زني در دادگاه خانواده گفت: به اصرار فرزندانم راهي دادگاه شدم تا از شوهر معتاد خود جدا شوم، زيرا فرزندانم پدرشان را مايه سرافكندگي خود مي‌دانند.
به گزارش ايسنا، زني ميانسال با حضور در دادگاه خانواده ضمن ارايه درخواست طلاق به قاضي شعبه اظهار كرد: سال‌هاست با همسرم ازدواج كردم و در اين مدت به خاطر فرزندانم، همه رفتارهاي ناپسند او را تحمل كردم، اما اكنون فرزند بزرگم مرا مجبور به جدايي كرده، زيرا پدرش را مايه سرافكندگي مي‌داند.
وي مدعي شد: شوهرم از سال‌هاي اول ازدواج‌مان، به مواد مخدر اعتياد داشت و من از همان سال‌ها با كار كردن در خانه‌هاي مردم، خرج زندگي و فرزندانم را تامين مي‌كردم و همسرم گاهي اوقات با كتك زدن من و فرزندانم تمام پس‌اندازمان را برمي‌داشت و براي مدتي از منزل خارج مي‌شد، در آن سال‌ها با تمام مشكلات كنار آمدم، فقط به اين دليل كه فرزندانم در زندگي نداشتن پدر را تجربه نكنند.
اين زن ميانسال درحالي كه اشكهايش را با گوشه چادرش پاك مي‌كرد، افزود: با كار كردن در خانه مردم فرزندانم را به دانشگاه فرستادم و اكنون هر كدام داراي شغلي مناسب هستند. اما در حال حاضر آنها ديگر نمي‌خواهند چنين پدري را داشته باشند، پدري كه فقط اسمش در شناسنامه فرزندان من بود و آنها هيچ‌گاه محبت پدري را درك نكردند البته از محبت‌هاي پدرشان، كتك‌هايي را به ياد دارند.
وي خاطرنشان كرد: فرزندانم ديگر نمي‌گذارند من با او زندگي كنم و از من خواستند كه از او جدا شوم خود نيز راضي هستم، آنها پدرشان را مايه سرافكندگي خود مي‌دانند، زيرا پدرشان بارها و بارها به محل كار آنها رفته و با فرياد زدن، باعث بي‌آبرويي آنها شده است.
اين زن ميانسال درحالي كه دست‌هاي پينه بسته خود را به قاضي جلسه نشان مي‌داد، بيان كرد: من با همين دست‌ها فرزندانم را بزرگ كردم، و به خاطر آنها شكايتي بر لب نياوردم، زماني كه از شوهرم كتك مي‌خوردم به خاطر آنها سكوت مي‌كردم تا آزرده خاطر نشوند، اكنون نيز اول به خاطر فرزندانم و بعد به خاطر خودم خواهان طلاق هستم، مهريه خود را نيز مي‌بخشم زيرا مي‌دانم شوهرم پولي ندارد كه پرداخت كند.
قاضي جلسه بعد از شنيدن اظهارات اين زن ميانسال، حكم طلاق را صادر كرد.
