روزنامه آفرینش نوشت:
از همان روزهاي ابتدايي تشكيل كابينه و سپس در سالهاي بعد مديريت دولت، بسياري از موافقان و مخالفان نسبت به انتخاب برخي اعضاي كابينه دولت انتقاد و مخالفت داشتند. البته با توجه به وضعيت كشور و اهميت و اولويت مسئله هستهاي، طبيعي بود كه قوه و توان دولت بر مذاكرات و عادي سازي روابط تجاري با جهان متمركز شود. لذا اين موضوع سبب شد تا آنطور كه بايد و شايد انتظارها در بخش مسائل اجتماعي و فرهنگي كه بيشترين مخاطبان آن جوانان هستند، برآورده نشوند.
اما برخي ازجريانهاي سياسي اين اقدام رئيس جمهور براي تغيير در كابينه را به منزله قدرت خود در مقابل دولت تعبيير كردند و آن را پيروزي سياسي قلمداد كردند. لذا بد نيست كمي به مفاهيم و معاني اين تغييرات در بدنه دولت بپردازيم. ابتدا بايد به اين موضوع اشاره كرد كه مقصر جلوه دادن وزراي پيشين در تمامي ضعفها و چالشهايي كه در عرصههاي اجتماعي و فرهنگي در كشور شاهد آن هستيم كار درستي نيست. چرا كه مسائلي همچون فرهنگ و هنر در جامعه ما به قدري با سياست ورزيهاي جناحي آميخته شده كه هرگز نميتوان تصور ثبات و تامين تمامي سلايق را در ذهن متواتر ساخت.
بركسي پوشيده نيست كه لغو و برهم زدن كنسرتهايي كه از سوي بالاترين مرجع قانوني فرهنگ كشور مجوز داشتند، با چه هدف و از سوي چه جريانهايي انجام ميشد. برخي اين رويه را به نشانه ضعف متوليان دولت در صيانت از قانون دانسته و آن را به شخص وزير ربط دادند. درحالي كه بايد انصاف را رعايت كرد و اذعان داشت كه تصميمات و خط دهي هاي فرهنگي كشور در ميان نهادها و موسسات مختلفي كه 84 درصد بودجه فرهنگي را به خود اختصاص دادهاند شكل ميگيرد!
البته منكر ضعفهاي موجود در وزارت ارشاد نيستيم و خود از منتقدان آن بودهايم، اما بايد اين اقدام رئيس جمهوري را به منزله احترام به نظر مخالفان و منتقدان تعبير كرد و گرنه دراين چند ماه باقي مانده تا پايان دولت يازدهم نيازي به اين خانه تكاني نبود.
اما در روي ديگر سكه اين تغييرات كابينه بايد به درك دولت از افزايش سطح توقعات جامعه اشاره كرد. امروز جوانان و خانوادهها از دولت توقع تغيير در روند اموراتشان را مطالبه ميكنند. اما طي اين سالها اتفاق خاصي در حوزه امور اجتماعي جوانان رخ نداده است. در حوزه اقتصاد و سياست خارجي سياستهاي نظري خود را تاحد قابل قبولي جامه عمل پوشانده است، اما در حوزه امورات اجتماعي و فرهنگي كارنامه مناسبي براي دولت يازدهم وجود ندارد.
لذا تغيير در سه وزارت خانه فرهنگ و ارشاد، آموزش و پروش، ورزش و جوانان، عملاً نشان از حركت صحيح مهرههاي شطرنج روحاني براي دست يابي به موفقيت و تغيير نقشه بازي ميباشد. البته تعبير كردن اين تغييرات به بهبود آني شرايط در اين سه حوزه خيالي باطل است. اما بايد آن را حركتي مستمر و نگاه بلند روحاني به تقويت بنيههاي دولت احتمالي خود در سال آينده دانست.
جداي از مسائل ياد شده ضرورت تزريق نيروهاي تازه نفس به كابينه ضروري بود، چرا كه بايد تعادلي ميان توان خارجي و سياستهاي داخلي ايجاد ميشد تا سطح توقعات جامعه مطابق با نيازهاي به روز كشور تامين گردد. نميتوان انتظار داشت رخوت و ركود در نهادهايي كه مدام بايد در سير و تكامل باشند، نفوذ كند و اميدها و انتظارات بخش قابل توجهي از جامعه را مسكوت بگذارند.
پس از تحرير: «شايد بتوان اين اقدامات دولت را دلجويي از منتقداني همچون حوزويان دانست كه تا پيش از اين از حاميان دكتر روحاني بودند و در ماه هاي اخير به سبب برخي اتفاقات به انتقادات بسياري روي آورند. به هرحال دولت نيز بايد براساس سياست انتخاباتي خود علاوه بر حفظ حاميان به سمت كاهش مخالفتها در اقشار مختلف بپردازد. لذا اين حركت مهرهها را ميتوان به درك و شناخت به موقع دولت در راضي نگه داشتن منتقدان حامي و مخالفان تعبير كرد»