سریال "بازنده" با اقتباس از رمان "زن همسایه"، نه تنها یک سریال جنایی جذاب است، بلکه فرصتی برای معرفی یک اثر ادبی ارزشمند به مخاطبان ایرانی نیز فراهم کرده است.
احسان ناظم بکایی طی یادداشتی در عصرایران نوشت: سریالی در پنج قسمت و هر قسمت کمتر از ۱۰ دقیقه! بهار پارسال وقتی سریال «درمانگر» با چنین وضع عجیبی در فیلیمو منتشر شد خیلیها تعجب کردند. مینی سریالی متفاوت که از قضا بازیگرانی حرفهای مثل سارا بهرامی، بانیپال شومون و امیررضا دلاوری در آن بازی میکردند. اثری خوشساخت بود که با رودست زنی تکان دهندهای به پایان میرسید.
حالا که این روزها سریال بازنده از فیلیمو پخش میشود به نظر میرسد آن سریال سنگ محکی برای کارگردان و تهیه کننده بوده تا با سنجش عیار خود و به دست گرفتن رگ خواب مخاطب، بازنده را بسازند.
امین حسینپور، کارگردان و احسان ظلیپور، تهیهکننده درمانگر با تجربهای که از آن کار پیدا کرده بودند دست به ساخت بازنده زدهاند. درست مثل این میماند که درمانگر دیداری تدارکاتی برای بازی بزرگ بازنده بوده باشد. بازی بزرگی که تا اینجای ماجرا براساس قواعد خودساختهاش، خوب پیش رفته است.
بازنده مثل اکثر سریالهای جنایی موفق پلتفرمها مثل پوست شیر و ... ترکیبی از حضور پلیس و فضاسازی سیاه است، اما اصرار عمدی سازندگان بر نمایش غیر ایرانی کار کاملاً ملموس است. مخاطب با دیدن بازنده فکر میکند در حال دیدن فیلمی پلیسی از جنس هالیوودی است که در آن ماموران کاوری به زبان انگلیسی به تن دارند، پی در پی قهوه مینوشند و تیمهای شنود و رهگیری تماسها مجهز و پیوسته حاضرند.
از سوی دیگر فضای ابری و بارانی اثر نیز فارغ از نشانهگذاری فضای ابری میان شخصیتها به تم فیلمهای پلیسی و جنایی هالیوودی شباهت بیشتری دارد. نورپردازی، صحنهآرایی، طراحی لباس و گریم نیز به تشدید این فضا کمک کرده است. در چنین فضاسازی خاصی، بازیها نیز با آن چفت و بست پیدا کردهاند.
علیرضا کمالی به خوبی با ایقای نقش پلیس از زیر سایه نقش رضا در سریال پوست شیر بیرون آمده است و زوج سارا بهرامی و صابر ابر هم سرگشتگی خوبی دارند. اگر چه بازی بهرامی در تداوم درمانگر و آثار روانپریش پیشین وی قابل پیشبینی است و خواه ناخواه او را در مسیر تثبیت شدن به عنوان بازیگری که تنها میتواند چنین نقشهایی بازی کند، قرار داده است.
ترکیب نامتعارف رویا جاویدنیا و پیمان قاسمخانی را نیز باید ترفند جالب سازندگان سریال دانست. خوی طنازی ذاتی قاسمخانی و پیش زمینه ذهنی مخاطب از آثار او میتواند یکی از آن رودستزنیهای چشمگیر بازنده باشد. برگ برنده دیگر بازنده اتکای آن به اثری مکتوب است. اینکه بازنده براساس رمان جنایی «زن همسایه» اثری از شاری لاپنا سر و شکل گرفته اتفاق مطبوعی است.
خاصه اینکه بدانیم این کتاب که هشت سال پیش منتشر شده، جز آثار پرفروش جهانی در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹ میلادی بوده و نسخه ترجمه شده آن نیز در بازار موجود است. این اتکای بازنده به اقتباس علاوه بر اینکه خیال مخاطب را بابت چفت و بست قصه راحت میکند، میتواند به خوانش هر چه بیشتر کتاب هم کمک کرده و تاثیری دو سویه دارد.
در واقع بازنده بهانهایست برای اینکه مخاطب پیگیر، سراغ خریدن و خواندن کتاب هم برود و همین امر به رونق صنعت نشر و کتاب کمک شایانی خواهد کرد. نهایتاً باید دید بازنده چقدر میتواند مخاطب فیلیمو را در شبهای طولانی پائیزی راضی نگهدارد. تا اینجای کار که بازنده، برنده بوده است.