استرس محل کار همهگیری خاموش در دنیای مدرن است و متاسفانه کمتر در مورد آن صحبت میشود. مرگ برخی کارکنان به دلیل کار بیش از حد و استرس در محل کار، نگرانیها را در مورد سلامت روانی صاحبان مشاغل که برای مدت طولانی در خواب زمستانی بودند، برانگیخته است.
استرس محل کار همهگیری خاموش در دنیای مدرن است و متاسفانه کمتر در مورد آن صحبت میشود.
به گزارش ایسنا، استرس محل کار یک مسئله فزاینده است که باعث فرسودگی شغلی و عوارض سلامتی میشود. عوامل کلیدی شامل حجم کاری بیش از حد، کنترل محدود بر وظایف، تعادل ضعیف بین کار و زندگی، رقابت ناسالم بین همکاران، نامشخص بودن نقشهای شغلی، ناامنی شغلی به دلیل عوامل اقتصادی و عدم قدردانی است. مدیریت این استرسها مستلزم ارتباط شفاف با مدیران و کارفرمایان و تمرین تکنیکهای ذهن آگاهی است.
استرس محل کار همهگیری خاموش در دنیای مدرن است و متاسفانه کمتر در مورد آن صحبت میشود. مرگ برخی کارکنان به دلیل کار بیش از حد و استرس در محل کار، نگرانیها را در مورد سلامت روانی صاحبان مشاغل که برای مدت طولانی در خواب زمستانی بودند، برانگیخته است.
افزایش تقاضا، ساعات کاری و گاهی اوقات انتظارات غیرممکن - همه اینها به راحتی میتواند کار را به یک استرس بیامان تبدیل کند.
بر اساس مطالعات مختلف، استرس مزمن در محل کار میتواند منجر به فرسودگی شغلی، کاهش بهرهوری و همچنین مشکلات سلامتی طولانی مدت به شکل بیماری قلبی شود. تنها با شناسایی علل اصلی استرس در کار میتوان آنها را مدیریت کرد.
در اینجا هفت دلیل رایج استرس ناشی از کار و نحوه مدیریت آنها را بیان میکنیم.
یکی از شایعترین دلایل استرس در محل کار زمانی به وجود میآید که افراد بیش از حد کار دارند. اگر حجم کاری ارائه شده به یک کارمند بیشتر از آنچه که میتواند در یک مدت زمان مشخص ارائه کند، تحت فشار دائمی قرار میگیرد. داشتن خواستههای بسیار زیاد و تقریباً پایانناپذیر میتواند کارمندان را خسته، ضعیف و در نهایت فرسوده کند.
برای مقابله با حجم کار زیاد در یک زمان محدود، اولویتبندی کار مورد نیاز است. بنابراین، برای شروع، موارد فوریتی را پیدا کنید و در صورت لزوم تفویض کنید. راه دیگر برای کاهش این احساس، این است که پروژههای بزرگ را به کارهای کوچکتر و عملا انجام شده تقسیم کنید. از هر ابزار مدیریت زمان که ممکن است نیاز باشد استفاده کنید، از فهرست کارها گرفته تا برنامههای بهرهوری استفاده کنید تا در مسیر اولویتهای تعیین شده بمانید.
پرداختن به انتظارات نادرست از طریق صحبت با مدیران بالادستی و درخواست توضیح در مورد اولویتها به کاهش بخشی از این فشار کمک میکند.
وقتی کارمندان کنترل کمی بر حجم کار، برنامه یا فرآیندهای تصمیمگیری خود دارند، این روند باعث احساس درماندگی و ناامیدی میشود. فقدان اختیارات مشخص باعث میشود کارگران احساس ناتوانی کنند که منجر به استرس و عدم تعهد میشود. مدیریت خُرد، ساختارهای سفت و سخت و نقشهای شغلی نامشخص میتواند این احساس را تشدید کند.
یاد بگیرید که مرزها را تعیین کنید و با مدیران ارتباط مستقیم برقرار کنید. کارفرما یا مدیر میتواند این عامل استرسزا را در محیطی دلگرم کننده که از بازخورد کارکنان استقبال میکند و همچنین درجاتی از آزادی در تصمیمگیری در وظایف کاری آنها، کاهش دهد.
