برکناری جان بولتون در حقیقت ناشی از نارضایتی کنگره آمریکا و نخبگان سیاسی این کشور از سیاستهای تهاجمی و چکشی کاخ سفید در برابر ایران، چین و روسیه بود.
حسن هانیزاده، کارشناس مسائل بینالمللی، در گفتگو با ایکنا درباره تأثیر اخراج جان بولتون از سوی ترامپ بر تغییر سیاستهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران گفت: جان بولتون به دلیل نزدیکی به لابی صهیونیستی و اولویت دادن به منافع رژیم صهیونیستی، کاخ سفید و شخص ترامپ را به اتخاذ یک سلسله مواضع افراطی در برابر کشورهای مختلف وادار کرد. بیتجربگی و ناآشنایی ترامپ با حوزه سیاست خارجی فرصت و فضایی را در اختیار بولتون قرار داده بود تا تفکرات و عقاید تند و افراطی خود را به ترامپ تحمیل کند که در نهایت به ضرر دولت ایالات متحده انجامید.
اخراج بولتون؛ زمینهساز اتخاذ سیاستهای معتدلتر از سوی ترامپ
وی ادامه داد: شکست طرح معامله قرن، شکست کودتا ضد دولت منتخب ونزوئلا، شکست سیاستهای ترامپ در برابر ایران، روسیه، چین و کره شمالی، همگی ناشی از محاسبات غلطی بود که ب. رپایه تفکرات و ایدههای بولتون طراحی شده بود و ترامپ را به این نتیجه رساند که ادامه این سیاستها به انزوای جهانی آمریکا و حتی شکست او در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ میانجامد.
هانیزاده با بیان اینکه اقدام ترامپ را چندان نمیتوان به منزله تغییر سیاستهای کاخ سفید در برابر ایران تلقی کرد، گفت: این اقدام زمینه را برای اتخاذ سیاستهای معتدلتر و عقلانیتر از سوی ترامپ هموار میکند.
این کارشناس مسائل بینالمللی بیان کرد: برکناری بولتون در حقیقت ناشی از نارضایتی کنگره آمریکا و نخبگان سیاسی این کشور از سیاستهای تهاجمی و چکشی کاخ سفید در برابر ایران، چین و روسیه بود و این امر را میتوان به مثابه یک سیگنال مثبت از سوی ترامپ به ایران برای مذاکره ارزیابی کرد.
آیا ترامپ بخشی از شرایط ایران را پذیرفته؟
وی تأکید کرد: به باور ترامپ اگر او بتواند با ایران وارد مذاکره شود، پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ قطعی خواهد بود. دلیل آن هم این است که ایران تأثیرگذاری و نفوذ فراوانی در منطقه و جهان دارد و از توان بالایی در حل بسیاری از بحرانهای منطقهای برخوردار است و تعامل و مذاکره با چنین کشوری یک امتیاز ویژه برای او در مقابل رقبای دموکرات خواهد بود.
هانیزاده ابراز کرد: به عبارتی اخراج بولتون بدین معناست که ترامپ بخشی از شرایط ایران را پذیرفته و آماده مذاکره است، اما این مذاکره در صورت تحقق باید شفاف و براساس شرایط اعلام شده ایران انجام شود؛ لذا بعید است ایران در آینده نزدیک به عنوان برگ برنده انتخاباتی ترامپ وارد دام مذاکره با آمریکا شود. البته در حال حاضر نیز وجود فرد تندرویی مانند مایک پمپئو، وزیر امور خارجه، در دولت ترامپ مانع از تغییر سیاستهای کلان آمریکا در برابر ایران است و به همین دلیل برای قضاوت دقیقتر باید منتظر ماند و تصمیمات بعدی ترامپ را در مورد ایران، پس از اخراج بولتون، مشاهده کرد.
هانیزاده درباره برخی گمانهزنیها درباره موافقت ترامپ با پیشنهاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری مکرون به ایران پس از اخراج بولتون گفت: این میتواند یک گام لرزان مثبت از سوی آمریکا باشد، ولی کافی نیست. ۱۵ میلیارد دلار در تعاملات اقتصادی ایران چندان تأثیرگذار نیست. آمریکا در درجه اول باید کلیه تحریمهای اعمال شده علیه ایران را لغو کند و از سیاستهای تهدیدآمیز نظامی در برابر ایران عقبنشینی کند و در آن زمان ایران میتواند در مورد مذاکره با آمریکا تصمیمگیری کند.