بررسی گزارش بودجه خانوار نمونه منطقه شهری بانک مرکزی نشان میدهد که درآمد ماهانه هر خانوار ایرانی در سال گذشته حدود ۳ میلیون و ۶۶۰ و مخارج هر خانوار حدود ۳ میلیون و ۵۱۰ هزار تومان بوده است. از آنجا که تعداد افراد خانوار نمونه در سال گذشته حدود ۳/ ۳ نفر بوده، درآمد ماهانه هر فرد در سال گذشته حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار و مخارج هر فرد حدود یک میلیون و ۶۰ هزار تومان بوده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، به این ترتیب که هر فرد ۴۰ هزار تومان از درآمد خود را پسانداز کرده که به معنی میلنهایی به پسانداز ۴ درصدی است. بر مبنای این گزارش، حدود ۲۸ درصد از خانوارها هیچ عضو شاغلی نداشتند، حدود ۵۵ درصد از خانوارها یک نفر شاغل، ۱۴ درصد دو نفر شاغل و حدود ۳ درصد از خانوارها تعداد سه نفر یا بیشتر عضو شاغل داشته است. بررسی گزارش بانک مرکزی در این خصوص نشان میدهد سهم خانوارهای بدون عضو شاغل در سال گذشته نسبت به سال ۱۳۹۰ افزایش اما سهم خانوارهای یک یا دو نفر شاغل کاهش یافته است. به این معنی که اگر توزیع تعداد افراد در بین خانوارها یکسان باشد، از ۲۴ میلیون خانوار ایرانی، حدود ۶ میلیون و ۷۲۰ هزار خانوار عضو شاغل نداشته و بهطور کامل بیکار بودهاند. به این ترتیب که از هر ۴ خانوار بیش از یک خانوار عضو شاغل نداشتهاند.
گزارش دخل و خرج
بانک مرکزی خلاصهای از نتایج بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری ایران برای سال گذشته را منتشر کرد. این گزارش «دخل و خرج» خانوار نمونه را برای سال ۱۳۹۶ به تصویر میکشاند. به عبارتی دیگر از یک طرف سطح درآمد متوسط خانوار نمونه و ترکیب منابع درآمدی را روایت میکند و از طرف دیگر سطح هزینهها و ترکیب سبد هزینهای خانوار نمونه را به تصویر میکشاند. علاوه بر این میزان پسانداز خانوار نمونه که از شکاف بین درآمد و مخارج خانوار قابل محاسبه است را میتوان با تقریب از این گزارش استخراج کرد. این گزارش سالانه از سوی بانک مرکزی و با استفاده از نمونهگیری تصادفی از حدود ۱۳ هزار خانوار شهری و مراجعه حضوری به منظور اخذ اطلاعات، منتشر میشود.
«تعداد افراد خانوار»، «ترکیب سنی افراد خانوار»، «میزان تسهیلات افراد خانوار»، «درآمد و هزینه خانوار»، «درجه اشتغال و بیکاری افراد خانوار»، «وضعیت مسکن خانوار» و «لوازم خانگی مورد استفاده» از جمله متغیرهای مهم قابل استخراج از این گزارش هستند. بنابراین از اطلاعات این گزارش نهتنها میتوان تحلیل بودجه خانوار در سطح خرد را دنبال کرد بلکه در تحلیلهای کلان مصرف پسانداز خانوار نیز میتوان از آن استفاده کرد.
دخل ماهانه خانوار
مهمترین متغیر ارائه شده در گزارش بانک مرکزی، سطح و ترکیب درآمد و مخارج خانوار نمونه شهری است. بر مبنای گزارش بانک مرکزی، در سال گذشته هر خانوار شهری ایرانی بهطور متوسط حدود ۴۴ میلیون تومان از محلهای مختلف درآمد داشته است. این مقدار در مقیاس ماهانه تقریبا معادل ۳ میلیون و ۶۶۰ هزار تومان است. به عبارت دیگر هر خانوار شهری ایران بهطور متوسط در هر ماه حدود ۳ میلیون و ۶۶۰ هزار تومان درآمد داشته است.