رویکرد دیگر برای ایجاد رضایت و از بین بردن عامل استرسزا، شرایط کاری انعطاف پذیر است.
جداسازی بین کار و زندگی شخصی، به ویژه با فرهنگ کاری پرمشغله امروزی، بیشتر و بیشتر چالش برانگیز شده است. با برنامههای کاری فعلی، فرد باید کار را به خانه بیاورد یا در تمام طول روز در حالت آماده باش باشد. بنابراین، روابط شخصی را پس میزند و باعث استرس مزمن جسمی و روحی ناشی از خستگی و افسردگی میشود.
تعادل بین کار و زندگی را میتوان با تعیین مرزهای مشخص در مورد اینکه چه زمانی باید کار کرد و چه زمانی باید استراحت و فراغت داشت، ایجاد میشود. بردن بخشی از کار و دغدغههای شغلی به زمان حضور در منزل، زندگی شخصی شما را مختل میکند، ازاینرو با تفکیک کارهای منزل از اشتغال، به این شرایط پایان دهید. حتما یک استراحت کوتاه در وسط روز و یک استراحت کامل در پایان هفته داشته باشید.
این یکی دیگر از منابع اصلی استرس در محل کار است. درگیری، ارتباط نادرست یا تنش مداوم با همکاران یا سرپرستان میتواند به راحتی محیط کار را غیر دوستانه کند. بدون آشتی، تعارض باعث اضطراب، انگیزه پایین و درد عاطفی در حین انجام کار شما میشود.
ارتباط موفق تضمین میکند که افراد مشکلات را با هم حل میکنند. مشکل را به طور واضح و حرفهای مطرح کنید و سعی کنید نگرش طرف مقابل را درک کنید. اگر شرایط ایجاب میکند، یک شخص ثالث بیطرف، مانند یک مدیر یا نماینده منابع انسانی، برای میانجیگری پیدا کنید. همکاری و احترام متقابل به جلوگیری از بزرگتر شدن درگیریها کمک میکند.
نقشها یا انتظارات نامشخص میتواند ذهن کارمندان را آشفته کرده و منجر به ناامیدی و استرس شود. دادن مسئولیتهای نامشخص، ممکن است به یک فرد بالقوه کارآمد و سختکوش گفته شود که در حد مطلوب عمل نمیکند. اهداف نامشخص و تغییر اولویتها نیز میتواند باعث این منبع استرس شود.
از طریق ارتباط با سرپرستان در مورد نقشها و انتظارات صحبت کنید. ارائه شرح وظایف دقیق، اهداف روشن و بازخورد مداوم، کار کارفرما را هموار میکند. یک فرآیند هماهنگی مناسب از سردرگمی جلوگیری میکند و انتظارات را در ابتدا هنگام معرفی کارکنان جدید به سازمان مشخص خواهد کرد.
بسیاری از کارمندان در بازار کار پویای فعلی و عدم اطمینان اقتصادی با ناامنی شغلی مواجه هستند. ترس از دست دادن شغل از طریق تغییر ساختار شرکت، از دست دادن کارکنان یا استخدام کارگران با قرارداد موقت آشکار میشود. اگر کارمندان معیارهای عملکرد تعیین شده را برآورده نکنند، اغلب میترسند که با یک کارمند جدید جایگزین شوند. بسیاری از شرکتها نیز کارمندان خود را به دلایل مالی اخراج میکنند که باعث ترس از دست دادن شغل میشود و در نتیجه کارکنان را تحت فشار قرار میدهد.
در حالی که امنیت شغلی تا حد زیادی خارج از کنترل یک کارمند است، تلاش برای توسعه مستمر مهارتها و پیشرفت شغلی آنها باعث میشود که افراد در زندگی کاری خود احساس قدرت کنند. یادگیری مستمر، کسب گواهینامهها و مهارتهای جدید، به روز شدن در حیطه وظایف شغلی و ارتباط با سرپرستان و مدیران بالاسری در مورد اهداف شغلی بلندمدت و فرصتهای بالقوه در سازمان، همگی میتوانند به کاهش خطر بیکاری و کاهش معنادار استرس محیط کار کمک کنند.