فرارو-"نینا خروشچِوا" نویسنده و تحلیلگر روسی، در گزارشی برای پایگاه خبری "پراجکت سیندیکت"، به مساله اعتراضات جاریِ حامیان "الکسی ناوالنی" چهره سرشناس اپوزیسیون روسیه، در این کشور پرداخته و به طور خاص به این موضوع اشاره کرده است که با توجه به محبوبیت مردمی "پوتین" و قوی بودنِ بنیانهای قدرت دولتِ روسیه، احتمال اینکه این اعتراضات، به تغییر سازوکارهای نظام سیاسی در روسیه بینجامد، بسیار ضعیف است. وی در این رابطه مینویسد:
«در قرن گذشته به طور خاص میتوان به دو لحظه خاص اشاره کرد که در قالب آن ها، نظام سیاسی حاکم بر روسیه با چالش و بحران رو به رو شده است و در نهایت، رو به فروپاشی رفته است. سال ۱۹۱۷، "انقلاب بلشویکی"، چالشی جدی را برای نظام سلطنتیِ وقتِ روسیه (تزارها) ایجاد کرد و موجب تغییر نظام سیاسی در این کشور شد و در سال ۱۹۹۱ نیز، کودتای نافرجام توسط مارکسیست-لنینیستهای تندرو علیه "میخائیل گورباچف" رهبر وقتِ شوروی که در چهره یک فرد اصلاح گر ظاهر شده بود، روند فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را تسریع کرد. با این حال، برخی ناظران و تحلیلگرانِ مسائل روسیه به طرح این پرسش میپردازند که آیا اعتراضات اخیر در روسیه، بار دیگر با چالشهای جدی برای نظامسیاسی مستقرِ این کشور همراه است و میتوند برای آن ایجاد مشکل کند؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت: احتمالا نه. اعتراضات جاری در روسیه بر خلاف اعتراضات سالهای ۲۰۱۲-۲۰۱۱ در این کشور که در واکنش به سومین دوره ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین صورت میگرفت، از یک رهبری مشخص (الکسیناوالنی) برخوردار است. الکسی ناوالنی سال هاست که خود را به مثابه یک چهره ضدفساد در عرصه معادلات روسیه معرفی کرده و مدت زمان زیادی نمیگذرد که پس از ترور نافرجامش در روسیه و متعاقب آن اعزام به آلمان جهت دریافت کمکهای پزشکی، بار دیگر به روسیه بازگشته است تا آنگونه که خود میگوید، در برابر ولادیمیر پوتین و نوعِ حکمروایی وی بایستد. اگرچه وی به محض ورود به روسیه، بازداشت شد.
به گزارش فرارو، با این همه باید توجه داشت که نظام سیاسی کنونی روسیه، بر خلاف نظام تزارها یا شوروی، از نظر قدرت در بهترین وضعیت خود قرار دارد. ولادیمیر پوتین در دهه گذشته، عمیقا بنیانهای قدرتِ دولت روسیه را تقویت کرده و این مساله چالشی جدی برای معترضان فعلی علیه دولت روسیه، به رهبری الکسی ناوالنی است. ولادیمیر پوتین که در سالهای گذشته با انجام اقداماتی نظیر ضمیمه کردنِ شبه جزیره کریمه به خاک روسیه سعی داشته تا بر محبوبیت خود در روسیه بیفزاید و عملا اصلاحاتی را در قانون اساسی روسیه انجام داده که به وی کمک میکند تا ابد در قدرت بماند، قرار نیست با تظاهراتِ محدودِ حامیان الکسی ناوالنی از قدرت کنار رود. او به اندازه کافی بنیانهای قدرت خود در روسیه را تقویت کرده است.
