدلپرور، علیرضا طلیسچی، ناصر زینلی، ماکانبند، محسن ابراهیمزاده، حامیم، امید حاجیلی، حمید هیراد، بهنام بانی و... اشاره کرد. در این میان حضور اهالی دیگر گونههای موسیقی چنان معدود است که بهعنوان مثال تنها میتوان به حضور آرمان گرشاسبی، خواننده موسیقی تلفیقی که فعالیت مستقلاش از گروه چارتار را با انتشار آلبوم «از تو گفتم» آغاز کرد، اشاره نمود یا از اجرای گروه لیان به سرپرستی محسن شریفیان یا رسیتال پیانوی فریدون ناصحی نام برد. ضمن اینکه به رغم تمام انتقادات به اجرای زنان برای زنان در قالب کنسرت بانوان، گروه راستان به سرپرستی آزاده امیری و گروه نوشه به سرپرستی نیوشا بریمانی نیز روی صحنه خواهند رفت.
حرکت قیمت سقف بلیت کنسرتها در آستانه مرز یک میلیون تومان، عاملی برای نگرانی بسیاری از فعالان فرهنگی و هنری برای حذف تمام و کمال قشری از جامعه از دایره بینندگان اجراهای زنده است. این افزایش اگرچه با توجیهاتی، چون بالا رفتن تعرفههای بخش خصوصی برای تامین پروداکشنهایی، چون نور، صدا، الایدیها و دستمزد کادر فنی و البته گرانی اجارهبهای سالنها همراه است، اما همه اینها نیز موجب خاموشی صدای کسانی نمیشود که معتقدند اگر نهادهای فرهنگی فکر چارهای نکنند و در قبال نرخگذاریهای سلیقهای و طغیان قیمت اجراهای زنده موسیقی واکنش درستی نشان ندهند، درصد قابلتوجهی از مردم از فهرست مخاطبان این اجراها خط خواهند خورد. آغاز ماراتن ۱۰ ماهه اهالی موسیقی برای سپری کردن سال تازه موسیقاییشان حتی اگر با غلبه اهالی موسیقی پاپ و طغیان قیمت بلیت کنسرتها همراه باشد باز هم اتفاقی است که به رغم فرارسیدن روزهای سرد پاییزی و زمستانی، آفتاب داغ تابستان را بر تن حوزه موسیقی در ایران میتاباند.