در بدبینانهترین حالت، ابتدا با فشارهای رسانهای آغاز میکنند تا مانعی شوند در مقابل جلب و جذب نیروهای مختلف از جریانات سیاسی برای همکاری با دولت و گسترش رویکرد وفاق به لایههای اجتماعی. بعد هم تلاش میکنند با منفعل کردن پزشکیان، در میان حامیان او ایجاد نارضایتی کنند. آن وقت پزشکیان نه به دست جناح اقتدارگرا بلکه به خاطر قهر و رویگردانی اجتماعی از سوی حامیانش با مشکل روبرو میشود. یعنی همان سرنوشتی که دولت حسن روحانی پیدا کرد و احتمالاً این پروژه تکرار شود.
فرارو– در حالی که تلاشهای زیادی برای تثبیت نگاه و گفتمان وفاق ملی انجام میشود، دولتِ چهاردهم مورد حملههایی از سوی برخی رسانهها مثل کیهان و همچنین صداوسیما قرار میگیرد. آن طور که رئیسجمهور در نخستین نشست خبری خود تشریح کرد، وفاق ملی ابرپروژه او در چهارسال پیش رو است. به نظر میرسد پزشکیان با توجه به مسیر سختی که در پیش دارد، در صدد است که با تجمیع نیروهای سیاسی و کاهش دادن تنشهای اضافه در جامعه، زمینه را برای انجام برخی امور زیربنایی فراهم کند.
به گزارش فرارو، به نظر میرسد که ایده وفاق ملی تا حد زیادی مورد پذیرش قرار گرفته است. اما در میان این پذیرش تقریباً همگانی، بعضی انتقادهای یک طرفه به بهانه مطرح شدن این ایده از سوی رئیسجمهور مطرح میشود. ورود برخی رسانههای عمومی مانند کیهان و صداوسیما، در حال حاضر مورد توجه قرار گرفته است. این مساله را در گفتگو با سعید شریعتی فعال سیاسی اصلاحطلب بررسی کردیم.
شریعتی در پاسخ به این سوال که چرا کیهان و صداوسیما این رویه را در پیش گرفتهاند، گفت: ماهیت این رسانهها همین است. برای جلب توجه مخاطبان خود، دوست دارند چالشهای ساختگی و حساسیتهای خودساخته را مطرح کنند. اقتضای طبیعتشان این است. فکر نمیکنم آقای دکتر پزشکیان تا امروز برخلاف وعدههایی که به مردم داد، عمل کرده باشد. طبیعی است که صاحبان این رسانهها، کارهای رئیسجمهور را نپسندند. آقای پزشکیان که طبق فکر و نظر آنها از مردم رای نگرفت؛ آقای شریعتمداری و جبلی به عنوان روسای کیهان و صداوسیما این انتظارات را باید از آقای جلیلی میداشتند که متاسفانه آقای جلیلی رای نیاورد. حالا باید سعی کنند آقای جلیلی رای بیاورد تا انتظاراتشان را برآورده کند.
وی افزود: اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد مجموعه فعالی از افراد نهادهای مختلف در دفتر رئیس صداوسیما تشکیل جلسه میدادند که معروف شد به ستاد ضداصلاحات. گزارش این موضوع از سوی نهادهای امنیتی به رئیسجمهور داده شد و در نهایت هم با مداخله رهبری جلسات این مجموعه خاتمه پیدا کرد. امروزی خبری مبنی بر این نداریم که همان اقدامات بار دیگر بخواهد شکل بگیرد؛ اما از لحاظ تحلیلی میتوان گفت جناح تندرو که با رای مردم حذف شد، صاحب نفوذ است و بیکار نمینشیند. بالاخره آنها سودای بازگشت و در اختیار گرفتن ارکان دولت را در سر دارند و بعید نیست که اقداماتی را پیگیری کنند. البته بخشی از اقدامات مخالفان دولت طبیعی و مشروع است؛ مثل نقد دولت یا کار در حوزه سیاسی. مثلاً همین دولت سایه که آقای سعید جلیلی دارد، تا نقد دولت قابل پذیرش است. طبیعتاً آقای پزشکیان هم از انتقادات استقبال میکند. آنچه موجب نگرانی میشود، این است که افراد مذکور با استفاده از نفوذی که دارند دست به اخلال در امور بزنند یا بحرانسازی کنند.
شریعتی یادآور شد: در ایام انتخابات این هشدار را مطرح کردم که آقای پزشکیان و همکارانشان، گارد خود را در برابر توطئهها و بحرانسازیهای داخلی و خارجی ببندند. وفاق به جای خود، هوشیاری نیز به جای خود باید باشد. اما این وفاق به معنای آن نیست که طرف مقابل منفعل مینشیند. اتفاقاً آنها همین مفهوم وفاق ملی را هدف قرار خواهند داد. از همان عناوینی مثل محکومین امنیتی و فعال فتنه و مانند آن که طی ۲۰ سال پیش برای حذف، طرد و خالصسازی استفاده کردند، بهره خواهند گرفت. فراموش نکنیم که در هر مقطعی، برخی نخبگان سیاسی جامعه با برچسبهای متفاوتی کنار زده شدند. آنچه آقای پزشکیان میگوید که فقط نباید در تحریریه کیهان و صداوسیما باشد. وفاق ملی است. یعنی این برچسبها را کنار بگذاریم و کار کنیم؛ مستقل از اینکه حق با چه کسی بوده یا نبوده و کسی ظلم کرده یا نکرده. ببخشیم، فراموش کنیم و بشینیم با هم کار کنیم. این حرف آقای پزشکیان است. ولی طرف مقایل این را نمیفهمد یا نمیخواهد بفهمد و در بدترین حالت برنامه دیگری دارد.
عضو حزب اتحاد ملت در پایان خاطرنشان کرد: در بدبینانهترین حالت، ابتدا با فشارهای رسانهای آغاز میکنند تا مانعی شوند در مقابل جلب و جذب نیروهای مختلف از جریانات سیاسی برای همکاری با دولت و گسترش رویکرد وفاق به لایههای اجتماعی. بعد هم تلاش میکنند با منفعل کردن پزشکیان، در میان حامیان او ایجاد نارضایتی کنند. آن وقت پزشکیان نه به دست جناح اقتدارگرا بلکه به خاطر قهر و رویگردانی اجتماعی از سوی حامیانش با مشکل روبرو میشود. یعنی همان سرنوشتی که دولت حسن روحانی پیدا کرد و احتمالاً این پروژه تکرار شود.