پروفسور سمیعی یکی از محبوبترین پزشکان جراحی مغز و اعصاب ایرانی مقیم آلمان... به دعوت بنیاد شهید وارد تهران شد.
کتاب «خون دلی که لعل شد» حاوی خاطرات رهبر انقلاب از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است.
قطبزاده که فکر میکرد سهم خود را از قدرت نگرفته سعی در ایجاد ارتباط میان قدرتهای مخالف جمهوری اسلامی از جمله آمریکا، مصر و عربستان و برخی از نزدیکان آیتالله شریعتمداری کرد، اما ایجاد چنین ارتباطی مسلما خلأهای امنیتی خاص خود را دارد.
محمود دعایی:
محمود دعایی درباره آیت الله طالقانی گقت: برخی از تندرویها از سوی کسانی رخ داد که شور انقلابی داشتند و معتقد بودند باید فضای حاکم بر جامعه خشن باشد و معترض بودند که چرا در دادگاههای انقلاب، انقلابیتر از این برخورد نمیشود. چنین نیروهایی به آیتالله طالقانی مراجعه کرده بودند که همت کنید تا دادگاههای انقلاب مماشات نکنند که ایشان عصبانی شده بود و گفته بود چرا توقع دارید انقلاب شمشیر را از رو ببندد و به شیوه شما عمل کند؟
امام پس از اطلاع از این ترور پیام بسیار گرمی فرستاد و او را به سیدحسن مدرس تشبیه کرد و گفت: «هاشمی زنده است، چون نهضت زنده است.» علاقه امام به او به حدی بود که برای بهبود هاشمی نذر کرد و دستور داد حفاظت از او از آن پس به صورت ویژه انجام شود.
ساواک: شیخ مهدوی کنی از روحانیون تهران که مدتی در زندان بود، پس از آزادی از زندان به مشهد مسافرت و با سیدعلی خامنهای تماس گرفته است
شما مرحوم شهید بهشتی (رضوان الله علیه) را یادتان است. با این که آدمی بود که خیلی حرف داشت، خیلی هم قدرت گفتن داشت، سکوت کرد؛ ولی آن طرف دیگر، نه. امام (ره) پاس وحدت را داشتند و نگذاشتند که وضع به آن صورت پیش برود. مسأله وحدت، اینقدر مهم است.
علی مطهری معتقد است که اگر امروز شهید مطهری در قید حیات بود، بسیاری از حوادث انقلاب به شکل دیگری اتفاق میافتاد، قانون اساسی غنیتری داشتیم و قضیه دولت موقت، تسخیر سفارت آمریکا و مسئله بنیصدر به شکل دیگری پیش میرفت، چون ایشان شناخت خوبی از این افراد داشت.
شاه که هیچ، پدرجد شاه هم خواب اینجور پشتیبانی مردمی را نمیدیدند. مردم بهرحال یک چیزی دیده بودند، نشان یک عشقی بود، نشان یک عاطفهای بود که معطوف به یک رهبری میشد که دوستش داشتند؛ در او چیزی دیده بودند. خمینی باسوادترین رهبر این کشور بوده تا کنون؛
او میگوید روشنفکری کسی را بهراحتی قبول نکنید؛ مگر آنکه او بتواند آینده کشور را زودتر از دیگران تشخیص دهد. روشنفکر، افق پیشروی جامعه را ترسیم میکند؛ افقی که تعبیرش نزدیک به واقعیت باشد. اگر او نتواند خط فراگیرنده را از دور ببیند، تردید نکنید او هنوز یک روشنفکر نشده است! خواه او یک شاعر بلندآوازه یا رماننویسی محبوب باشد.
من مشکل جمهوری اسلامی را نه ساختاری، بلکه کرداری میدانم. اتفاقاً کنترل یک نفر به منزله رئیسجمهور را خیلی راحتتر از ۳۰۰ نماینده مجلس میدانم که قرار است با تفکرات مختلف یک نخستوزیر یا رئیسجمهور انتخاب کنند؛ لذا چندان با تغییر ساختار و مدل حکومتی نظام موافق نیستم.
من سر این مسائل بسیار با ایشان اختلاف داشتم، نمیخواهم مواردش را مثال بزنم ولی گاهی میگفتم آقای هاشمی این کار درست نیست، خلاف قانون است، میگفت از رهبری اجازه میگیرم. میگفتم این اجازه هم خلاف قانون است، این کار را نکنید، این باب باز میشود، فردا دیگری هم میرود اجازه میگیرد
زیباکلام افزود: "اینکه اکنون برخی مرتب می گویند آنچه که امروز اتفاق می افتد خواست مردم است پاک کردن صورت مسئله است. آرمانهای مردم در تمام این سالها چیز دیگری بود."
ماجرای اعدام یک پاسبان به جرم رابطه نامشروع با زنان زندانی
در خرداد ۱۳۵۸ شیخ صادق خلخالی به عنوان حاکم شرع راهی کردستان شد؛ سفری که به دلیل عملکرد وی در دادگاههای این خطه، تا امروز بر قضاوتهای تاریخی درباره او سایه انداخته است.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خاطره خود از روز ۱۲ آذر سال ۱۳۶۴ به دیدارش با نخست وزیر وقت سوریه اشاره کرده است.
آیا سریال کیمیا موفق بودهاست؟
"به نظر میرسد عوامل فیلم کیمیا برای ساخت یک فیلم تاریخی با مضامین انقلاب و دفاع مقدس از صداوسیما بودجه گرفتهاند اما در اصل اثری عاشقانه تولید کردهاند". این سخنان غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده مجلس شورای اسلامی در انتقاد به سریال کیمیاست. انتقاد این عضو فراکسیون رسانه و هنر مجلس تنها یکی از نقدهایی است که این روزها به بلندترین سریال صداوسیما میشود.
شاید بازخوانی انقلاب بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای یکصدسال اخیر از این جهت حایزاهمیت باشد که نسلهای بعد با منطق و اهداف این جنبش ملی بیشتر آشنا شوند؛ منطقی که به اعتقاد «سعید حجاریان» کاملا رویکردی متمدنانه را دنبال میکرده و اهدافی که او میگوید مردم آن را با شعارهایشان تثبیت کردند؛ «جمهوریت».
دكتر عبدالله جاسبي را بسياري با دانشگاه آزاد اسلامي و رياست وي بر اين دانشگاه ميشناسند. اما شايد هنوز كساني باشند كه به خوبي دوران قائم مقامي وي در حزب جمهوري اسلامي را به خاطر داشته باشند. عبدالله جاسبي مرداد ماه 1358 از انگلستان به ايران بازميگردد و بلافاصله به دليل آشنايي با برخي اعضاي حزب همانند شهيد بهشتي و سيد حسن آيت و دكتر عباسپور به حزب جمهوري دعوت ميشود و در تشكيلات حزب مشغول به فعاليت ميشود.