رژیم پهلوی در سه نوبت به دست بیگانگان سر کار آمدند و فاقد مقبولیت و مشروعیت بودند، اما شرایط جنبش اجتماعی ایران و مطالبه مشترک مردمی موجب خروج شاه از ایران و بستهشدن پرونده نماد استبداد سیاسی کهن شد.
محمد توسلی دبیر کل نهضت آزادی ایران در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: ۲۶ دیماه سال ۱۳۵۷ یکی از روزهای تاریخی و فراموشنشدنی است. وقتی مردم مطلع شدند که شاه در فرودگاه مهرآباد ایران را ترک میکند، بدون اینکه از قبل فکر یا برنامهای سازماندهی شده باشد بهطور خودجوش در تهران و شهرستانها به خیابانها ریختند و با آن نشاط عمیق و رضایت گسترده خود از خروج شاه، خشم خودشان را نسبت به شاه نشان دادند. همه خوشحال بودند و خروج شاه را بهصورت یک پیروزی جشن گرفتند که در داخل و خارج انعکاس بسیار وسیعی داشت.
بررسی زمینههای اجتماعی و سیاسی خروج شاه در ۲۶ دیماه ۵۷ که عامل اصلی آن جنبش اجتماعی ایران بود و مقایسه آن با سه رخداد تاریخی مداخله عوامل بیگانه در تحولات داخلی ایران؛ کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و آغاز رژیم پهلوی، خروج رضا شاه در شهریور ۲۰ و کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ که عامل اصلی آنها بیگانگان بودند و مستندات تاریخی آن بر کسی پوشیده نیست، نشان میدهند که رژیم پهلوی در سه نوبت به دست بیگانگان سر کار آمدند و فاقد مقبولیت و مشروعیت بودند، اما شرایط جنبش اجتماعی ایران و مطالبه مشترک مردمی که موجب خروج شاه از ایران و بستهشدن پرونده نماد استبداد سیاسی کهن شد، درسها و عبرتهایی آموزنده دارد که در این یادداشت با استناد به سوابق تاریخی به آن میپردازم.
پس از رویدادهای سال ۵۷ و اوجگیری جنبش اجتماعی و در پی مطالبات روشن مردم در راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا و شکست برنامههای دولت آمریکا برای حفظ رژیم پهلوی و گزارش جرج بال، مأمور ویژه کارتر، درباره اوضاع بحرانی ایران، روز ۱۴ دی کنفرانس چهار کشور غربی، آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه در گوادالوپ برگزار شد و یکی از تصمیمهای آن کنفرانس که تا ۱۷ دی به طول انجامید، توافق بر ضرورت خروج شاه از ایران بود.
خبرگزاریها از جمله یونایتدپرس حاصل این کنفرانس را یک روز بعد در ۱۸ دی اینچنین گزارش میدهد: «شاه ایران درحالیکه چشمبه راه پاسخ ایالات متحده آمریکاست، باید سرانجام تصمیم بگیرد که بماند یا برای یک تعطیلات که ممکن است سرانجام منجر به پایانیافتن سلطنتش شود، برود. آمریکا به خاطر مخالفتهای فزاینده و همهجانبه ایرانیان نمیتواند از او حمایت کند».۱ در پی این تصمیم رابرت هایزر، از فرماندهان باسابقه ارتش آمریکا، با مأموریتهای ویژهای به ایران سفر میکند و زمینههای خروج شاه را از ایران فراهم میکند و پس از خروج شاه از ایران و انجام مأموریتهای ویژه خود که در اسناد تاریخی آمده است، در ۱۵ بهمن ایران را ترک میکند.
اگر جنبش اجتماعی ایران در راستای مطالبات تاریخی ملت شرایطی فراهم میکند که نهایتا شاه از ایران خارج شود و نماد استبداد ۲۵۰۰ساله سیاسی، یکی از عوامل عقبماندگی جامعه، از عرصه سیاسی ایران حذف شود، این سؤال امروز قابل بررسی است که این جنبش چه ویژگیهایی داشته است که توانسته با تعامل با کشورهای خارجی (دیپلماسی) چنین رخداد تاریخیای را شکل دهد؟ برای این منظور محورهای رویدادهای تاریخی این دوره را مرور میکنیم.
پس از اخراج رضاهشاه از ایران در شهریور ۱۳۲۰ و بازشدن نسبی فضای سیاسی، بهتدریج احزاب و نهادهای مدنی بیشتر با نگاه چپ مارکسیستی شکل میگیرند. پیشگامان روشنفکری دینی مهندس بازرگان، آیتالله طالقانی و دکتر سحابی با توجه به تجربه انقلاب مشروطه و پیامدهای آن در دوره حکومت رضاشاه و البته آشنایی با تجربه روند تحولات اروپا بعد از قرون وسطا و جدایی نهاد کلیسا از قدرت و توسعه انسانی و تحول در شرایط فرهنگی و اجتماعی و خلقوخوی مردم (مدرنیته)، برای رفع موانع توسعهیافتگی ایران دو مانع اصلی را در برنامههای اجتماعی خود مورد توجه قرار دادند. مرور اسناد تاریخی چند دهه گذشته فرایند شکلگیری جنبش اجتماعی ایران را که منجر به پیروزی انقلاب بهمن سال ۱۳۵۷ شد، نشان میدهند.
