با احتمال بازگشت ترامپ و تشدید سیاست «فشار حداکثری»، ایران ممکن است واکنشهای جدیتری مانند خروج از ان. پی. تی و توسعه برنامه هستهای خود را دنبال کند. همزمان، برخی مقامات ایرانی از آمادگی برای مذاکره مستقیم با آمریکا سخن گفتهاند، اما اجماع بر تغییر دکترین هستهای در صورت تهدید شکل گرفته است.
فرارو- محمد سهیمی، استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی لس آنجلس
به گزارش فرارو به نقل از نشریه ریسپانسیبل استیت کرفت، در کمتر از دو ماه آینده، دولت دوم دونالد ترامپ کار خود را آغاز خواهد کرد. بهمانند دولتهای پیشین آمریکا طی چهار دهه اخیر، به نظر میرسد یکی از چالشهای اصلی این دولت در حوزه سیاست خارجی، نحوه برخورد با ایران باشد. برنامه هستهای ایران و نقش جمهوری اسلامی در منطقه، بهویژه در قالب حمایت از محور مقاومت، از جمله مسائلی است که احتمالاً در کانون توجه کاخ سفید قرار خواهد گرفت.
تیم امنیت ملی معرفیشده توسط رئیسجمهور منتخب، عمدتاً شامل چهرههایی با دیدگاههای تند و حامی سیاستهای سختگیرانه علیه ایران است. برخی از این افراد پیشتر از احتمال یا ضرورت اقدام نظامی علیه ایران برای متوقف کردن برنامه هستهای این کشور سخن گفتهاند. با این حال، گمان میرود هدف اصلی این سیاستها فراتر از مهار برنامه هستهای بوده و تغییر ساختار نظام در ایران را دنبال کند.
برای نمونه، سناتور مارکو روبیو، نماینده جمهوریخواه ایالت فلوریدا و یکی از گزینههای احتمالی وزارت امور خارجه، به همراه مایکل والتز، نماینده جمهوریخواه از همین ایالت و گزینه مطرح برای مشاور امنیت ملی، تأکید کردهاند که واشنگتن نباید اسرائیل را از اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای و زیرساختهای ایران بازدارد. مایکل والتز در گذشته حتی پیشنهاد داده بود که ایالات متحده در شرایط خاص، خود نیز ممکن است دست به حملات مشابه علیه ایران بزند.
در همین راستا، پیت هگست، یکی دیگر از گزینههای مطرح برای وزارت دفاع در تیم ترامپ، در سال ۲۰۲۰ از دولت خواسته بود که در پاسخ به حملات گروههای مقاومت نزدیک به ایران علیه پایگاههای آمریکایی در عراق، اهدافی در داخل خاک ایران را هدف حملات هوایی قرار دهد.
فشارها علیه جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۳۰ آبان (۲۱ نوامبر) به طور چشمگیری افزایش یافت؛ زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) با حمایت کشورهای غربی از جمله ایالات متحده، بریتانیا، آلمان و فرانسه، قطعنامهای را علیه ایران به تصویب رساند. این قطعنامه ایران را به عدم همکاری کافی با آژانس متهم کرده و از رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، خواسته است تا بهار آینده گزارشی جامع درباره مسائل حلنشده میان ایران و آژانس ارائه کند؛ مسائلی که بیش از دو دهه است ادامه دارند.
به نظر میرسد این اقدام در راستای زمینهسازی برای بازگرداندن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل تا تابستان سال آینده صورت گرفته باشد، مگر آنکه در این مدت پیشرفتی در تعاملات میان ایران و آژانس حاصل شود.
واکنش جمهوری اسلامی ایران به تصویب قطعنامه اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نسبتاً آرام و حسابشده بود. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین و معاون کنونی رئیسجمهور در امور استراتژیک، اعلام کرد که ایران برخی از سانتریفیوژهای پیشرفته را برای غنیسازی اورانیوم فعال خواهد کرد. این اقدام در حالی صورت گرفت که بسیاری از تحلیلگران انتظار داشتند تهران واکنش شدیدتری مانند اخراج بازرسان آژانس یا کاهش همکاریهای نظارتی نشان دهد. این در حالی است که چند روز پیش از تصویب این قطعنامه، ایران پیشنهاد کرده بود تولید اورانیوم غنیشده با خلوص ۶۰ درصد را متوقف کند و محدودیتهایی بر ذخایر اورانیوم خود اعمال نماید. از سوی دیگر، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، نیز شخصاً از پیشرفتهای مثبت در مذاکراتش با مقامات ارشد ایرانی، از جمله رئیسجمهور مسعود پزشکیان، خبر داده بود. با این حال، سه کشور اروپایی این پیشنهاد ایران را ناکافی دانسته و آن را رد کردند.
