مکرون میخواهد پایگاه تجارتی خود را با اعراب حفظ کرده و در قلوب اعراب جای داشته باشد. به جز فرانسه، آلمان نیزمیلیونها مسلمان را در خود جای داده است. جمعیت بسیاری به ویژه از ترکیه به آلمان مهاجرت کرده اند و کلونیهای مسلمان را در سراسر آلمان، به ویژه در اطراف برلین دارند. اما آلمان با یک معذوریت بزرگ اجتماعی و سیاسی مواجه است که نمیتواند به صراحت فرانسه اظهارنظر کند. تمایلات اصلی آلمان هم مثل فرانسه، جذب حمایتهای مسلمانان به ویژه ترکها و سوریها و بهره مندی از بازارهای آنان است و چارهای هم ندارند به جز ایجاد یک بازار بینابینی بین آن ها.
فرارو- امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، اخیرا گفته است: «باید برای یافتن راهحلی سیاسی برای جنگ خاورمیانه تلاش کرد و کشورهای غربی باید تأمین سلاح برای اسرائیل را متوقف کنند تداوم درگیریها یک اشتباه است و لبنان نباید به یک غزه جدید تبدیل شود. فرانسه در همین چارچوب به اسرائیل سلاح صادر نمیکند. اسرائیل باید براساس اصول حقوق بین الملل و حقوق بشر از خود دفاع کند.» اینها اظهاراتی است که با واکنشهای گستردهای از سوی رسانههای عبری و بنیامین نتانیاهو مواجه شده است.
به گزارش فرارو، اگرچه، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، اظهارات مکرون را بی شرمانه خوانده و افزوده که بدون فرانسه هم برنده خواهد بود، اما این درگیری دیپلماتیک بین اسرائیل و فرانسه از سوی برخی تحلیلگران، به عنوان انصراف فرانسه از ادامه همراهی با اسرائیل تعبیر شده است. با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که آیا این عدم همراهی در سایر کشورهای اروپایی نیز دیده خواهد شد و اساسا چرا فرانسه این تصمیم را گرفته است؟ فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین ایران و تحلیلگر ارشد سیاسی در گفتگو با فرارو، وضعیت موجود را مورد تحلیل قرار داده است:
فریدون مجلسی به فرارو گفت: «دومین گروه جمعیتی فرانسه، مسلمانان هستند که ۹۰ درصد مسلمانان هم عرب هستند. اعراب الجزایری، مراکشی و عربهایی متعلق به سطوح فرهنگی و اجتماعی مذهبی که جنگ حماس را جنگ مذهبی و جنگ با قوم یهود میبینند. ضمن این که در اثر این جنگ فلسطینیان پرشماری جان باخته اند که اعتراض همه جهانیان را برانگیخته است. اما اعتراض آقای مکرون، اعتراضی است که نگاه به جمعیت مسلمانان و عربهای مقیم فرانسه دارد و یکی از نگرانیها ها هم این است که اگر فرانسه بخواهد آشکارا، کمکی انجام دهد، خشم جمعیت عرب را برمی انگیزد و آسیبهایی نیز به فرانسه وارد میکند. جمعیت عرب فرانسه چندان تمایلی به تحلیل رفتن در فرهنگ مردم فرانسه ندارند و جمعیت اعراب معمولا با سبک ویژه خود و با اعتقادات خاص خود زندگی میکنند. احتمالا به خاطر داریم که انتشار کاریکاتور توهین آمیز خطاب به اسلام چه واکنشهایی در پی داشت و فارغ از خشم مسلمانان جهان، خشم مسلمانان داخل فرانسه را به شدت برانگیخت.»
وی افزود: «فرانسه چندین بار طعم خشم مسلمانان را چشیده و ترجیح میدهد به خاطر موضوعات اسرائیل نیز آسیب متحمل نشود. درواقع این جا، مسئله فرانسه، مسئله منافع ملی است. این اسرائیل، دیگر اسرائیل سابق نیست. درواقع اسرائیلی نیست که پایگاه تمدن غرب در آسیا یا خاورمیانه باشد، بلکه اسرائیلی با بازار محدود است و حجم اقتصاد اسرائیل به شکلی نیست که کشورهای مهم دنیا را برای ارتباط راضی کند. هزینه حفاظت اسرائیل نیز روز به روز رو به افزایش است و نه فقط در فرانسه، بلکه در ایالات متحده نیز زمزمههای اینچنینی وجود دارد؛ بنابراین تمایل به صلح ابراهیم و امثالهم به همین دلیل افزایش یافته و بسیاری از آنها نیز از نظام ۲ کشوری حمایت میکنند و از بازگشت اسرائیل به مرزهای شناخته شده قطعنامه ۲۴۲ نیز استقبال میکنند. فرانسه با توجه به همه مخاطرات احتمالی، در تلاش است شرایط خود را از اسرائیل جدا کرده و بین خود و اسرائیل مرز قرار دهد.»
این کارشناس حوزه سیاست خارجی در ادامه گفت: «علت دیگر اقدام مکرون این است که میخواهد پایگاه تجارتی خود را با اعراب حفظ کرده و در قلوب اعراب جای داشته باشد. به جز فرانسه، آلمان نیزمیلیونها مسلمان را در خود جای داده است. جمعیت بسیاری به ویژه از ترکیه به آلمان مهاجرت کرده اند و کلونیهای مسلمان را در سراسر آلمان، به ویژه در اطراف برلین دارند. اما آلمان با یک معذوریت بزرگ اجتماعی و سیاسی مواجه است که نمیتواند به صراحت فرانسه اظهارنظر کند. آلمانها همیشه به عنوان بازماندگان یا میراث داران رژیم هیتلری شناخته میشوند که علیه یهودیان دست به اقدامات ضدبشری میزد و در نتیجه هم باید به فکر منافع خود باشند و هم باید به فکر رفتارهای احتمالی مسلمانان افراطی باشند و هم باید مراقب باشند رفتارشان در قبال اسرائیل حمل بر تفکرات ضدیهودی نشود، بنابراین شرایط آلمان بی شباهت به بندبازی نیست. درواقع تمایلات اصلی آلمان هم مثل فرانسه، جذب حمایتهای مسلمانان به ویژه ترکها و سوریها و بهره مندی از بازارهای آنان است و چارهای هم ندارند به جز ایجاد یک بازار بینابینی بین آن ها.»
وی افزود: «چندان دور از ذهن نیست که سایر کشورهای اروپایی هم رویکرد مکرون را قبول داشته باشند یا به سمت آن متمایل شوند. شرایط انگلستان نیز مشابه است و این کشور نیز جمعیت زیادی افراد مسلمان دارد که در برخی شرایط واکنشهای تند و افراطی نیز نشان میدهند. ایتالیا نیز کمابیش چنین شرایطی را دارد؛ بنابراین همه اروپا تمایل دارند این شرایط به نحوی خاتمه پیدا کند. این روزها بازار خاورمیانه هم ملتهب است. بازاری که بیشتری تجمع سرمایه و پول در جهان را به خود اختصاص داده است. معتقدم که اروپاییها مایلند وضعیت به نحوی پایان یابد که آنها بتوانند مبادلات تجاری خود را هم با آرامش خاطر بیشتری انجام دهند.»