خاورمیانه در لحظهای حساس قرار دارد که یا به صلح و بازسازی منطقه منجر میشود یا درگیر هرجومرج و تروریسم پیشرفته خواهد شد. از آتش بس اسرائیل و فلسطین و حل اختلافات مرزی لبنان تا بازسازی سوریه و تقویت مرجع فلسطینی در غزه، همه به تصمیمات کلیدی وابستهاند. این فرصتی نادر است که میتواند مسیر آینده منطقه را برای همیشه تغییر دهد.
فرارو– توماس فریدمن، ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه نیویورک تایمز، جناب آقای رئیسجمهور دونالد ترامپ، ممکن است شما علاقه چندانی به تاریخ یهودیان یا اعراب نداشته باشید، اما امروز هر دو نگاه خود را به شما دوختهاند. این لحظهای نادر در تاریخ است؛ همانند دورههای پس از جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ سرد که تحولات خاورمیانه به نقطهای حساس و تحولآفرین رسیده است و امکانهای تازهای به وجود آمده است. اکنون همه چشمها به شما دوخته شده است. این ادعا اغراقآمیز نیست که شما این فرصت را دارید تا به شکلی اساسی این منطقه را بازآفرینی کنید؛ به گونهای که صلح و رفاه در خاورمیانه و حتی امنیت ملی آمریکا ارتقاء یابد.
با این حال، هشدار میدهم: اگرچه دستاوردهای موفقیت در این راه چشمگیر خواهد بود، پیامدهای شکست نیز به همان اندازه دهشتناک خواهد بود. این مسیری است که یا به جایزه نوبل ختم میشود یا به سقوطی بیپایان. بااینحال، این مسئولیت اجتنابناپذیر است. آینده خاورمیانه یا در گرو بازسازی منطقهای است که در آن روابط عادی، تجارت و همکاری شکل گیرد یا درگیر ساختارهای ضعیفی خواهد شد که در اطراف خود تنها هرجومرج، جنگسالاری و تروریسم را میبیند.
در هر مسیر زمانی، لحظهای وجود دارد که به آن «آخرین فرصت» میگویند. اکنون، در مورد صلح اسرائیلیها و فلسطینیها، پیش از آنکه شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه باختری امکان هرگونه توافق دودولتی را از بین ببرد؛ برای پایان دادن به جنگ داخلی پنجاه ساله لبنان، تا زمانی که هنوز روزنهای از امید باقی است؛ برای فراهمکردن فرصتی جهت بازسازی سوریه و برای جلوگیری از تهدید بمب هستهای، این لحظه دقیقاً به نظر میرسد آخرین فرصت باشد.
بنیامین نتانیاهو در تلاش است تا اهداف پیچیده و گاه متضادی را دنبال کند: نابودی حماس، بازگرداندن گروگانها و همزمان حفظ موقعیت سیاسی خود در میان اختلافات داخلی کابینه و فشارهای دیپلماتیک جهانی. از سوی دیگر، تلاشهای منطقهای، از جمله امکان ایجاد روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی، در تقاطع اهداف سیاست خارجی ترامپ و نتانیاهو قرار گرفته است. این روابط بالقوه میتواند تحولات گستردهتری را در استراتژیهای منطقهای به همراه داشته باشد، اما همچنین ممکن است برای دولت نتانیاهو پیامدهای سیاسی داخلی و بینالمللی پیچیدهای به همراه آورد. علاوه بر این، بازگشت به مذاکرات دودولتی، اگرچه یک چالش بزرگ است، میتواند بهعنوان نقطه عطفی برای آینده سیاسی اسرائیل و فلسطینیها عمل کند.
تاکنون نتانیاهو هیچ تلاش جدی برای ارائه جایگزین فلسطینی انجام نداده و صرفاً به اعزام مکرر نیروهای نظامی اسرائیل به نوار غزه بسنده کرده است. این سیاست منجر به شورشی دائمی شده است که شباهتهایی به وضعیت قبل از اعمال تغییرات استراتژیک و ساختن یک جایگزین مشخص در عراق دارد.
ایالات متحده باید بر این تمرکز کند که سه مرحله توافق آتشبس بهطور کامل اجرا شوند و این روند با یک فرآیند دیپلماتیک واقعی برای دستیابی به توافقی گستردهتر همراه شود. مطابق دیدگاه گیدی گرینشتاین تحلیلگر ارشد صهیونیستی، تنها یک مرجع فلسطینی تقویتشده میتواند در غزه جایگزین شود، اما این امر به حضور و حمایت یک نیروی بینالمللی یا عربی نیاز دارد که از سوی این مرجع فلسطینی برای کمک به بازسازی و تأمین امنیت دعوت شده باشد.
در چنین شرایطی، نوار غزه میتواند بر اساس مدل کرانه باختری در توافق اسلو، به مناطق A و B تقسیم شود. در یک دوره گذار چهار ساله، ۸۰ درصد این منطقه تحت کنترل مشترک نیروهای فلسطینی و بینالمللی قرار گیرد پس از این دوره چهار ساله، انتظار میرود که دو طرف به یک توافق نهایی دست یابند که وضعیت غزه را با کرانه باختری هماهنگ سازد. در این زمان، مرجع فلسطینی باید توسط دولت تحت رهبری سلام فیاض، نخستوزیر سابق فلسطینی هدایت شود. این رویکرد نه تنها میتواند به تثبیت یک توافق امنیتی منجر شود، بلکه میتواند بنیان صلح پایدار در این منطقه باشد.
در لبنان، پس از سالها، فرصتی طلایی برای بازسازی و تقویت وحدت ملی پدیدار شده است. انتصاب ژوزف عون بهعنوان رئیسجمهور و نواف سلام بهعنوان نخستوزیر، دو شخصیتی که میانه رو شناخته میشوند، جوی از امید و همبستگی به وجود آورده است.
یکی از گامهای اساسی برای دستیابی به این هدف، حل مسئله اختلافات مرزی میان لبنان و اسرائیل است. تعیین مرزی رسمی و بهرسمیت شناختهشده توسط سازمان ملل میتواند بهانه حفظ تسلیحات را از بین ببرد. علاوه بر این، لازم است حمایت نظامی و اقتصادی از لبنان افزایش یابد تا ارتش این کشور توانایی حفاظت از مرزهای جنوب را داشته باشد. در همین راستا، اسرائیل نیز آماده است در صورت تضمین این شرایط، از مناطق مرزی مورد مناقشه خارج شود و به تثبیت مرزها کمک کند.
در کنار تحولات لبنان، ایجاد گروهی نیز میتواند در حل بحران سوریه نیز مؤثر باشد. هرچند این امر چالشهای زیادی به همراه خواهد داشت. این رویکرد میتواند از واگذاری کامل سرنوشت سوریه به کشورهای دیگر جلوگیری کرده و فرصت واقعی برای صلح و بازسازی منطقه ایجاد کند.
آقای ترامپ، برای شما آرزوی موفقیت داریم. تاریخ، عملکرد شما را زیر نظر دارد.