در جریان کارزار انتخاباتی خود، مسعود پزشکیان بارها بر لزوم پیگیری مذاکرات مستقیم با غرب، بهویژه ایالات متحده، تأکید کرده بود. این موضعگیری، پس از انتخاب او به عنوان رئیسجمهور نیز به طور مداوم مورد تأکید قرار گرفت و به نظر میرسد که در این مسیر، از حمایت مقام معظم رهبری هم برخوردار است.
یکی از نشانههای آشکار تغییر رویکرد سیاسی در کشور، بازگشت علی لاریجانی به صحنه سیاست و دیپلماسی است. علی لاریجانی که پیشتر بهعنوان مذاکرهکننده ارشد هستهای، رئیس مجلس شورای اسلامی و مشاور نزدیک رهبر معظم انقلاب، نقشی کلیدی در تحولات سیاسی ایران ایفا میکرد، در سالهای اخیر با فشارهای اصولگرایان تندرو از عرصه سیاسی کنار گذاشته شده بود. حتی در انتخابات ریاستجمهوری، با کارشکنیهایی روبهرو شد و خود و خانوادهاش با اتهاماتی مواجه شدند.
اما با درگذشت آیتالله ابراهیم رئیسی، علی لاریجانی بار دیگر به کانون توجهات سیاسی بازگشته است. در آبان ماه، او به لبنان سفر کرد تا از نزدیک تحولات جنگ میان اسرائیل و حزبالله را بررسی کند و با رهبران این کشور درباره شرایط منطقه مشورت نماید. گفته میشود که لاریجانی در ارائه مشاوره به حزبالله درباره آتشبسی که از سوی ایالات متحده پیشنهاد شده بود، نقش داشته است.
علی لاریجانی، یکی از چهرههای برجسته سیاسی کشور، اخیرا در یک مصاحبهای اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد برای حلوفصل مسائل به میز مذاکره با ایالات متحده بازگردد. او با اشاره به اظهارات دولت جدید آمریکا درباره توافق هستهای گفت: «گفته میشود که دولت جدید ایالات متحده [ترامپ]برجام را رد میکند. خوب، بیایید یک توافق جدید مذاکره کنیم.» علی لاریجانی تأکید کرد: «اگر ایالات متحده میگوید که برنامه هستهای ایران را به شرط عدم تولید سلاح هستهای میپذیرد، ما آماده گفتوگو هستیم. جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به سمت ساخت بمب نخواهد رفت، اما شما نیز باید شرایط ما را بپذیرید»
مشاوران دونالد ترامپ از احتمال بازگشت به سیاست «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران سخن گفتهاند؛ سیاستی که ترامپ پس از خروج یکجانبه از برجام در سال ۲۰۱۸ آغاز کرد. اگرچه دولت جو بایدن در ظاهر با این رویکرد مخالفت میکرد، اما عملاً همان مسیر را ادامه داده و حتی تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرد. اکنون گزارشها حاکی از آن است که در صورت بازگشت ترامپ به کاخ سفید، دولت او فشارهای اقتصادی بر ایران را حتی شدیدتر از دوره اول ریاستجمهوریاش خواهد کرد.
سیاست «فشار حداکثری» که بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ اجرا شد، اگرچه آسیبهای جدی به اقتصاد ایران و معیشت مردم وارد کرد، اما نتوانست اهداف اعلامشده واشنگتن را محقق کند. این سیاست نهتنها ایران را از ادامه برنامه هستهای بازنداشت، بلکه تهران حمایت خود از متحدان منطقهایاش را نیز حفظ کرد.
