مشکل اساسی در مورد نوع رویکرد دولت آمریکا به ایران در مساله برجام، این نکته است که اساسا واشنگتن به دلیل رویههای ترامپ، اعتبار چندانی در این رابطه ندارد. دولت ایران کاملا به اهداف و نیات دولت بایدن بدبین است و حتی این مساله را نیز در ذهن خود دارد که احتمالا (دولت بایدن) به تعهدات کنونی اندکِ این کشور نیز پشت کند. آنچه برای غرب در این میان مهم است این نکته میباشد که باید از دیدگاههای کوتهفکرانهی ترامپ در مورد برجام درس گرفت. شاید برجام برای طرفهای غربی کافی نباشد، با این حال، راه تعامل با ایران، از مسیرِ بازگشت آنها به این توافق میگذرد.
فرارو- پایگاه خبری "گاردین" در گزارشی با پرداختن به چالشهای فعلی در روابط ایران و آمریکا در مساله برجام، از افزایش امیدها در این زمینه و در عین حال کمبود زمان جهت به توافق رسیدنِ دو طرف خبرداده است.
گاردین در این رابطه مینویسد: «خبرهای خوب لزوما در اَشکال مرسوم از راه نمیرسند. شش سال قبل، توافق هستهای برجام یک پیروزی دیپلماتیک بود که در یک فرآیندِ طولانی و سخت حاصل شد. به تازگی و در جریانِ بازدید اخیرِ دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، شاهدِ حصولِ یک پیروزی دیپلماتیک دیگر، البته در مقیاسی به مراتب کوچکتر بودیم. اگرچه ایران از میزان دسترسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی به تازگی کاسته است با این حال، توافقِ سه ماهای که اخیرا میان ایران و آژانس حاصل شده و همچنان حدی از بازرسیها را تضمین میکند، در نوع خود یک تحول خوب و مثبت است. با این حال همانطور که رافائل گروسی دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی گفته است: «این توافق صرفا شرایط را برای مدتی محدود حفظ میکند. نگرانی اصلیِ مخصوصا طرفهای غربی این است که اقدامات احتمالی آتی ایران میتواند شدیدتر باشد و تبعات گسترده تری را به دنبال داشته باشد»
به گزارش فرارو، تحولِ اخیر (توافق ایران با آژانس)، پس از گذشت چهار سال از بدترین اقداماتِ ترامپ علیه برجام که با هدف نابود کردن این توافق نامه انجام شدهاند (اقداماتی که فقط و فقط به فکر نابود کردنِ برجام بودهاند)، در نوعِ خود مثبت است. این مساله نشان میدهد که ایران و آمریکا از انعطاف پذیری و اراده سیاسی لازم جهت حل و فصل مناقشات خود در قالب برجام برخوردار هستند. در شرایط فعلی، گمانه زنیهای زیادی در مورد انجام گفتگوهای غیررسمی میان ایران و گروه پنج بعلاوه یک، با میانجی گری اتحادیه اروپا، مطرح است. به نظر میرسد که ایران در برهه کنونی به این باور رسیده که دولت بایدن قرار نیست، همچون دولت ترامپ از ابزارِ تحریمها جهت اخذ امتیازات بیشتر از آن استفاده کند. با این حال در این معادله یک چیز کاملا مشخص است: زمان نامحدودی وجود ندارد (وقت کم است).
رهبر معظم انقلاب اسلامی آیت الله خامنهای به تازگی در موضع گیری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان ایران از توانمندی ایران در انجامِ غنی سازی ۶۰ درصدی در صورتِ نیاز خبر داده است. امری که حامل پیامی روشن برای دولت بایدن و اروپا است که زمانِ نامحدودی در قالب معادله برجام ندارند. در این راستا، محتملترین گزینه برای تلطیف شرایط میان ایران، غرب این است که دو طرف به یک توافق کوتاه مدت دست یابند که راه را برای توافقی بلندمدت هموار کند. در سمتِ آمریکا، دولت بایدن در چهارچوب سیاستهای ظاهری و انتصابهای خود در عرصه سیاست خارجی و همچنین تعاملاتش با تروئیکای اروپایی، از تمایل خود جهت انعقاد توافق با تهران خبر میدهد.
با این حال، هم ایران و هم آمریکا، با مخالفتهای داخلی قابل توجهی نیز رو به رو هستند. جو بایدن در قبال ایران دستور کارِ بزرگی دارد، اما متناسب با آن، از سرمایه سیاسی کافی برخوردار نیست. در ایران نیز توافق کوتاه مدتِ سه ماه آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران، با مخالفتهای سختی در مجلس شورای اسلامی این کشور رو به رو شده است.
از طرفی، چشم انداز انتخاباتِ ریاست جمهوری آتی ایران و احتمالِ روی کار آمدن یک دولت جدید که رویکردی متفاوت به مساله هستهای ایران خواهد داشت نیز معادله برجام را بیش از پیش پیچیده خواه کرد. نباید فراموش کرد که هر چه مذاکرات دیپلماتیک هستهای با ایران طولانیتر شود، ایران قادر خواهد بود تا پیشروی و پیشرفتهای بیشتری را نیز در قالب برنامه هستهای خود ایجاد کند.
طرفهای غربی باید بدانند که جهتِ نجات توافق برجام کارهای زیادی بایستی انجام شوند. مشکل اینجاست که دولت آمریکا نمیخواهد تصویری را از خود نمایش دهد که انگار در مورد ایران، سخت گیریها را کنار گذاشته است. با این حال دولت بایدن میتواند اقداماتی نظیر موافقت با اعطای وام پنج میلیارد دلاری جهت مقابله با بحران شیوع ویروس کرونا به ایران و همچنین آزادسازی منابع ارزی ایران در دیگر کشورهای جهان به طریقی کنترل شده و محدود (صرفا در راستای استفاده از آنها جهت اهداف بشردوستانه) را در دستور کار قرار دهد.
از چشم اندازی کلی، مشکل اساسی در مورد نوع رویکرد دولت آمریکا به ایران در مساله برجام، این نکته است که اساسا واشنگتن به دلیل رویههای ترامپ، اعتبار چندانی در این رابطه ندارد. دولت ایران کاملا به اهداف و نیات دولت بایدن بدبین است و حتی این مساله را نیز در ذهن خود دارد که امکان دارد به تعهدات کنونی اندکِ این کشور نیز پشت کند. آنچه برای غرب در این میان مهم است این نکته میباشد که باید از دیدگاههای کوته فکرانه ترامپ در مورد برجام درس گرفت. شاید برجام برای طرفهای غربی کافی نباشد، با این حال، راه تعامل با ایران، از بازگشت آنها به این توافق میگذرد».
عزیزم فصل گلابی تموم میشه دیگه وقت ندارین گلابی بخوریدهااااا ، گفته باشم!!!!!!