دکتر محمد مصدق با تشکیل جبهه ملی و رهبری نهضت ملی ایران در دوره کوتاه ۲۸ماهه حکومت خود نقش مؤثری در ملیکردن صنعت نفت و قطع سلطه فرهنگی و اجتماعی دولت انگلیس و ایجاد تحول بزرگی در زمینهسازی اجتماعی برای تأمین آزادی و حاکمیت ملت داشت.
کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ فرایند گذار به دموکراسی را متوقف کرد؛ اما جنبش اجتماعی با وجود بستهبودن فضای سیاسی با تشکیل نهضت مقاومت ملی در مقابل استبداد سیاسی رژیم وابسته بیگانگان ایستادگی کرد و به آگاهیبخشی و کادرسازی ادامه داد.
در شرایط سیاسی سال ۳۹ در زمان ریاستجمهوری جان اف کندی در آمریکا که برای مقابله با ناکارآمدی رژیم کودتا و نارضایتی مردم بحث حقوق بشر و بازشدن نسبی فضای سیاسی مطرح میشود، با پیگیری کادرهای تربیتشده دوران نهضت مقاومت ملی، جبهه ملی دوم و سپس در اردیبهشت سال ۱۳۴۰ نهضت آزادی ایران تشکیل میشود و جنبش اجتماعی ایران بهویژه در سطح دانشگاه و بازار تقویت میشود؛ اما استبداد سلطنتی مطالبات مردمی را برنمیتابد و تلاش میکند با ایجاد محدودیت برای فعالیت احزاب سیاسی خود با انقلاب سفید شاهانه! به مطالبات مردم پاسخ دهد.
در چنین شرایطی برای حذف یا بیاعتبارکردن پایگاه اجتماعی روحانیون که همواره رابطه عمیقی با تودههای مردم داشتهاند، در شهریور سال ۱۳۴۱ لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، با سه محور آزادی زنان در انتخابات، اصلاحات ارضی و سوگند به کتاب آسمانی بهجای قرآن، مطرح میشود. پس از مخالفت مراجع با این لایحه و حملات شدید رسانهها در واکنش به این مخالفت و در پی تعامل رهبران نهضت آزادی ایران با مراجع قم که اسناد آنها در سوابق تاریخی قابل دسترسی است.
تحولی در نگاه مراجع و پیشاپیش آنان آیتالله خمینی به وجود میآید و در عرصه عمومی زمینه تقویت جنبش اجتماعی ضداستبدادی فراهم میشود.حضور روحانیون مبارز در عرصه عمومی بعد از رخداد خرداد ۱۳۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ موجب شد علاوه بر روشنفکران و طبقات متوسط شهری با حضور روحانیون مبارز در عرصه عمومی و پیشگامی امام خمینی، بهتدریج تودههای مردم به جنبش اجتماعی ایران به پیوندند.
پس از خرداد ۴۲، تشکیل سازمانهای انقلابی توسط همه گروههای اجتماعی اعم از مسلمان و مارکسیست با توجه به گفتمان رایج جهانی برای مبارزه علیه رژیم شاه و عبور از شرایط انسداد سیاسی، موجب تقویت جنبش اجتماعی و برجستهکردن هویت شاه و استبداد سیاسی و البته پرداخت هزینههای بسیار سنگین انسانی شد.
پس از سرکوب سازمانهای انقلابی عملا در سال ۵۴، جنبش اجتماعی توانست تا بهمن ۵۷ باوجود چالشهای پیشرو البته با هماهنگی، انسجام مدیریتی و استفاده از فرصتها گامهای بلندی در راستای آگاهیبخشی، آمادهسازی جامعه برای حضور و فعالیت همه احزاب و گروههای اجتماعی و شخصیتها در عرصه مبارزه و تمرکز بر مطالبات مشترک و همچنین استفاده از دیپلماسی برای تسهیل روند تحولات و کاهش هزینه مبارزه، بردارد و در ۲۶ دیماه خروج «شاه» نماد استبداد سیاسی را از ایران امکانپذیر کند.
در اینجا به اختصار به تعدادی از رویدادهای مهم و تأثیرگذار این دوره اشاره میکنم: صدور نشریات تحلیلی با امضاهای مستعار، جنبش مسلمانان ایران، اعلامیههای امضادار اشخاص و اخبار جنبش اجتماعی از سال ۵۴ تا ۵۷ که نقش مهمی در آگاهیبخشی و تقویت جنبش اجتماعی داشت.
تأسیس «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» توسط جمعی از مبارزان ملی و اسلامی در سال ۵۶ با استفاده از فضای سیاسی مطالبه گروه «حقوق بشر» آمریکا در سطح جهانی در مخالفت با درگیری آمریکا در جنگ ویتنام و رژیم شاه در دوره ریاستجمهوری کارتر. این جمعیت در ۱۴ ماه فعالیت خود توانست خدمات مؤثری در هموارکردن راه برای گسترش مبارزات مردم و گروههای اجتماعی مختلف و تقویت جنبش اجتماعی بردارد.