اگر چه کیفیت این سطح درآمد به میزان قابل توجهی به تعداد افراد خانوار بستگی دارد اما بانک مرکزی متوسط تعداد افراد خانوار نمونه را در این گزارش نیز منتشر میکند. بر مبنای اطلاعات این گزارش، هر خانوار شهری ایرانی در سال گذشته بهطور متوسط حدود ۳/ ۳ نفر عضو داشته است. این تعداد نسبت به سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است.
در سال گذشته حدود ۲۹ نفر از خانوارهای شهری ایرانی ۴ نفر عضو داشتهاند. تقسیم درآمد ماهانه خانوار نمونه بر تعداد افراد خانوار درآمد هر فرد نمونه را در ماه به تصویر میکشاند. بررسی اطلاعات این گزارش نشان میدهد هر عضو خانوار در ماه در سال گذشته حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان درآمد داشته است. سطح درآمد خانوار نمونه در سال گذشته نسبت به سال ۱۳۹۵ حدود ۱۲ درصد افزایش یافته است. اگر چه تورم در سال گذشته کمتر از ۱۰ درصد بوده اما افزایش ۱۲ درصدی در درآمدهای خانوار نمونه را میتوان از طریق افزایش حداقل دستمزد ۵/ ۱۴ درصدی در سال گذشته توجیه کرد.
علاوه بر سطح درآمد، ترکیب درآمد خانوار نمونه نیز از متغیرهای مهم بودجه خانوار است. در یک دستهبندی درآمد خانوار از دو محل «درآمد پولی» و «درآمد غیر پولی» تامین میشود. درآمد پولی، آن بخش از درآمد افراد است که از سه محل «دستمزد»، «اجاره» و «سود» پرداختی به خانوار به دست آمدهاست، در طرف مقابل درآمدهای غیرپولی درآمدهای ناملموسی شامل ارزش اجاره خانه شخصی است. بر اساس گزارش مذکور، در سال گذشته حدود ۷۰ درصد از درآمد خانوار نمونه در ایران از محل درآمدهای پولی و ۳۰ درصد باقیمانده از محل درآمدهای غیرپولی بوده است. در یک دستهبندی دیگر، درآمدهای پولی خانوار نمونه را میتوان به ۷ بخش مختلف از جمله «دستمزد بخش دولتی»، «دستمزد بخش خصوصی»، «درآمد مشاغل آزاد کشاورزی»، «مشاغل آزاد غیر کشاورزی» و «درآمدهای متفرقه» تقسیم کرد.
بررسی گزارش بانک مرکزی نشان میدهد درآمدهای متفرقه با ثبت ۲۴ درصد بیشترین سهم را از ۷۰ درصد درآمدهای پولی داشته است. سهم گروه «دستمزد بخش خصوصی» حدود ۱۵ درصد و «دستمزد بخش دولتی» حدود ۱۰ درصد بوده است. اگر فرض شود نمونه مذکور به خوبی کل جامعه را نمایندگی کند، به این معنی است که بخش خصوصی حدود ۵/ ۱ برابر بخش دولتی درآمدهای افراد را تامین کرده است.
خرج ماهانه خانوار
به دلیل متغیر تورم، اطلاع از سطح درآمد خانوار به تنهایی کیفیت رفاه خانوار را روایت نمیکند، بلکه مقایسه این درآمد با سطح مخارج خانوار به درجه بهتری کیفیت دخل و خرج خانوار نمونه را به تصویر میکشاند. بر مبنای گزارش بانک مرکزی، مخارج سالانه هر خانوار ایرانی در سال گذشته معادل تقریبی ۴۲ میلیون تومان است. به عبارت دیگر، دخل سالانه خانوار نمونه در سال گذشته حدود ۲ میلیون تومان بیشتر از خرج سالانه او بوده است.
