bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۶۵۹۱

ادبیات نامناسب از ورزش به سینما رسید

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۶ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۰

موضع‌گیری‌های تند و آتشین سینماگران علیه هم در روزهای اخیر افق تازه‌ای از اختلافات درون گروهی در سینمای ایران را به تصویر می‌کشد، مسائلی که اگر رسانه‌ای نشود شاید بتوان به حل و رفع آنها امید بست.

به گزارش مهر، این روزها اوضاع سینمای ایران چندان روبراه نیست، نامه‌نگاری‌ها و متلک‌گویی‌ها که زمانی محدود به محافل خصوصی و شخصی بود حالا رسانه‌ای و عیان شده است. منافع فردی و تعلق خاطرهای سیاسی باعث شده است سینماگران مقابل هم بایستند و هر صنف و تشکل تازه که شکل می‌گیرد دامنه اختلاف‌ها بالاتر می‌رود و جدی‌تر می‌شود.

هفته پیش منوچهر محمدی عضو شورای عالی تهیه‌کنندگان به سیدضیاء هاشمی رئیس اتحادیه تهیه‌کنندگان نامه‌ای نوشت و به او یادآوری کرد که به خاطر صحبتی که کرده باید پاسخگو باشد. اگرچه بهتر بود محمدی برای تذکر داده به هاشمی از وسیله‌ای دیگر استفاده می‌کرد و به نامه‌نگاری متوسل نمی‌شد اما در هر حال لحن و ادبیات او شباهتی به آنچه هاشمی پاسخ داد نداشت.

تهیه‌کننده "زمهریر" آنچنان تند و عجیب به همکار و هم حرفه‌ای خود پاسخ می‌داد گویا که دشمن دیرینه و بی‌سابقه‌اند. هاشمی در نامه‌اش نه تنها سوابق کاری محمدی را به باد انتقاد و اعتراض گرفت، بلکه از اظهار نظر درباره خانواده او هم خودداری نکرد.

این شکل نامه‌نگاری و تسویه حساب به سنتی تازه در جامعه ایرانی تبدیل شده است. از سویی اهالی ورزش در رسانه‌های تصویری و مکتوب از خجالت هم درمی‌آیند و از سویی دیگر سینماگران برای فحاشی و یادآوری اشتباهها و خطاهای همکاران خود به رسانه‌ها متوسل می‌شوند.

تهیه‌کننده "طلا و مس" در بخشی از نامه‌اش نوشته: ای کاش آقای سیدضیاء هاشمی توضیح می‌دادند در جلسه رسیدگی دادگاه ایشان چه دفاعی و چه دلایلی از اتهاماتی که علیه خانه سینما داشته‌اند به سمع و نظر قاضی رسانده‌اند. ای کاش آقای سیدضیاء هاشمی اظهارات قاضی پرونده را هم که به ایشان چه نکاتی را گوشزد کرده‌اند ضمیمه اظهارات نادمانه خویش می‌کردند.

سیدضیاء هاشمی هم پاسخ داد: درست فهمیدی اما نه از ترس قاضی و محکمه که از ترس خدا. خدا می‌داند همان‌گونه که تلاش بر دعوا می‌کنی، من سر بر مهر مِهر نهاده‌ام. اما تو که سال‌هاست در حاشیه می‌تازی، اکنون به استقبال دعوا رفته‌ای، بی‌آن که سمتی داشته باشی.

و در انتها هاشمی می‌نویسد: اما من برد به هر قیمتی را نمی‌خواهم و نمی‌خواستم. من دو پسر دارم و به حمدالله در هیچ شورایی دامادی ندارم که ضامن چک‌هایم شود. نه اهل شمشیری‌ام نه برای مادیات استخاره می‌کنم و نه هیچ. می‌توانستم جواب‌ات را ندهم تا بر دلت بماند، اما دیدم یک بار که خود و عیار خود را نشان داده‌ای به این برکت هم که شده بی‌جوابت نگذارم تا همیشه خودت باشی دیگران را تهمت نزنی و جلو نفرستی. خدا آخر و عاقبت‌مان را مانند هم نکند‌. من فکر می‌کنم می‌توان با هر اخراجی رستگار شد. من دوستی دارم از حوزه علمیه شاهرود اخراج شده باز هم خود را رستگار می‌داند.

همین رسانه‌هایی که بعضی از دوستان برای دادن یک خبر کوچک درباره کارشان با آنها به سردی و از سر بی‌میلی برخورد می‌کنند، در مواقع اضطرار جای دوستی امین را می‌گیرند و رفیق شفیق می‌شوند. جالب این است که اهالی سینما زمانی که برای رسیدن به اهداف و منافع خود دیگران را منکوب و متهم به انواع خلاف‌ها و بزهها می‌کنند، به تصویری که از این جامعه فرهنگی به مخاطب ارائه می‌شود نمی‌کنند.

تصویر اهالی هنر و فرهنگ، تصویر آدم‌هایی است که زمانی که مقابل هم می‌ایستند نمی‌توانند جانب احتیاط، اعتدال و انصاف را رعایت کنند، آنهایی که در این نامه‌نگاری‌ها و تسویه حساب‌ها مقابل هم ایستاده دوئل می‌کنند شخصیت حقوقی دارند، تهیه‌کننده‌اند، عضو شورا و تشکل صنفی و نماینده سینمای ایران هستند. استفاده از اشاره‌ها و کنایه‌های عامیانه و لمپنی چه فضیلتی برای این گروه دارد؟

اهالی سینما هم واکنش‌هایی به این ماجرا نشان دادند، آنها در انتقاد از این نوع ادبیات و لحن به دسته‌بندی‌های جناحی و صنفی توجه نکردند و بیشتر نفع سینما و حفظ حرمت اهالی آن را در نظر گرفتند.

سیدجمال ساداتیان تهیه‌کننده فیلم سینمایی "چهارشنبه سوری" می‌گوید: اگر این دوستان نتوانند مستقیم و رودرو مشکلات و مسائل خود را حل کنند به هر حال دوستان مشترکی دارند که از جانب آنها بتوانند پادرمیانی کنند و اختلافات را مطرح سازند تا این مسائل به مطبوعات کشیده نشود. من بعید می‌دانم این مشکلات به راحتی حل شود اما هر اختلافی شدت و ضعف دارد و بالاخره یک طرف باید بیشتر کوتاه بیاید.

محمدعلی نجفی تهیه‌کننده دیگری است که شیوع چنین رفتارهایی را نامناسب می‌داند: جریان پیش آمده جز سوءتفاهم صنفی هیچ دستاوردی را در پی نخواهد داشت و مسئولان در دو سوی اختلاف باید به یک گفتمان درست برای حل این معضل دست یابند و در این بین اهالی سینما هم باید هوشمندانه عمل کنند و سخنی نگویند که به نوعی آتش این اختلاف را افزون کنند.

به نظر می‌رسد پایان این نوع نامه‌نگاری‌ها و برخوردها بیشتر از ادامه آن می‌تواند به نفع سینمای ایران باشد. سینمای ایران در وضعیتی نیست که کشمکش‌های درونی سنت اهالی آن شود.
bato-adv
bato-adv
bato-adv