برگزاری اجتماع عظیم مردمی و سخنرانی شخصیتهایی، چون مهندس بازرگان، دکتر سحابی و دکتر سامی در ماه رمضان در مسجد قبا و همچنین اجتماع گسترده هنرمندان و روشنفکران در باشگاه انجمن ایران و آلمان به نام شبهای شعر.
برگزاری نماز عید فطر در زمین قیطریه در شهریور ۵۶ به امامت آیتالله سیدابوالفضل موسویزنجانی و در شهریور ۵۷ به امامت دکتر محمد مفتح با مدیریت جمعی از نیروهای ملی و مسلمان.
درج مقاله توهینآمیز شدید روزنامه اطلاعات در ۱۷ دی ۵۶ علیه آیتالله خمینی که موجب هیجان عمومی، وحدت مراجع و تقویت جنبش اجتماعی و پیامد آن قیامهای مردمی در شهرهای قم، تبریز، یزد و ... و برگزاری مراسم بزرگداشت چهلم شهدا در تهران و شهرهای مختلف شد.
دیپلماسی انقلاب و مذاکره با مقامات سفارت آمریکا برای کاهش یا حذف حمایت آمریکا از رژیم شاه توسط رهبران نهضت آزادی ایران که از اوایل سال ۵۷ آغاز و تا پیروزی انقلاب هماهنگ با شورای انقلاب ادامه داشت و هماهنگ با رشد جنبش اجتماعی ایران و مذاکرات آیتالله خمینی در نوفللوشاتو بهتدریج موجب کاهش حمایت آمریکا از رژیم شاه، تسهیل برگزاری رویدادهایی، چون راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا ۵۷ و نهایتا خروج شاه از ایران شد.
مصاحبه مهندس بازرگان با خبرنگار تلویزیون بلژیک در اردیبهشت ۵۷ و نمایش فیلم یکساعته که در کشورهای اروپا و آمریکا منتشر شد و پیام اصلی آن، این واقعیت بود که ملت ایران بین «شاه و آزادی»، آزادی را انتخاب کرده، پس شاه باید برود.
بیانیه نهضت آزادی ایران در ششم شهریور ۵۷ با عنوان راه نجات ایران از بنبست حاضر: «شاه باید برود».
رویدادهای شهریور ۵۷: راهپیمایی بعد از نماز عید فطر قیطریه، اعلام حکومتنظامی و حمله به مردم بیسلاح در میدان ژاله (شهدا) و کشتار مردم. ایستادگی مردم و دستگیری وسیع مبارزان و زندانیکردن آنها. تحصن جمعی از فعالان جمعیت حقوق بشر در منزل آیتالله شریعتمداری در قم برای اعتراض به خشونتها و آزادی بازداشتشدگان.
هجرت تاریخی امام خمینی از نجف به نوفللوشاتو به پیشنهاد دکتر یزدی و نقش مهم ایشان در اطلاعرسانی و آگاهیبخشی بر بام رسانههای جهانی و تأکید بر مطالبات تاریخی ملت ایران و چشمانداز جمهوری اسلامی ایران: آزادی و جمهوریت و حقوق اساسی همه، دیپلماسی فعال و زمینهسازی برای تقویت جنبش اجتماعی ایران و خروج شاه از ایران در ۲۶ دیماه.
دیدار رهبران جنبش اجتماعی با آیتالله خمینی ازجمله دکتر سنجابی، مهندس بازرگان، استاد مطهری و رایزنی برای انسجام مدیریت انقلاب در داخل کشور و شکلگیری شورای انقلاب.
مجموعه رویدادهای قبل از انقلاب بهویژه بین سالهای ۵۴ تا بهمن ۵۷ نشان میدهد به تدریج همه احزاب و گروههای اجتماعی در جنبش اجتماعی ایران حول مطالبات مشترک که در شعارهای مردم ازجمله در راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا تبلور داشت، مشارکت فعال داشتند. شعار اصلی مردم که ۳۸ درصد شعارها را تشکیل میدهد، نفی استبداد سیاسی و مطالبه آزادی بود.۸ شعار دیگر در راهپیماییها «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه» بود که الهامگرفته از سخنان معروف امام حسین (ع) است، تأکید بر همین مطالبه دارد. اگر دین ندارید و نگران آخرت نیستید، لااقل در زندگی دنیا آزاده باشید؛ بنابراین مطالبه اصلی مردم نفی استبداد سیاسی و دستیابی به «آزادی» و حاکمیت ملت بود.
علاوهبر انسجام جنبش اجتماعی و تأکید بر مطالبات مشترک، عامل دیگر پیروزی انقلاب انسجام مدیریت انقلاب بود که زمینه خروج تاریخی شاه یعنی نماد استبداد سیاسی و پیروزی انقلاب را فراهم کرد. هماهنگی و اعتماد روحانیون مبارز به رهبری امام خمینی و رهبران روشنفکران دینی همچون مهندس بازرگان عامل مهمی در انسجام مدیریت و پیروزی انقلاب بود.