این در حالی است که این رقم در سالهای قبل از آن منفی بوده است. میزان مخارج سالانه خانوار نمونه در سال گذشته نسبت به سال ۱۳۹۵ حدود ۷ درصد افزایش یافته است. از آنجا که مخارج خانوار با تورم رابطه خطی دارد این مقدار افزایش در مخارج خانوار از طریق تورم قابل توضیح است. از آنجا که مقدار درآمد خانوار نمونه ۱۲ درصد افزایش یافته بود، میتوان نتیجه گرفت در سال گذشته رفاه خانوار بهطور نسبی بهبود یافته است. البته این تنها در حالتی قابل دفاع است که نمونه بانک مرکزی تصادفی باشد و کل جامعه را به خوبی نمایندگی کند.
در مقیاس ماهانه میزان مخارج ماهانه هر خانوار در سال گذشته حدود ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده است. مقایسه درآمد ماهانه با مخارج ماهانه خانوار نمونه نشان میدهد که هر خانوار بهطور متوسط حدود ۱۵۰ هزار تومان در ماه درآمد مازاد بر مخارج داشته است. مقایسه مخارج خانوار با تعداد افراد خانوار در سال گذشته نشان میدهد که هر فرد بهطور متوسط در هر ماه در سال گذشته حدود ۱ میلیون و ۶۰ هزار تومان مخارج داشته است. بهطوری که درآمد سرانه ماهانه هر فرد در این ماه حدود یکمیلیون و ۱۰۰ هزار تومان بوده است.
به این معنی که درآمدهای ماهانه هر فرد در سال گذشته تنها حدود ۴۰ هزار تومان بیشتر از مخارج او بوده است. به عبارت دیگر، پسانداز ناخالص هر فرد ایرانی در سال گذشته تنها حدود ۴۰ هزار تومان بوده است. این مقدار پسانداز تنها حدود ۴ درصد از کل درآمد ماهانه هر فرد بوده است. به بیانی دیگر، اگر درآمد هر فرد در سال گذشته را معادل «سهم آن فرد از تولید ناخالص داخلی» سال گذشته در نظر بگیریم، میتوانیم با تقریب بگوییم «میل نهایی به پسانداز» در سال گذشته تنها حدود ۴ درصد بوده است.
البته صحت این ادعا منوط به لحاظ خانوارهای روستایی و پذیرش تصادفی بودن نمونه بانک مرکزی است. این میل پسانداز در حالی است که میل نهایی به پسانداز در کشورهای جنوب شرقیآسیا گاهی به ۳۰ درصد نیز میرسد.
ترکیب سبد هزینه خانوار
علاوه بر سطح مخارج خانوار، ترکیب سبد مصرفی خانوار از دیگر موارد مهم مورد توجه است. در یک دسته بندی سبد مخارج خانوار نمونه را میتوان به ۱۲ مورد مهم از جمله «خوراکیها و آشامیدنیها»، «پوشاک و کفش»، «مسکن، آب، برق و سایر سوختها»، «حمل و نقل» و «تفریح و امور فرهنگی» تقسیم کرد. بر اساس گزارش بانک مرکزی در سال گذشته دو گروه «مسکن، آب، برق و سایر سوختها» و «خوراکیها و آشامیدنیها» در مجموع حدود ۶۰ درصد از مخارج خانوار نمونه را تشکیل دادهاند.
بهطوری که ابتدا «مسکن، آب، برق و سایر سوختها» با ثبت سهم ۵/ ۳۵ درصد و بعد از آن «خوراکیها و آشامیدنیها» با ثبت ۵/ ۲۳ درصد بیشترین سهم را از مخارج خانوار داشتهاند. بعد از این دو گروه، گروه «حمل و نقل» با ثبت ۶/ ۱۰ درصد و گروه «پوشاک و کفش» با ثبت ۲/ ۴ درصد بیشترین سهم را از مخارج خانوار داشتهاند. در یک دستهبندی مخارج خانوار نمونه را میتوان به دو گروه مخارج ضروری و مخارج کمتر ضروری یا لوکس اشاره کرد.
