در اينكه شايعات همواره وجود دارند و كم و بيش در فضاي رسانهاي مطرح ميشوند شكي نيست اما به نظر ميرسد شوك دوباره به قيمت بنزين، دير يا زود رخ ميدهد و بدنه اجتماعي ايران بايد خود را با آن مطابقت دهد.
حدود یک هفته است که «شایعه» جدیدی درباره گران شدن مجدد بنزین در فضای خبری پیچیده است. از آنجا که پیش از افزایش قیمت بنزین در آبان ماه ۹۸، همین شایعات وجود داشت و حتی کار به جایی کشید که وزیر نفت ایران یک شب پیش از سهمیهبندی بیسر و صدای بنزین، ماجرای گران شدن بنزین را از بیخ و بن تکذیب کرد، اینبار نیز فضای جامعه نسبت به تکذیبیههای ارایهشده توسط مسوولان حوزه پالایش و پخش فرآوردههای نفتی و حتی بالاترین مقام نفتی ایران نیز در بیاعتمادی مطلق به سر میبرد.
به گزارش اعتماد، گذشته از اینکه آیا بنزین در یکی، دو ماه آینده بار دیگر با شوک قیمتی مواجه خواهد بود یا خیر، باید گفت که دلایلی برای «جدی گرفتن» این شایعات وجود دارد که قرار است در این گزارش به آنها بپردازیم.
پس از تقدیم لایحه بودجه به مجلس، تخمینی بر کسری عملیاتی ۳۱۹ هزار میلیارد تومانی در سال جاری زده شده بود. اگرچه این رقم پس از بررسی لایحه توسط نمایندگان و حذف برخی بندها مانند کاهش فروش نفت از روزی دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه به روزی یک و نیم میلیون بشکه، ۴۰ درصد کاهش یافت و به ۲۰۰ هزار میلیارد تومان رسید، با این حال خطر کسری بودجه بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان به صورت کامل مرتفع نشده چراکه براساس تخمینهای اولیه، تعطیلی چهار هفتهای شهرهای قرمز و به خصوص تهران، زیان مالی حدودا ۲۵۰ هزار میلیارد تومانی به اصناف وارد کرده و از سوی دیگر واکسیناسیون عمومی و رایگان نیز بار مالی دیگری ایجاد کرده است. در این راستا محمدرضا پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس ابتدای هفته پیش بینی از کسری بودجه ۳۵۰ هزار میلیارد تومانی در سال جاری داده بود.
او ادامه داد که: «چند سرفصل برای بهبود کسری بودجه داریم که یکی از این راهکارها این است که دارایی واقعی دولت در بخش بودجه مشخص شود. اگر به اندازه ۵ درصد داراییهای بلااستفاده دولت را مدیریت کنیم بخش قابل توجهی از کسری بودجه جبران میشود.» البته که مدیریت داراییهای بلااستفاده در شرایطی به جز تحریم و شیوع سویههای جهش یافته کرونا در کشور، پاسخگوی کسری بودجه خواهد بود و دولت برای پوشش ۳۵۰ هزار میلیارد تومان تخمین اولیه از کسری بودجه، باید به گزینههای دیگری روی آورد؛ استقراض از بانک مرکزی یا افزایش قیمت حاملهای انرژی. گزینه اول برای دولت آینده و در شروع به کار آن گران تمام خواهد شد و روی تورم فعلی که برخی میگویند بالای ۶۰ درصد است تاثیر وحشتناکی خواهد گذاشت. اما گزینه دوم، در دسترس است و رییسجمهور بعدی میتواند بدون مجوز دولت و فقط با هماهنگی با دو قوه دیگر، دست به این کار بزند و قدری از کسری بودجه خود را بپوشاند.
دلیل دوم: افزایش قدرت خرید و باز هم بنزین
۶۰ میلیون ایرانی واجد شرایط دریافت یارانه معیشتی هستند. هر چند این ارقام تا پیش از کرونا و بیکاری حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفری در زمستان ۹۹ و البته زیان ۲۵۰ هزار میلیاردی به اصناف به دلیل تعطیلی گسترده در سال جاری بود. تاکید کاندیداهای ریاستجمهوری بر اقتصاد، بهبود معیشت و اشتغالزایی به عنوان کلیدواژههایی اساسی بارها در بیانیهها به گوش میخورد، اما آنچه به باور کارشناسان در شرایط فعلی و حداقل در کوتاهمدت میتواند قدری از بار کاهش قدرت خرید را جبران کند، یارانه به اقشار آسیبپذیر و ضعیف جامعه است. اگر ورود دلارهای نفتی در کوتاهمدت به کشور تسهیل نشود و دولت آینده نیز بخواهد قدرت خرید را با یارانه جبران کند، استفاده از روشهایی همچون استقراض یا افزایش قیمت حاملهای انرژی، دور از ذهن نخواهد بود. ضمن اینکه با افزایش نرخ دلار، عدد یارانه نقدی فعلی به کمتر از ۲ دلار کاهش پیدا کرده و قطعا یکی از مانورها و وعدههای انتخاباتی کاندیداها، افزایش یارانه نقدی خواهد بود. در این صورت، دمدستیترین گزینه برای بالا بردن میزان یارانه نقدی، شوک قیمت انرژی است.