پوتین و نظام سیاسی روسیه در کلیتِ آن، با تمام قوا به مصاف ناوالنی رفته است و البته نباید فراموش کرد که جامعه روسیه نیز اساسا اقبالی در سطح بالا به اقدامات و رویههای الکسی ناوالنی از خود نشان نداده است. کما اینکه آخرین نظرسنجیها از سطح بالای محبوبیت مردمی ولادیمیر پوتین خبر میدهند. از سویی، اقدامات و رویههای حامیان الکسیناوالنی در روسیه که با ایجاد اغتشاش در بخشهای مختلف شهری نظیر مسکو همراه شده موجب گشته تا این روایت نزد افکار عمومی روسیه شکل بگیرد که ناوالنی و حامیانش، در واقع مخل آرامش و امنیت مردم روسیه و انجام اقدامات عادی نظیر تفریح و خرید از سوی مردم روسیه در شهرهای مختلف این کشور شده اند. در واقع، در شرایط کنونی، در روسیه اینگونه به نظر میرسد که ناوالنی و حامیانش، زندگی عادی در روسیه را عمیقا به مخاطره انداخته اند.
از سویی، حمایت گسترده رسانهها و جریانهای سیاسی غربی از الکسی ناوالنی حاکی از این است که غرب، حمایت از ناوالنی را بخشی از استراتژی ضدپوتینِ خود ارزیابی میکند. درست به همین دلیل است که دولت روسیه به تازگی اقدام به اخراج سه دیپلمات اروپاییِ مستقر در روسیه به دلیل حمایت از الکسی ناوالنی کرد.
دولت روسیه عمیقا الکسی ناوالنی را به انجام اقدامات غیرقانونی علیه نظم و امنیت در این کشور متهم میکند ودر مقابل، وی نیز کرملین را به بی قانونی متهم کرده و حکم اخیر دستگاه قضایی روسیه علیه خود یعنی سه و نیم سال حبس را نامشروع میداند. در کنار همه این ها، اخیرا الکسی ناوالنی ویدئویی را منتشر کرده و در آن پوتین را متهم ساخته که با سواستفاده از امکانات دولتی، یک ویلای یک میلیارد دلاری را در کرانه دریای سیاه برای خود ساخته است. وی سعی داشته تا از این طریق، موقعیت پوتین را در عرصه معادلات سیاسی-اجتماعی روسیه تضعیف کند. کاری که پیشتر نیز آن را در سا ۲۰۱۷ در قبال "دیمیتری مدودوف" نخست وزیر وقت روسیه انجام داد.
در این چهارچوب، ناوالنی سعی داشته تا خود را به عنوان مخالف اصلی ولادیمیر پوتین معرفی کند و با بسیج مردم روسیه، عملا وی (پوتین) را از قدرت برکنار کند. در این چهارچوب، دستورکار اصلی ناوالنی، به راه انداختنِ یک کودتای نرم در روسیه علیه پوتین بوده است. پس از اقدام دولت روسیه در ضمیمه کردن "شبه جزیره کریمه" به خاک این کشور، دولتهای غربی تحریمهای گستردهای را علیه کرملین وضع کردند و عملا اقتصاد روسیه را تحت الشعاع این مساله قرار دادند. این مساله موجب شده تا شماری از نخبگان سیاسی روسیه امکان دسترسی به حسابهای مالی و یا داراییهای خارجی خود را از دست بدهند و عملا به نوعی نسبت به پوتین، حالت انتقادی به خود گیرند. همین مساله شاید آنها را تحریک کند تا علیه پوتین دست به کنشگری بزنند. نمونه این رویکرد در سال ۱۹۶۴ و در جریان برکناری "نیکیتاخروشچوف" رهبر وقت شوروی از قدرت نیز مشاهده شده است. از این منظر، این دسته از نخبگان، ترجیح میدهند در شرایط فعلی که در روسیه اعتراضات حامیان ناوالنی در جریان است، دستورکارِ ضدپوتین خود را به پیش برند و برای او چالش ایجاد کنند.
با این همه، پاسخ و واکنش جدی و قاطع دولت روسیه به الکسی ناوالنی و معترضان روس نشان داده که دولت روسیه در برهه کنونی، در بهترین وضعیت خود از حیث قدرت قرار دارد و این مساله چالشهای فراوانی را برای دستور کارِ ناوالنی و حامیانش، جهت سرنگون کردنِ ولادیمیر پوتین ایجاد کرده است. در واقع میتوان گفت این دستور کار حداقل در برهه زمانی فعلی، از شانس چندانی جهت پیروز شدن برخوردار نیست».
***نویسنده: نینا خروشچِوا، وی استاد کالج "نیو اِسکول"، در شهر نیویورک ایالت متحده آمریکا است.