مخارج ضروری از جمله گروههای«مسکن، آب، برق و سایر سوختها» و «خوراکیها و آشامیدنیها» است که امتناع از مصرف آنها از سوی خانوار اجتنابناپذیر است و درجه اثرپذیری کمتری از درآمدهای خانوار دارند. در طرف مقابل، مخارج لوکستر آن دسته از مخارجی است که رابطه شدیدی با درآمد خانوار دارد و در مواقع رکود، خانوار میتواند از پرداختن به این مخارج بکاهد. مقایسه سبد مخارج مصرفی خانوار در دو سال ۱۳۹۲ و سال گذشته نشان میدهد که در سال تورمی ۱۳۹۲ حدود ۶/ ۷۲ درصد از مخارج خانوار را مخارج ضروری تشکیل میداد این در حالی است که در سال گذشته سهم مخارج ضروری از کل مخارج خانوار به حدود ۶۹ درصد کاهش یافته است.
این کاهش نشانهای از افزایش درآمد سرانه خانوار نمونه است. بهطوری که در مواقع افزایش درآمد سرانه، خانوار نمونه فرصت بیشتری دارد تا مخارج لوکس را افزایش دهد، بهطوری که از گروههای مخارج ضروری، سهم گروه «خوراکیها و آشامیدنیها» از ۳/ ۲۶ درصد به ۵/ ۲۳ درصد کاهش یافته است. اما سهم گروه «مسکن، آب، برق و سایر سوختها» از ۳۴ درصد در سال ۱۳۹۲ به ۵/ ۳۵ درصد در سال گذشته افزایش یافته که مهمترین دلیل آن رکود بخش مسکن تا قبل از سال گذشته بوده است.
در بخش دیگری از این گزارش، وضعیت تعداد افراد شاغل خانوار مورد بررسی قرار گرفته است؛ بهطوری که در این گزارش درصد خانوارهایی که «صفر فرد شاغل»، «یک فرد شاغل»، «دو فرد شاغل» و «سه فرد شاغل یا بیشتر» داشتهاند، مورد بررسی قرار میگیرد. بررسی گزارش بانک مرکزی نشان میدهد که از سال ۱۳۹۰ تا سال گذشته سهم خانوارهایی که هیچ عضو شاغلی نداشتهاند افزایش اما سهم افرادی که یک یا دو نفر شاغل داشتهاند کاهش یافتهاند. سهم خانوارهایی که در سال ۱۳۹۰ هیچ عضو شاغلی نداشتند معادل ۵/ ۲۱ درصد بوده است.
این در حالی است که سهم این خانوارها در سال گذشته با بیش از ۶ درصد افزایش به حدود ۲۸ درصد رسیده است. در طرف مقابل سهم خانوارهایی که یک نفر شاغل داشتند در سال گذشته نسبت به سال ۱۳۹۰ با حدود ۵ درصد کاهش به حدود ۵۵ درصد رسیده است. بهعلاوه سهم خانوارهای با دو نفر شاغل نیز با ۲ درصد کاهش به ۱۶ درصد رسیده است. بنابراین این روند نشان میدهد که مقیاس بیکاری در سالهای گذشته وسیعتر شده و تعداد خانوارهای کاملا بیکار افزایش یافته است.
در آمد 3میلیون 660 هزارتومان هر خانوار!!!!!!!
چطوری حساب کرده ؟؟؟؟
فکر کنم 10000 مدیر با حقوق ماهی 150 میلیون تومان را هم داخلش حساب کرده و همچنین حقوق نورچشمی هارو .
همچنین پولدارهای نجومی هم داخلش آورده . اگر 1000 نفر ماهی 100 میلیارد تومن درآمد داشته باشند میشه گفت داریم به آمار نزدیک میشویم . خیلی حقوقها هم هست که لو نرفته ولی در آمار آمده .