گورتپههای دوره شیلا (۵۷ قبل از میلاد تا ۹۳۵ پس از میلاد) که اسرار گذشته باستانی کره را در خود دارند، گنجینههایی مملو از آثار منحصربهفرد و خیرهکننده هستند.
پادشاهی شیلا (۵۷ پیش از میلاد تا ۹۳۵ پس از میلاد) در کره که یکی از طولانیترین سلسلههای پادشاهی تاریخ به حساب میآید، امروزه به واسطهی گورتپههای پراکندهاش یاد میشود.
به گزارش فرادید، این تپهها نسلهای پیدرپی اسرار تاریخ کره را حفظ کردهاند و گنجینههای ارزشمندی را در خود پنهان کردهاند. یافتههای باستانشناسی در این تپهها، از تاجها گرفته تا کمربندها و گوشوارهها، نمایانگر نام جیومسانگ پایتخت شیلا (گیونگجوی امروزی) یا «شهر طلا» هستند و چیزهای زیادی را در مورد جامعه پادشاهی شیلای آن زمان فاش میکنند، از جمله روابط تجاری، اعتقادات مذهبی و پویایی قدرت.
ظرفی سفالی به شکل اسبسوار، قرن ششم
در طول دوره موسوم به «سه پادشاهی» در کره (۵۷ قبل از میلاد تا ۹۳۵ پس از میلاد)، شبهجزیرهی کره تحت تسلط سه ایالت بود: گوگوریو در شمال، بایکجه در جنوب غربی و شیلا در جنوب شرقی. این سه گروه بر سر تسلط یافتن در منطقه با یکدیگر رقابت کردند و اتحادها و هماوردهایی را میان خودشان و با چین و ژاپن از سر گذارندند. درگیریهای مستمری میان گروهها وجود داشت و مرزهای هر پادشاهی از نظر موقعیت به مرور زمان نوسان داشت.
پادشاهیها با وجود اختلافاتشان، از نظر زبان و فرهنگ مشابه بودند و مذهب بودایی و ساختار قدرتی حول طبقه جنگجو را به اشتراک داشتند. آنها همچنین از دید فرهنگی از چین و ژاپن الهام میگرفتند برای نمونه، سیستم نوشتاری چینی را اتخاذ کردند که آن زمان خط کلاسیک چینی بود.
در نهایت پادشاهی شیلا توانست بر قدرتهای دیگر غلبه کند و سال ۶۶۸ میلادی بر شبهجزیره تسلط کامل یابد و کشور را متحد کند. شیلا با جذب سایر ایالتها، توانست به ثروت و قدرت جدیدی دست یابد که با شیوههای تدفین مجلل همراه بود.
مقبره سلطنتی اورآنگ، جیانگجو
امروزه با تماشای پایتخت باستانی شیلا، گیانگجو، از اندازه و کمیت گورتپههای پراکنده در چشمانداز شگفتزده خواهید شد. بزرگترین این گورها متعلق به پادشاهان قدرتمند و دیگر افراد سلطنتی هستند و گورهای کوچکتر مختص اعضای طبقه اشراف هستند. افراط و ماهیت تجملی آنها برای ما یادآور قدرت و ثروت ساکنان آنها است.
گورتپه شاه شینمون؛ حدود ۶۹۰میلادی، جیانگجو
درون این تپههای سنگی و خاکی قبرهای چوبی قرار دارد که با خشت مهر و موم شدهاند و مقبره را به یک ساختار تقریبا غیرقابل نفوذ تبدیل کردهاند که نیروی گرانش و وزن خاک، آن را در طول زمان بیشتر در زمین فرو برده و به نوعی آن را در برابر دزدان مقبره مصون کرده است.
