«آیا رسانه و مدیریت رسانه تخصص نیست که انتصابات این حوزه نیز بر مدار تخصص بگردد یا آنکه همچون همیشه، قرار است اهالی رسانه صرفاً پیگیر مطالبات و انتظارات بقیه اقشار و بخشهای جامعه باشند و نوبت به خودشان که برسد، تماشاگر بازی بزرگان باشند؟»
سردبیر روزنامه «هممیهن» انتصاب جابری انصاری سخنگوی سابق وزارت خارجه را به عنوان مدیرعامل خبرگزاری ایرنا «ناامیدکننده» توصیف کرده و نوشته: «این انتصاب را نمرهای منفی در کارنامه دولت و وزیر اندیشمند و بافرهنگِ فرهنگ و ارشاد اسلامی میدانم.»
محمدجواد روح نوشته است: «آیا توانمندی مدیرعامل جدید ایرنا در تحلیل مسائل منطقه، دلیل مناسبی برای برگزیدن وی در مقام مدیریت مهمترین رسانه دولت و خبرگزاری رسمی کشور است؟ آیا امکان انتصابی معکوس وجود داشت و مثلاً میشد یک روزنامهنگار را به مناسبت توفیق و توانمندی در کار رسانه و اعتدال و وزانت در شخصیت، بر کرسی وزارت امورخارجه نشاند؟ اگر چنین اتفاقی در روند تعیین وزیر امورخارجه رخ میداد، احساس و احتمالاً واکنش بدنه دستگاه دیپلماسی و کارشناسان سیاست خارجی به چنین انتصابی چه بود؟ جز اینکه آن را توهینی به تخصص و جامعه شغلی-کارشناسی خود تلقی میکردند؟»
وی ادامه داده: «بحث اصلی، نه از منظر سیاسی و مواجهه دولت پزشکیان با مخالفان که از منظر جامعه رسانهای کشور مطرح است که پرسشها و نقدهایی صریح را پیش روی وزیر فرهنگ قرار میدهد. از این منظر است که میتوان پرسید: آیا واقعاً در کل جامعه رسانهای کشور و از میان روزنامهنگاران و نویسندگان و مدیران مطبوعاتی حامی دولت چهاردهم، یک نفر واجد تخصص، توان و لیاقت برای انتصاب به مدیریت ایرنا نبود که جناب وزیر فرهنگ، به معاون سابق وزارت امورخارجه متوسل شده است؟»
سردبیر «هم میهن» یادآور شده: «وقتی چنین انتصابی را میبینیم و آن را در کنار بیتوجهی مجموعه دولت به چهرههای مؤثر رسانهای در روی کار آمدن مسعود پزشکیان - و در صدر آنها علیاصغر شفیعیان عزیز- میگذاریم؛ این شائبه به ذهن میآید که برای دولت محترم، اهالی رسانه صرفاً نقش مبلغ و پلکانی برای پیروزی در روزهای رقابت داشتهاند و حال که ایام برگزیدن مدیران است، حتی در تخصصیترین بخشهای رسانهای دولت به اهالی رسانه بیتوجهی میشود و انتصابات برمبنای مناسبات و سیاستهایی فراتر از بحث تخصص و توان حرفهای صورت میگیرد.»
به گفته وی «این رویکرد در انتصاب مدیرعامل ایرنا وقتی ناامیدکنندهتر میشود که به خاطر آوریم انتخاب وزرا و معاونان رئیسجمهور در دولت چهاردهم بر مبنای ساختاری تصمیمساز و تصمیمگیر صورت گرفته که مبتنی بر کمیتههای تخصصی بود و در نهایت، با فرآیند شورای راهبری و رایزنیهای لازم در سطوح عالی، بیش از پنجاه درصد کابینه از برونداد همین مکانیزم تخصصمحور تعیین شدند. اتفاقاً هرچه این انتصابها تخصصمحورتر بود و وزرا و مسئولان تعیینشده نسبت وثیقتری با بدنه حرفهای و کارشناسی حوزه کاری خود داشتهاند، چشمانداز موفقیت آنها روشنتر و نقدها و انتظارات واقعبینانهتر است.»