bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۶۱۴۶۲
پراجکت سیندیکیت گزارش می‌دهد:

شیطان را در آغوش بگیر؛ دونالد ترامپ با جامعه آمریکا چه کرد؟

شیطان را در آغوش بگیر؛ دونالد ترامپ با جامعه آمریکا چه کرد؟

فارغ از نتیجه نهایی انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا و انتخاب "جو بایدن" به کرسی ریاست جمهوری این کشور، نباید فراموش کرد که سبد رای ترامپ نشان داد که هنوز بخش قابل توجهی از مردم آمریکا، طرفدار سیاست‌های نفرت پراکنانه و تفرقه اندازِ وی هستند و به نوعی، وحدت را در جامعه آمریکا به چالش می‌کشند. آمریکا نمی‌تواند این مساله را به گردن رقبای خارجی خود بیندازد. این امر، موضوعی داخلی است.

تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ - ۱۸ آبان ۱۳۹۹

فرارو- "نینا خروشچِوا" استاد مسائل بین المللی در "دانشگاه نیو اسکول نیویورک"، در مقاله‌ای برای پایگاه خبری "پراجکت سیندیکیت"، ظهور فردی نظیر دونالد ترامپ در عرصه سیاست داخلی آمریکا را نتیجه رای و نظر خودِ مردم آمریکا دانسته و نسبت به تهدید‌های احتمالی ترامپیسم برای آینده آمریکا هشدار داده است. وی در این رابطه می‌نویسد:

«انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا در شرایطی به پایان رسید که دونالد ترامپ رئیس جمهور مستقر آمریکا و بازنده انتخابات، پنج میلیون رای بیش از تعداد آرائی که در سال ۲۰۱۶ با کسب آن‌ها رئیس جمهور آمریکا شد، به دست آورد. این مساله به خوبی نشان می‌دهد که دونالد ترامپ را باید استاد تبلیغات و جو سازی‌های روانی دانست. در واقع، کارزار انتخاباتی آغشته به دروغِ ترامپ نشان داد که چگونه دموکراسی‌های ورشکسته غربی، رهبران خود را در قرن بیست و یکم، انتخاب می‌کنند».

به گزارش فرارو، حضور گسترده و فعالانه ترامپ در شبکه‌های اجتماعی به هیچ عنوان قابل انکار نیست. درست همان جایی که وی سخنان مبهم و توهین آمیز خود را برای کنار زدن رقبایش مطرح می‌کند و از هر اقدامی ولو نامشروع و غیرقانونی جهت پیشبرد دستورکار خودش استفاده می‌کند. استفاده از شبکه‌های اجتماعی و همچنین تریبونی که شبکه فاکس نیوز برای وی فراهم می‌کند، تبدیل به مدل و الگوی غالبِ نوع رهبریِ دونالد ترامپ شده است.

ترامپ به نحو قابل توجهی، همواره از تبلیغات و شبکه‌های اجتماعی جهت فرار از پاسخگویی و قانون، استفاده کرده است. وی تا جایی در استفاده از تاکتیک تبلیغات و جوسازی روانی پیش رفته که باید اذعان کرد که او استفاده از تبلیغات سیاسی از جانب رهبران جهان را وارد دوره جدیدی کرده است. وی عملا نوعی فرهنگ سیاسی را ایجاد کرده که در هر نوع گفتگو، مناظره و مسائل اجتماعی و سیاسی، به جای پرداختن و استناد به واقعیات، از توهمات و احساسات بی پایه استفاده می‌شود. ترامپ در بحبوحه انتخابات ۲۰۰۲ آمریکا، در قامت یک جادوگر حاضر شده که عملا چیز‌هایی را می‌گوید که نیمی از جامعه آمریکا آن‌ها را دوست دارند و تمایل دارند بشنوند. از این منظر، باید وی را به نوعی آینه‌ای برای جامعه آمریکا دانست.

