ماجرای فوت یکی از اساتید دانشگاه تهران

«م.الف» یکی از اساتید دانشکده فنی تهران بود که مدتی قبل به دلیل تنگی نفس به پزشک مراجعه می‌کند. آزمایشات نشان می‌دهد که علاوه بر مشکل، توده‌ای در شکم دارد که درد و نشانه‌ای نداشته‌ است و جراحی این تومور برای او و خانواده‌اش داستانی بدون پایان خوش رقم می‌زند.
 
به گزارش ایسنا،  "م.الف" باید طبق نظر پزشک معالج در بیمارستان شهدای تجریش تهران جراحی می‌شد؛ چون تیم جراحی قلب با پزشک هماهنگ‌تر هستند. خواهر «م. الف»  در گفت‌وگو با ایسنا درباره جزییات این ماجرا می‌گوید: روز ٢٨ خرداد ماه جراحی اول انجام شد، اما در تاریخ سوم تیر بیمار با وجود تب و درد مرخص می‌شود؛ چون پزشک معالج معتقد بود ممکن است بیمار  دچارعفونت بیمارستانی شود.   
 
روز عید فطر برادرم را با درد شدید به اورژانس بیمارستان شهدای تجریش بردیم و با وجود استفراغ بسیار شدید و به دلیل تغییر شیفت کادر بیمارستان، 1.5 ساعت کار پذیرش طول کشید تا نگهبان اورژانس اجازه ورود بدهد. پس از ورود با وجود اینکه یکی از رزیدنت‌ها در جریان کامل بیماری برادرم بود بدون توجه به شرایط برادرم و با بیان اینکه تا پزشک دستور ندهد اجازه هیچ اقدامی ندارد او را رها کرد. فقط ساعتی یکبار یکی از دانشجویان پزشکی می‌آمد و شرح حال می‌گرفت.
 
وی بااشاره به حضور پزشک در ساعت 14 گفت: دکتر پس از معاینه به او گفت که باید الان شکم باز شود؛ چون  احتمالا روده سوراخ شده و عفونت کرده‌ است برادر من با عدم حضور پزشک متخصص قلب جراحی مجدد شد ، این درحالی بود که ما به دلیل تیم قلبی که با پزشک جراح هماهنگ بودند به جراحی در این بیمارستان رضایت داده بودیم، پس از ورود بیمار به آی سی یو و تا ساعت 10 صبح روز  بعدگفته‌های ضد و نقیضی درباره وضعیت برادرم مطرح می‌شد.  
 
ساعت ۱۰.۳۰ صبح، برادر من فوت کرد، من جنازه او را  همان موقع کفن شده دیدم و به نظر می‌رسید ساعت‌ها قبل فوت کرده‌ است.  در جراحی اول پس از انتقال بیمار به بخش CCU لوله‌گذاری مربوط به خارج کردن گاز و مایع (لوله لوین یا لوله گاستریک سامپ) که باید برای چنین بیماری گذاشته می‌شد، برای این بیمار انجام نشده بود؛ چون  دو روز بعد دستیار اول پزشک معالج بیمار  گفتند این لوله کجاست؟ باید فورا جاگذاری شود، ولی به دلیل درد بسیار شدید بیمار در هنگام هوشیاری کامل، امکان پذیر نبود و با فریادهای بیمار همراه شد. رزیدنت مسئول هم برگه‌ای دادند و گفتند باید خودتان رضایت دهید که نخواستید لوله گذاشته شود.
 
به گفته خواهر «م. الف»، پزشک قانونی مستقر در بیمارستان اجازه ترخیص بیمار را نمی‌داد چون معتقد بود دلیل فوت معلوم نیست و باید پیکر برادرش به پزشکی قانونی منتقل شود. ولی خانواده متوفی رضایت به کالبد شکافی ندادند.
 
یکی دیگر از بستگان «م.الف» که برای گرفتن جسد به بیمارستان مراجعه کرده بود نیز در این باره گفت:‌ عصر  روزی که بیمار فوت می‌کند، خانواده وی رضایت می‌دهند تا گواهی فوت صادر شود و از شکایت صرف نظر می‌کنند، اما حدود ساعت ۱۰.۳۰ همان شب که برای انتقال جنازه به بهشت زهرا به بیمارستان بازمی‌گردند، جنازه را با شکم باز و دوخته نشده در سردخانه بیمارستان می‌بینند. با توجه به اعتراض خانواده متوفی، کادر بیمارستان اعلام می‌کند که ما باید شکم جنازه را بدوزیم. خانواده متوفی درخواست گرفتن عکس از این وضعیت را داشته اما بیمارستان با آن مخالفت می‌کند. بعد از آن خانواده متوفی با  نیروی انتظامی تماس می‌گیرد و استشهادی مبنی بر مشاهده پیکر با شکم باز نوشته می‌شود.
 