خنجر مرصع کشف شده در یکی از گورتپههای باستانی شیلا
این مقبرهها نه تنها بقایای متوفی را در خود دارند، بلکه گنجینههای زیادی را نیز در خود جای دادهاند که بسیاری از آنها به طور خاص برای همراهی مردگان در خانه جدیدشان ساخته شدهاند. بسیاری از این گنجینهها از طلا ساخته شدهاند. تاجها، کمربندها، جواهرات و دیگر گورنهادهها همگی در این مقبرهها پیدا شدهاند و گواه رونق پادشاهی و سرمایهگذاری آن در هنر و فرهنگ هستند.
تاج طلا که در سیوبانچانگ پیدا شد
تاجهایی که در گورتپهها یافت شدند، مانند بسیاری از مکانهای دیگر، نشانههای سلطنت هستند. آنها از جنس طلا و تزئینات یشم هستند و دو شاخ و سه شکل درخت دارند که از یک نوار بیرون زدهاند. شاخها و درختان، تاجها را به جادوگری پیوند داده و تأکیدی بر قدرت حاکمان هستند.
کلاه طلایی کشف شده در یکی از گورتپههای باستانی شیلا
جذابیت طلا با ارتباطات تجاری با چین آغاز شد که طلا از آنجا وارد میشد. بعدها طلا در شهر پایتخت، جیانگجو، واقع در شن و ماسههای رودخانههای محلی، به وفور یافت شد. کار کردن با آن نیز آسان بود و آن را به مادهای عالی برای شکل دادن به تاجهای ظریف تبدیل کرده بود. خود تاجها از ورقه نازکی از طلا ساخته شدهاند که پوشیدن آن نشدنی است. این امر سبب شده که بسیاری بر این باور باشند که تاجها فقط مقاصد تدفینی داشتهاند.
مودانگ کرهای (یا جادوگر، شَمَن)، قرن ۱۹ میلادی
همانطور که گفته شد، طراحی تاجها به ارتباط میان حاکمان و جادوگری اشاره دارد. جاوگری کرهای آن زمان بر شبهجزیره تسلط داشت. همانطور که خواهیم دید، بعید به نظر میرسید تاجها زمان زنده بودن حاکمان بر سر گذاشته شده باشند، به این معنا که آنها فقط برای استفاده در زندگی پس از مرگ طراحی شدهاند. از حاکمان انتظار میرفت قدرتهای معنوی خاصی داشته باشند و طلای بکاررفته در ساخت تاجها به عنوان یک هاله عمل میکرد و نشانهای از اقتدار معنوی آنها بود.
درختان با درخت زندگی ارتباط دارند، رابط میان سه دنیای معنوی جهان زیرین، جهان زمینی و جهان بالا. مهرههای منحنی یشمی روی تاجها معمولاً به نشانهی قدرت معنوی در شبهجزیره از عصر برنز به بعد استفاده میشدند. پیشنهاد شده که آنها شبیه دندانها یا چنگالهای حیوانات وحشی هستند و این شباهتسازی تاجها را بیشتر با جادوگری مرتبط کرده است.
آویز زینتی طلایی به شکل پرنده؛ کشف شده در یکی از گورتپههای باستانی شیلا
جادوگری یا شمنیسم با آنیمیسم یا جاندارانگاری ارتباط قوی دارد. هر دو عقیده دارند که خبرگان منتخب میتوانند با ارواح غیبی که کنترل جهان مادی را در دست دارند، ارتباط برقرار کنند.
اعمال آنها شامل آداب آواز و رقص و همچنین نوشیدن شراب برنج میشد. اعتقاد بر این بود که جادوگران میتوانند آینده را بر اساس ظاهر طبیعت ببینند. همچنین شایان ذکر است که با ورود بودیسم در اواسط قرن ششم میلادی، جادوگری از بین نرفت و این باورها در کره به قوت خود باقی ماندند.
