bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۷۸۵۲۷۵
فیاض زاهد و محمد مهاجری تحلیل کردند

نباید اجازه بدهیم روسیه در جنگ ایران و اسرائیل، تماشاچی باشد و خودش را کنار بکشد

نباید اجازه بدهیم روسیه در جنگ ایران و اسرائیل، تماشاچی باشد و خودش را کنار بکشد

«صرف‌نظر از اینکه در قبال حملات وحشیانه اسراییل به سوریه، این کشور را تنها و بی‌دفاع گذاشت و سیستم پدافندی مستقر خود را فعال نکرد، در برابر حملات متعدد رژیم صهیونیستی به ایران نیز عملا سکوت کرد. در عالم دپیلماسی، این منافع دوطرف است که حرف می‌زند. نمی‌شود ایران برای روسیه مایه بگذارد و دولت پوتین که مدعی داشتن روابط استراتژیک با ایران است، فقط تماشاچی یورش‌های پهپادی و تروریستی تل‌آویو در ایران و تهران باشد.»

تاریخ انتشار: ۱۳:۵۴ - ۲۱ مهر ۱۴۰۳

محمدمهاجری و فیاض زاهد طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشتند: ما سطحی از تنش را تجربه کرده‌ایم و در حال مواجهه با ابعاد متفاوتی از تنش با رژیم غاصب و حامیان آن هستیم که در تاریخ مواجهه ایران با رژیم غاصب بی‌سابقه بود. 

آنچه شاهد هستیم توحش و تنازع بقاست. هر کس می‌تواند و پشتوانه دارد امکان کشتار هم دارد، اما چنین واکنشی تا کجا می‌تواند بازدارنده باشد؟! 

اینک روشن شده این تنها رژیم اشغالگر نیست که با ملت‌های مظلوم طرف است. محور اصلی حمایتگر و تامین‌کننده تسلیحات و پشتیبانی‌های استراتژیک دول غربی و در راس آن‌ها امریکاست. 

در عملیات وعده صادق ۱ چنانچه پدافند و همراهی دول غربی نبود اسراییل متحمل ضربات خردکننده‌ای می‌شد. 

در عملیات وعده صادق ۲ از آنجا که کشورهای دیگری در پدافند رژیم حضور نداشتند و تکنیک و تجهیزات تهاجم هم متفاوت بود، ضربات موثرتر بود. 

تحلیل این دو رویداد موید این نکته کلیدی است که عامل اصلی حفظ بقا و تداوم جنایات این رژیم جعلی امریکاست. اگر امریکا تصمیم به ادامه حمایت نگیرد پایان رژیم نزدیک است. ما در تحولات اخیر منطقه چه مذاکرات پنهانی و آشکار تلاش کردیم اقدامات معقولی انجام دهیم. هم برخورد استراتژیک و هم مذاکرات حرفه‌ای توأمان رخ داد. 

آنچه اهمیت دارد حفظ تعادل قدرت در مناسبات طرفینی است. برای این کار بهتر است برویم سراغ مولفه اصلی؛ یعنی دولت امریکا. اگر قرار است روزی در نقطه‌ای و در جایی با امریکا وارد گفت‌وگو‌های راهبردی شویم شاید آن روز، امروز باشد. 

ما به بازخوانی رابطه با امریکا نیاز داریم. این علت دلایل و منافع مختلفی در بردارد. اما از همه آن‌ها مهم‌تر کشیدن افسار رژیم اشغالگر است. ایران باید از کارت‌هایش برای کسب امتیازات بیشتر و تعادل‌بخشی و تثبیت قدرت خود استفاده کند. 

این معادله بدون در نظر گرفتن نقش روسیه قطعا قابل حل نیست. این درست است که روس‌ها به دلیل درگیر بودن در جنگ اوکراین، گرفتاری‌هایی دارند، اما آنچه در عرصه شاهد هستیم اینکه روسیه خود را تا حد قابل توجهی از حوادث اخیر کنار کشیده و از آن بالاتر، پنهان کرده و مصداق ضرب‌المثل «آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه» شده است. 

ایران دست‌کم در جنگ اوکراین، پشتیبانی سیاسی قابل اعتنایی از مسکو کرده و این حمایت در مقایسه با سایر متحدان این کشور بیشتر بوده. اما در عوض روسیه تقریبا هیچ هزینه‌ای نپرداخته است. صرف‌نظر از اینکه در قبال حملات وحشیانه اسراییل به سوریه، این کشور را تنها و بی‌دفاع گذاشت و سیستم پدافندی مستقر خود را فعال نکرد، در برابر حملات متعدد رژیم صهیونیستی به ایران نیز عملا سکوت کرد.

در عالم دپیلماسی، این منافع دوطرف است که حرف می‌زند. نمی‌شود ایران برای روسیه مایه بگذارد و دولت پوتین که مدعی داشتن روابط استراتژیک با ایران است، فقط تماشاچی یورش‌های پهپادی و تروریستی تل‌آویو در ایران و تهران باشد. 

شاید لازم باشد مسوولان دیپلماسی کشورمان در دیدارهایی که با مقامات مسکو دارند، این نکته را به آن‌ها گوشزد کنند که «چه خوش بی‌مهربانی هر دو سر بی…» ایران به دروغ متهم به حمایت تسلیحاتی از روسیه شده و هزینه‌های فراوانی را در سطح جهان و حتی افکار عمومی ملت‌ها پرداخته و فقط زیان‌های چنین رابطه‌ای را پرداخته و در مقابل، آنچه به دست آورده با ارزش نبوده است.

هم اکنون که امریکایی‌ها درگیر انتخابات ریاست‌جمهوری‌اند و روسیه نیز در جریان جنگ اوکراین، در حال دست و پا زدن است، فرصتی نسبتا طلایی برای امتیازگیری است و البته در این میان، آمادگی نیروهای مسلح برای پاسخ به هر شیطنتی، به جای خود محفوظ است.

bato-adv
bato-adv
bato-adv