پاسخ رییس بیمارستان شهدای تجریش
دکتر غلامرضا محسنی - رئیس بیمارستان شهدای تجریش درپاسخ به این شکایت می‌گوید: خانواده متوفی تا ساعت شش بعدازظهر تصمیم نگرفته بودند که می‌خواهند جنازه به پزشکی قانونی منتقل شود یا جواز دفن بگیرند. چند جلسه با آنها گذاشتیم که  بعد از آن خانواده متوفی گفتند مادر وی رضایت می‌دهد که شکایت نکنند.  
 
اگر شکایت می‌کردند جنازه باید با همان وضعیتی که فوت شده بود، یعنی با شکم باز به پزشکی قانونی منتقل می‌شد؛ در غیر این صورت باید دوخته می‌شد. آنها تا آخرین لحظه تصمیم نگرفته بودند که شکایت دارند یا خیر. دو نفر از پزشکان قانونی بیمارستان و چند نفر دیگر با آنها صحبت کردند. بعد از این گفت‌وگو خانواده «الف» تصمیم گرفتند رضایت دهند که آن موقع شکم دوخته شد چون دیگر نباید به پزشکی قانونی می‌رفت. این روندی طبیعی است زیرا در صورت شکایت خانواده باید وضعیت متوفی به همان شکلی که بود حفظ می‌شد.
 
وی ادامه می‌هد: آنها رضایت ویژه برای عمل جراحی داده‌اند. قلب متوفی از  ۱۰۰ درصد بین ۲۵ تا ۳۰ درصد کار می‌کرد. متخصص و فوق تخصص قلب و بیهوشی نیز بالای سر بیمار بودند و دستگاههای ویژه‌ای در اتاق عمل وجود داشت. هر اتفاقی برای بیماری که با نارسایی قلبی مراجعه می‌کند ممکن است کار قلب را مختل کند.
 
رئیس بیمارستان شهدای تجریش درباره اعتراض دیگر این خانواده مبنی بر رسیدگی نشدن به بیمار آنها از زمان پذیرش در صبح روز عید فطر تا ساعت 2 بعدازظهر، توضیح داد و گفت: وی ساعت حدود پنج صبح روز عید  فطر  بستری و 8 صبح پذیرش شد. در ساعت‌های  ۸:۱۵ ، ۸.۳۰، ۱۰:۱۵، ۱۱:۲۰ نیز به فواصل مختلف ویزیت شده‌اند. این مستندات داخل پرونده بیمار نیز ثبت شده‌ است. اگر شکایت داشتند اجازه می‌دادند که جنازه بیمار به پزشگی قانونی برده شود.
 
اقدامات لازم به موقع انجام شده بود
جراح این بیمار که فوق تخصص سرطان نیز است، درباره روند درمان «م. الف» توضیح می‌دهد و می‌گوید: بیمار علاوه بر مشکل قلبی حاد، سرطان پیشرفته‌ای هم داشت؛ به همین دلیل پزشکان قلب هم در این زمینه کمک کردند. بیمار مرحله اول عمل را به خوبی گذراند و مرخص شد. بعد از این عمل جراحی، قلب بیمار توان زیادی نداشت و دستگاه گوارش دچار انفارکتوس‌های متعدد شد؛ به طوری که یک نقطه سوراخ شده بود و دو نقطه دیگر در کمتر از ۲۴ ساعت در حال سوراخ شدن بود.
 
وی ادامه می‌دهد: بار دومی که بیمار به بیمارستان بازگشت عملی انجام شد که به معنی جراحی نبود، بلکه برای شست و شو و تمیز کردن دستگاه گوارش بود. شکم هم بعد از شست و شو باید باز می‌ماند. اما  قلب دیگر نتوانست کار کند. پزشک قلب هم همان روز به خارج از کشور مسافرت کرده‌ بود. در همان روز بستری هم تا زمانی که من بالای سر بیمار برسم، اقدامات لازم انجام داده شده و دیر نشده بود.