در میان افرادی که برای ثبت نام انتخابات ۱۴۰۰ به وزارت کشور رفتند، چهرههای سیاسی نیز بودند که قیمتهای فعلی سهمیهای و آزاد برای بنزین را مناسب ندیده و بر این باورند که قیمت بنزین باید تک نرخی و ۲۰ هزار تومان باشد. البته که در این نوع اظهارات نیز به دادن یارانه بنزینی برای خانوادههای بدون خودرو معتقد بودند. اما آنچه وعدههای اینچنینی را خطرناک جلوه میکند، افزایش بیش از ۵۶۶ درصدی قیمت بنزین و مخاطرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پس از آن است. البته که به نظر میرسد با توجه به رخدادهای آبان ۹۸ و اهتمام مجموعه حاکمیت به افزایش نرخ بنزین حتی با وجود اعتراضات اجتماعی، اتخاذ تصمیماتی از این دست، ناممکن نباشد.
براساس آمارها، قیمت بنزین در ایران کمتر از کشورهای همسایه و حاشیه خلیجفارس است؛ ۶ سنت. بیشترین قیمت بنزین را ترکیه با ۸۰ سنت دراختیار دارد. تقریبا بیشتر کشورهایی که در همسایگی ایران قرار دارند بنزین را به نرخ ۵۰ سنت میفروشند و فاصله قیمت بنزین در ایران تا این رقم ۴۴ سنت است که این فاصله، نوعی پیشران برای قاچاق سوخت است. همانطور که در آبان ۹۸ نزدیکی قیمت بنزین به قیمتی که همسایگان آن را عرضه میکنند، به عنوان عامل اصلی افزایش نرخ بنزین اعلام شد، در زمان افزایش قیمت بنزین تا لیتری سه هزار تومان، قیمتها با نرخهای جهانی اندکی سازگار بود. اما با شوک به نرخ دلار و بالا رفتن آن تا سطح ۳۰ هزار تومان و حالا ۲۲ هزار تومان، بار دیگر این فاصله قیمتی به اندازه کافی بزرگ است تا دولت آینده را مقابل یک چالش اصلی دیگر قرار دهد. حال باید دید آیا سران سه قوا به مانند آبان ۹۸ باز هم یکشبه و بدون اعلام قبلی نرخ بنزین را گران میکنند یا افزایش قیمت را به بعد از به ثبات رسیدن اقتصاد پس از کرونا موکول میکنند.
در روزهای گذشته نه تنها برخی کاندیداها بلکه نمایندگان مجلس نیز به گفتن این جمله که «ضمانتی برای قیمت بنزین نیست» به شایعات درخصوص افزایش نرخ بنزین دامن زدهاند. حسین حسینزاده، عضو کمیسیون انرژی مجلس در این خصوص به یکی از رسانهها گفته بود: «موضوع بنزین همواره برای شهروندان ایران مهم است و پیش از این هم مشاهده کردیم که تصمیمات دولت در مورد افزایش نرخ بنزین حاشیههایی را به وجود آورد. آنچه مشخص است و باتوجه به نزدیکی انتخابات ریاستجمهوری و پایان کار این دولت که عمر زیادی برایش باقی نمانده است، پیشبینی نمیشود که افزایش قیمت بنزین نداریم، اما اینکه فردا یا در دولت جدید چه اتفاقی بیفتد من نمیتوانم پیشبینی کنم. احتمال دارد در دولت آینده تصمیمات جدیدی در این خصوص اعمال بشود.» البته پیش از سخنان حسینزاده، مهدی اسماعیلی، سخنگوی شرکت ملی پخش و پالایش فرآوردههای نفتی نیز نسبت به این شایعه واکنش نشان داده و گفته که «افزایش قیمت بنزین باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و پس از آن توسط رییسجمهوری ابلاغ میشود که در حال حاضر این موضوع نه در دولت و نه در مجلس مطرح نیست.» بیژن زنگنه، وزیر نفت نیز روز گذشته در حاشیه مراسم امضای قرارداد توسعه میدان مشترک «فرزاد بی»، با تکذیب گرانی بنزین گفت: «هیچ برنامهای برای افزایش قیمت فرآوردههای نفتی نداریم و شایعات گرانی بنزین دروغ و جنگ روانی پیش از انتخابات است.» البته افزایش قیمت بنزین نیز در سال ۹۸ بارها از سوی مقامها و سازمانهای ذیربط تکذیب میشد تا اینکه در نهایت بدون اعلام قبلی به مردم، افزایش یافت.
خوب و بد شوک بنزینی
در اینکه شایعات همواره وجود دارند و کم و بیش در فضای رسانهای مطرح میشوند شکی نیست، اما به نظر میرسد شوک دوباره به قیمت بنزین، دیر یا زود رخ میدهد و بدنه اجتماعی ایران باید خود را با آن مطابقت دهد. این درست است که ایران یکی از بالاترین یارانهها را به بخش حاملهای انرژی پرداخت میکند و میزان قاچاق سوخت از ایران به کشورهای همسایه بسیار بالاست. اما شاید پس از تجربیات پیشین شوکهای بنزینی، بهتر است اینبار با پیشبینی تمام جوانب و شرایط کشور چنین اقدامی صورت گیرد تا از میزان آسیبهای اجتماعی و معیشتی پس از آن جلوگیری شود.