ایران پس از خروج یکجانبه دونالد ترامپ از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸، یک سال کامل را در چارچوب سیاستی که از آن بهعنوان «صبر استراتژیک» یاد میشود، سپری کرد. در این دوره، ایران بهرغم نقض آشکار تعهدات از سوی ایالات متحده، همچنان به تعهدات خود تحت برجام پایبند ماند. اما با تداوم بدعهدیهای طرفهای غربی، تهران بهتدریج مطابق با مفاد ماده ۳۵ توافق، از برخی تعهدات خود فاصله گرفت.
در این روند، ایران برنامه هستهای خود را توسعه داد؛ با نصب سانتریفیوژهای پیشرفته، سطح غنیسازی اورانیوم را به ۶۰ درصد افزایش داد و تأسیسات هستهای فردو را که طبق برجام قرار بود به یک مرکز تحقیقاتی تبدیل شود، دوباره فعال کرد. بر اساس آخرین آمارها، ایران اکنون حدود ۱۸۳ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار دارد. این تحول باعث شده است که زمان گریز هستهای (Breakout Time) ایران، یعنی مدت زمان لازم برای تولید اورانیوم کافی جهت ساخت یک سلاح هستهای در صورت تصمیمگیری، به کمتر از یک ماه کاهش یابد. این در حالی است که بر اساس محدودیتهای تعیینشده در برجام سال ۲۰۱۵، این زمان حداقل یک سال برآورد شده بود.
در صورت بازگشت دولت دوم دونالد ترامپ به «فشار حداکثری» یا اجرای نسخهای حتی سختگیرانهتر از آن و همچنین اگر واشنگتن به همراه متحدان اروپاییاش بخواهند از طریق شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند و تحریمهای چندجانبه جدیدی علیه تهران اعمال کنند، احتمال افزایش واکنشهای جدی از سوی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. یکی از گزینههای احتمالی ایران در برابر چنین فشارهایی، خروج کامل از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خواهد بود. در چنین شرایطی، ایران ممکن است بازرسان آژانس را اخراج کرده و برنامه هستهای خود را بدون محدودیتهای فعلی دنبال کند.
اصولگرایان تندرو از مدتها پیش به دنبال اتخاذ رویکردهای تهاجمیتر در موضوع هستهای بودهاند. در سال ۲۰۲۲، سعید جلیلی، مذاکرهکننده ارشد سابق پرونده هستهای ایران، در نامهای به مقام معظم رهبری پیشنهاد کرد که ایران از برجام خارج شود و غنیسازی اورانیوم را تا سطح ۹۰ درصد، که برای ساخت سلاح هستهای نیاز است، ادامه دهد. او معتقد بود که در این شرایط، ایران میتواند از موضع قدرت با ایالات متحده وارد مذاکره مستقیم شود.
این دیدگاهها اکنون فراتر از جریانهای اصولگرا و چهرههایی مانند سعید جلیلی رفته است. اخیراً، کمال خرازی، وزیر امور خارجه پیشین و مشاور ارشد سیاست خارجی مقام معظم رهبری، در اظهاراتی معنادار عنوان کرد: «اگر تهدیدی علیه موجودیت ایران به وجود آید، جمهوری اسلامی دکترین هستهای خود را تغییر خواهد داد. ما توانایی ساخت سلاح هستهای را داریم و از لحاظ فنی هیچ محدودیتی در این زمینه نداریم.» با این حال، در سالهای اخیر، با افزایش فشارهای غرب به ویژه از سوی ایالات متحده و متحدانش، برخی از شخصیتهای سیاسی و کارشناسان در داخل کشور نگرانیهای خود را درباره ادامه حضور ایران در برجام و حتی معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای مطرح کردهاند.
برای نخستین بار در سالهای اخیر، شواهد حاکی از آن است که فضای سیاسی ایران آمادگی خود را برای مذاکره مستقیم با ایالات متحده در موضوع برنامه هستهای و شاید حتی مسائل گستردهتری مانند آینده «محور مقاومت» اعلام کرده است. با این حال، به نظر میرسد که میان نهادهای تصمیمگیر در کشور نوعی اجماع در حال شکلگیری است که اگر سیاست «فشار حداکثری» ایالات متحده و متحدانش شدت یابد، جمهوری اسلامی ایران ممکن است تصمیم بگیرد از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شود و برنامه هستهای خود را با سرعت بیشتری پیش ببرد. مسیری که کشورهای غربی سالهاست نسبت به آن ابراز نگرانی کرده و تلاش کردهاند از وقوع آن جلوگیری کنند.