در این زمینه کافی است تا تلاش‌های ترامپ جهت کاستن از شمار آرا بایدن نزد اسپانیایی زبان‌ها را مورد توجه قرار دهیم. در فلوریدا، ترامپ موفق شد تا بخشی از جمعیت لاتین تبار را فریب دهد و خود را طوری معرفی کند که انگار تنها امید اقتصادی آن‌ها است. ترامپ همچنین به نحو فعالانه‌ای تلاش کرد تا جو بایدن را نزد کوبایی‌ها و ونزوئلایی‌های ساکن در خاک آمریکا، به عنوان مدافع سرسخت سوسیالیسم معرفی کند و از احساسات منفی آن‌ها نسبت به نظام‌های سیاسی سوسیالیست کوبا و ونزوئلا، در راستای منافع خودش بهره ببرد. ترامپ توانست کوبایی‌ها و ونزوئلایی‌های ساکن در خاک آمریکا را قانع کند که اگر به بایدن رای دهند، جو بایدن همچون باراک‌اوباما، روابط گرمی را با نظام‌های سیاسی کشورهایشان برقرار خواهد کرد و عملا منافع آن‌ها را به خطر خواهد انداخت.

از سویی، ترامپ با تمام قدرت، خشم و نفرت را در میان جمعیت سفیدپوستان آمریکا مخصوصا آن‌هایی که تحصیلات دانشگاهی ندارند و طرفدار وی هستند، تحریک کرده است. ترامپ به نوعی رفتار کرده که اکنون جمعیت سفیدپوستان آمریکا فکر می‌کنند که می‌توانند طبق تفکرات نژادپرستانه و افراطی خود، هرکاری را که دلشان می‌خواهد در جامعه آمریکا انجام دهند.

ترامپ همچنین به نحو قابل توجهی طرفداران و حامیان خود را از توجه به حقایق علمی و تفکر منطقی، دور کرده است. به لطف الگو‌هایی که ترامپ مستقر کرده، تنها در آمریکا بود که در بحبوحه پاندمی ویروس کرونا، تردید‌هایی جدی در مورد استفاده از ماسک و رعایت فاصله گذاری اجتماعی وجود داشت. تنها در آمریکا بود که انجام احتیاط‌های لازم جهت حفاظت از خود و دیگران نشانه‌ای از اعتقاد به سوسیالیسم و ضعف بود. ترامپ در بحبوحه شیوع کرونا در آمریکا فقط و فقط چین را محکوم می‌کرد و به این نکته نمی‌پرداخت که نحوه مواجهه دولت وی در مقابله با کرونا، فاجعه بارتر از هر کشور دیگری در جهان بوده و منجر به مرگ دست کم ۲۴۰ هزار آمریکایی شده است.

البته که اکثر سیاستمداران دوست دارند که دیگران را مقصر اصلی ناکامی‌های خود معرفی کنند. مثلا شوروی مدام تلاش می‌کرد تا افول خود را به استقبال شهروندانش از "فرهنگ فاسد آمریکایی" مرتبط سازد. با این حال، دلیلی اصلی وضعیت اسفناک کنونی آمریکا، خودِ مردم این کشور هستند که پیشتر، شخصی مثل ترامپ را به کرسی ریاست جمهوری آمریکا برگزیدند.

انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا یک حقیقت را کاملا روشن کرد: برخلاف تمامی انتظارات که تاکید می‌کردند دموکرات‌ها به پیروزی قاطعی خواهند رسید و می‌توانند اختیار سنا و مجلس نمایندگان را به طور کامل در دست بگیرند، تقریبا نیمی از رای دهندگان آمریکایی (بیش از ۷۰ میلیون نفر)، به سیاست‌های فریب‌کارانه و تفرقه افکنانه ترامپ رای دادند و به نوعی وی را تایید کردند.

خطر اصلی این مساله این است که ترامپ توانسته جمعیت قابل توجهی را در آمریکا قانع کند که شیطان درون خود را در آغوش کشند و به دموکراسی و حقیقت، بی تفاوت باشند. در شرایط فعلی، پوچ گرایی و تکیه به افراد غیرقابل اعتمادی نظیر ترامپ بر جامعه آمریکا سایه افکنده و آمریکایی‌ها نباید هیچ فرد یا کشوری را الا خودشان، در مورد این مساله مورد نکوهش قرار دهند.

* نینا خروشچِوا، وی استاد مسائل بین المللی در دانشگاه نیو اسکول (NEW SCHOOL) نیویورک است.