bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۱۸۵۸۳
عباس شاکری در گفتگو با فرارو تحلیل می‌کند

ارز در حال حاضر چند نرخی است؟!

متاسفانه ما نظام ارزی نداریم. در سی سال گذشته هم هر کس گفته که ما نظام ارزی داشته ایم بیاید استدلال کند. من معتقدم ما به هیچ وجه نتوانستیم بازار ارز ایجاد کنیم. بازار ارز به این مفهوم که تعداد عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان بسیار زیاد باشد و عوامل ذره ای در طرف عرضه و تقاضا حضور داشته باشد و نرخ از درون بازار تعیین شود. ما هیچگاه این وضعیت را نداشتیم.

تاریخ انتشار: ۱۷:۰۶ - ۲۱ تير ۱۳۹۱

فرارو - رييس كل بانك مركزي در مورد نرخ ارز گفت: «ارز در حال حاضر تك نرخي است.»

محمود بهمني در اين مورد توضيح داد: «اعتقاد ما اين است كه بانك مركزي در حال حاضر تنها با يك نرخ ارز عرضه مي‌كند. بازار فرعي هم ندارد، همان نرخ 1226 تومان، حالا گاهي اوقات كمي بالا يا پايين مي‌شود. اين دو نرخي بودن نتيجه مقايسه با بازار آزاد و تقاضاي كاذب است. با اين حال تمام هم و غم ما همسان‌سازي قيمت ارز در بازار آزاد و در سيستم بانكي است.»

متاسفانه ما نظام ارزی نداریم. در سی سال گذشته هم هر کس گفته که ما نظام ارزی داشته ایم بیاید استدلال کند. من معتقدم ما به هیچ وجه نتوانستیم بازار ارز ایجاد کنیم. بازار ارز به این مفهوم که تعداد عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان بسیار زیاد باشد و عوامل ذره ای در طرف عرضه و تقاضا حضور داشته باشد و نرخ از درون بازار تعیین شود. ما هیچگاه این وضعیت را نداشتیم.

دکتر عباس شاکری استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی با بیان مطلب بالا در گفتگو با فرارو دیدگاه خود درباره نظام ارزی کشور و بحث تک نرخی و چند نرخی بودن ارز را چنین بیان داشت.

•    ممکن است در نظر کسانی که ارز را عرضه می کنند به این صورت باشد. من نمی دانم. باید از خود آنها پرسید؛ ولی در عمل در حال حاضر ارز دو نرخی است. یکی نرخ مرجع که 1226 تومان است و دیگری که نرخ بازار آزاد است.

•    ارز دو وجه یا ماهیت دارد. در یک وجه رابطه تبدیل است و در وجه دیگر و در مواقعی که کمیاب می شود و نرخ آن به طور قابل ملاحظه ای تغییر می کند، کالای سرمایه گذاری است.

•    متاسفانه ما نظام ارزی نداریم. در سی سال گذشته هم هر کس گفته که ما نظام ارزی داشته ایم بیاید استدلال کند. من معتقدم ما به هیچ وجه نتوانستیم بازار ارز ایجاد کنیم. بازار ارز به این مفهوم که تعداد عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان بسیار زیاد باشد و عوامل ذره ای در طرف عرضه و تقاضا حضور داشته باشد و نرخ از درون بازار تعیین شود. ما هیچگاه این وضعیت را نداشتیم.

•    ترازنامه بانک مرکزی نشان می دهد از سال 1378 تا یکی دو سال قبل که تمام ارزهایی که دولت در بودجه خود قرار می دهد و به بانک مرکزی داده و ریال می گیرد، بانک مرکزی نمی تواند بفروشد. زیرا یک منشاء ارز آوری داشتیم که آن هم درآمد نفت بوده است. بنابراین ما نظام ارزی نداریم.

•    در دوران کمبود که بازار بی ثبات می شود، ماهیت کالای سرمایه گذاری و سوداگرانه ارز تقویت می شود و قیمت آن تغییر می کند. دلایل مبنایی این موضوع تورم های مستمر و پایین بودن قدرت خرید پول ملی است. وقتی هم وارد سبد دارایی مردم می شود بی ثباتی آن تشدید می شود.

•    طبیعی است که وقتی می گوییم ارز تک نرخی شود؛ باید این امر را به ساز و کار بازار احاله کنیم تا بازار خود قیمت آن را تعیین کند و هیچ نهادی هم در این امر دخالتی نکند تا بازار به تعادل برسد و عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان هم به اهداف خود برسند. وقتی بازار نداشته باشیم، طبیعتا چنین چیزی امکان پذیر نیست.