گوشواره، شیلا، قرن ششم
وراثت هم از دودمان زن و هم از دودمان مرد ادامه داشت و ملکهها به طور مساوی با پادشاهان در شیلا حکومت میکردند. برابری جنسیتی به باقی جامعه نیز گسترش یافت. آنها بر اساس یک نظام طبقاتی به نام «ردههای استخوانی» عمل میکردند که افراد را به جای جنسیت، بر اساس تولد (به ویژه در طبقه اشراف) تفکیک میکرد. برای نمونه، ملکه جینسیونگ آخرین فرمانروای زن شیلا بود. او به اتحاد پادشاهی با سلسله تانگ چین (۶۱۸ - ۹۰۷ میلادی) ادامه داد و مشوق تجارت دوجانبه بود. با این حال، در طول سلطنت او، جناحها شروع به شورش کردند و این اتفاق بعد از چند دهه منجر به فروپاشی جامعه شیلا شد.
گوشواره طلایی دوره شیلا
باستانشناسان از آثار یافتشده در گورتپهها برای تعیین جنسیت فرمانروای درون گور استفاده میکنند. در مقبره ۹۸ (از ۱۵۵)، یک کمربند طلایی پیدا شد که روی آن عبارت «کمربند برای تولد» حک شده بود که میان آثار دیگر، گمان میرود متعلق به خانواده سلطنتی باشند، از جمله تاجها. باستانشناسان از این یافتهها و یافتههای مشابه دیگر، استنباط کردهاند که زنان میتوانستند مانند مردان قدرت را به دست بگیرند.
گردنبند، قرن چهارم میلادی، طلا، مهرههای شیشهای، یشم
در مقبرههای شیلا تعداد زیادی گوشواره طلا پیدا شده است. آنها از نظر سبک متنوع هستند اما به دو نوع طبقهبندی میشوند: یک گروه با حلقههای مرکزی ضخیم و گروه دیگر با حلقههای نازک. برخی کوچک و ساده و برخی دیگر بزرگ و پیچیده هستند. ماهیت دقیق و پرجزئیات آنها نشاندهندهی مهارت زیاد بکاررفته در ساخت آنهاست. زیبایی گوشوارههای شیلا که با سنگریزه، دانههای طلا و نقشبرجسته تزئین شده، غیرقابلانکار است.
یافتههای باستانشناسی در گورتپهها به طلا و یشم محدود نمیشود. آویزهای سینه که روی سینه و پشت پوشیده شدند، مانند سایر لوازم یافتشده بسیار پر تجمل هستند. تزئینات یشم آویز به مهرههای طلا و شیشه متصل هستند.
کمربندها، حلقهها، ظروف و شمشیرها نیز داخل گورتپهها یافت شدند. شواهدی از قربانی کردن انسان نیز وجود دارد با بقایای انسانی مختلف که در مکانهایی در جیانگجو یافت شدند. این موارد به همراه داستانهای محلی کرهای درباره تمرین اینجو (کشتن آیینی مردم برای جلب رضایت خدایان) نشان میدهد این چیزی عادی برای آن دوره بوده است.
مقبره سلطنتی پادشاه میچو، شیلا
گورتپههای مرموز دوره شیلا حاوی گنجینههای شگفتانگیزی هستند و داستانهای زیادی درباره این دوران دگرگونکننده در تاریخ کره برای گفتن دارند. جنسیت، معنویت و قدرت تنها برخی از عناصر جامعهی شیلا هستند که میتوانیم در بررسی مقبرهها اطلاعاتی را درباره آنها بدست آوریم.
با ورود بودیسم به پادشاهی شیلا در اواسط قرن ششم پس از میلاد، سوزاندن مردگان جایگزین رسم تدفین فرمانروایان در تپهها شد. در نتیجه، صنایع دستی شیلا از این دوره را میتوان بیشتر در گنجینههای یافتشده در معابد دید. با وجود این تغییرات، اشیاء یافتشده در گورتپهها نشانههای انکارنشدنی از مهارت فلزکاران دوره شیلا هستند. کشف آنها کمک بزرگی به میراث فرهنگی کره کرده و با توجه به اینکه برخی مکانها هنوز کاوش نشدهاند، هنوز چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود دارد.