•    حال ممکن است زمانی یک نرخی را در اقتصاد حاکم کنیم و آن مقام پولی اگر منابع مورد نظر را داشته باشد می تواند با دادن و جمع کردن ارز این نرخ را تثبیت کند. اگر این کار را هم نتواند بکند و نتواند همه نیازهای ارزی متقاضیان ارز را تامین کند، طبیعتا بازار دیگری شکل می گیرد که منجر به دو نرخی و چند نرخی شدن ارز می شود.

•    شکاف ارزی علی القاعده نباید وجود داشته باشد. ولی ما اکنون در چندین برنامه است که در یک مارپیچ تکراری قرار گرفته ایم.

•    یعنی نرخ ارز که بالا می رود قیمت بعضی کالاهای کلیدی افزایش پیدا می کند و سپس قیمت کالاهای دیگر نیز به همان نسبت یا بیشتر افزایش پیدا می کند. در کنار افزایش قیمت ها و ایجاد تورم، نقدینگی هم وجود دارد، چنانکه مشاهده می شود در سال های گذشته ما مرتبا سیلان نقدینگی داشته ایم. با ایجاد تورم در حالی که ما نرخ ارز را بالا برده ایم دوباره نرخ ارز یارانه ای می شود. زیرا تورم تمایل دارد نرخ ارز را بالا ببرد و با بالا بردن نرخ ارز دوباره قیمت کالاها افزایش پیدا می کند.

•    اکنون بیست سال است که کار ما همین است و در این بین اقتصاد هم روی آرامش به خود ندیده است.

•    در سال های گذشته شانسی که دولت داشت این بود که بیش از صد میلیارد درآمد نفت، میعانات و پتروشیمی داشتند و تا حدودی اثرات نامطلوب این مارپیچ ارز، نقدینگی، تورم، ارز تشدید نشده است و گرنه به اعتقاد من با برخی سیاست های اخیر باید آثار سوء این مارپیچ نسبت به گذشته تشدید هم می شد.

•    لذا باید تاکید کرد که دانشگاهیان، تحلیل گران، متصدیان و سیاست گذران باید کاری کنند که یک نرخ ارزی مستقر شود که هر روز و هر سال نیاز به تغییر نداشته باشد که این امر طبیعتا باید همراه با تثیبت نقدینگی و تورم باشد که به هر حال به راحتی بدست نمی آید و الزامات خاص خود را می طلبد و باید این الزامات و مقدمات را فراهم کرد.

•    شما باید بازار ارز را ایجاد می کردید، اما این کار را نکردید. اکنون یکسری نیازهای ارزی برای تولید و خرید مواد اولیه، درمان، دانشجویان و محدودی برای مسافران دارید. اکنون باید چکار کرد؟ یا باید ارز را با یک نرخ عرضه کرد که این کار را نمی کنید و ندارید هم که عرضه کنید. بنابراین طبیعی است که خود به خود یک بازار موازی شکل می گیرد.

•    در این بین فساد هم وجود دارد. خب با فساد مبارزه کنید. ما نمی توانیم مواردی که در جاهای دیگر بسیار کم موضوعیت دارد مسلم بگیریم. وقتی فساد داریم طبیعتا دچار مشکل می شویم و دونرخی بودن ارز هم تبعات منفی از این ناحیه به بار خواهد آورد. ولی چکار می توان کرد؟ این رانت ها به چه کسانی می رسد؟ چرا شفافیت ایجاد نمی کنیم؟ تمام این موضوعات مربوط به دوران گذار است و گرنه ما باید نظام ارزی ایجاد کنیم و بحث قیمت ارز را به دست بازار بسپاریم.

•    ما اگر همین اکنون کالاهای متنوع صادارتی داشتیم و مقصد صادرات خود را در میان کشورهای متععد به صورت نامتمرکز تعیین کرده بودیم؛ حتی در حضور تحریم نفت و تحریم های دیگر، با این مشکلاتی که اکنون مواجه هستیم دست به گریبان نمی شدیم و بازار ارز ما هم صدمه نمی دید.

راهکارهای برگرداندن نظام تک نرخی ارز
•    ما باید نظام ارزی ایجاد کنیم. دوستانی که گفتند ما ارز را تک نرخی کردیم و نظام ارزی ایجاد کردیم؛ اینطور نبوده است. ما یک نرخی را تعیین کردیم که گمان می کنم آن موقع هفتصد و هفتاد یا هشتصد تومان بود. اما بازار ارز ایجاد نکرده بودیم؛ چون تنها منبع عرضه ارز، درآمد نفت است.

•    لذا شما می بینید در همان سال از ناحیه فروش نرفتن ارزهای بودجه، ذخایر بانک مرکزی افزایش پیدا کرد و نقدینگی از همان منبع سیلان پیدا کرد.

•    عرض بنده این است که ما هیچ راهی نداریم جز آنکه تورم و نقدینگی را مهار کنیم که طبیعتا در این میان فساد هم باید مهار شود و تنوع صادراتی ایجاد کنیم. تا این کار را نکنیم همین وضعیت قابل تکرار است.