مهمترین حاشیه انتخابات یازدهم رد صلاحیت علیاکبر هاشمیرفسنجانی توسط شورای نگهبان بود.در مجموع ۶۸۶ نفر در این انتخابات ثبتنام کردند که حدود ۳۷ نفر از آنها چهرههای برجسته سیاسی بودند و مهمترین چهره که در لحظات پایانی ثبتنام وارد وزارت کشور شد، علیاکبر هاشمیرفسنجانی بود. در نهایت هشت نفر تأیید صلاحیت شدند و نام اکبر هاشمیرفسنجانی جزء آنها نبود
سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری با ثبتنام نامزدها در وزارت کشور کلید خورد و بررسی صلاحیت نامزدها از روز دوشنبه در شورای نگهبان آغاز شده است و همانند دورههای قبل، در این روزها یکی از مهمترین مباحث انتخاباتی موضع شورای نگهبان در قبال تعدد نامزدها و میزان ردصلاحیت نامزدهاست. زیرا شورای نگهبان ثابت کرده در بررسی احراز صلاحیتها، حتی ممکن است شخصیتی، چون علیاکبر هاشمیرفسنجانی را به بهانه کهولت سن و محمود احمدینژاد نامزد مورد حمایت سالهای پیش خود را هم رد صلاحیت کند.
به گزارش شرق؛ البته ابتدای انقلاب بحث احراز صلاحیت نامزد ریاستجمهوری بهگونه امروزی مطرح نبوده و در دور اول انتخابات ریاستجمهوری افراد واجد شرایط نامزدی مطابق قانون اساسی در شرایط برابری میتوانستند نامزد انتخابات شوند. اولین انتخابات ریاستجمهوری نظام جمهوری اسلامی ایران درحالیکه دولت موقت مهدی بازرگان استعفا داده بود و کشور به دست شورای انقلاب اداره میشد، در پنجم بهمن ۱۳۵۸، یک سال پس از پیروزی انقلاب برگزار شد.
احراز صلاحیت با نظر رهبر انقلاب
در جریان برگزاری اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری که متأثر از فضای ملتهب آن روزها بود شرایط ثبتنام و احراز صلاحیت مانند آنچه امروز شاهدش هستیم، نبود. وزارت کشور پیشنهاد داده بود، در متن لایحه قانونی انتخاب اولین رئیسجمهور کشور جمهوری اسلامی ایران، موادی گنجانده شود تا هر داوطلب بهعنوان شرط مقدماتی ثبتنام امضای حداقل صد نفر از گروههایی همانند اساتید دانشگاه، قضات دادگستری، روحانیون مطرح و... را در تأیید صلاحیت خود جمعآوری کند.
اما شورای انقلاب بهدلیل شرایط خاص کشور و کمبود زمان از یکسو و سازوکار در نظر گرفتهشده برای تأیید و ردصلاحیتها در قانون اساسی از سوی دیگر با این شرط مخالفت کرد. ازهمین رو همه افراد بدون هیچ محدودیتی حق ثبتنام داشتند و در مهلت رسمی تعیینشده برای ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، ۱۲۴ نفر تقاضای خود را مبنیبر نامزدی اعلام کردند.
بر اساس اصل ۹۹ قانون اساسی وظیفه نظارت بر انتخابات ریاستجمهوری بر عهده شورای نگهبان قرار گرفته بود، اما از آنجا که احتمال عدم تشکیل شورای نگهبان پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری وجود داشت، ذیل بند ۴ اصل ۱۱۰ قانون اساسی مقرر میکرد صلاحیت داوطلبان ریاستجمهوری از جهت دارابودن شرایطی که در قانون اساسی درج شده باید در دوره اول، قبل از برگزاری انتخابات به تأیید رهبری برسد.
از همین رو پس از پایان زمان ثبتنام، امام خمینی (ره) در روز ۱۴ دی ماه ۱۳۵۸ پیام مهمی درخصوص فرایند تأیید و رد صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری صادر کردند. براساس این پیام رهبر انقلاب به واسطه مصالح و جهات لازم، از جمله وضع استثنائى کشور و الزام به عدم تأخیر در روند اجرای انتخابات ریاستجمهوری از یک سو و زمان طولانی مورد نیاز برای شناسایى بیش از ۱۲۰ نفر از سوی دیگر امر تأیید و رد صلاحیتها را به مردم واگذار کردند تا خود سرنوشتشان را تعیین کنند.
وزارت کشور بعد از اعلام نظر امام خمینی (ره) اسامی ۱۰۶ نفر را از میان ۱۲۴ نفر نامزد اعلام کرد. در آن زمان اعلام شده بود که ۱۸ نفر به دلیل همکاری با حکومت گذشته، ساواک و مخدوشبودن شناسنامه و سوابق کیفری یا مخدوشبودن سن از فهرست نامزدهای انتخاباتی حذف شدهاند. همچنین کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات با همکاری وزارت کشور با کسب اجازه از امام (ره) صلاحیت نامزدها را مورد بررسی قرار داد و به استناد مدارک موجود در سفارت آمریکا در یک مرحله ۷۳ نفر از دور رقابتهای انتخاباتی کنار رفتند.
از سوی دیگر ۹ روز پیش از برگزاری انتخابات به علت وجود شبهاتی درخصوص ایرانیالاصلبودن جلالالدین فارسی، امام در نامهای خطاب به مدرسین حوزه علمیه قم صلاحیت وی را نیز احراز نکردند. همچنین در تاریخ ۲۹ دی ۱۳۵۸ استفتای جمعی از مؤمنین از امام خمینی (ره) درخصوص ریاستجمهوری کسانى که به قانون اساسى رأى ندادهاند و با آن مخالفاند، مطرح شد که امام راحل در پاسخ صریحی در این خصوص بیان فرمودند: «کسى که به قانون اساسى رأى مثبت نداده، صلاحیت ریاستجمهورى ایران را ندارد».
مسعود رجوی که به قانون اساسی رأی نداده بود به این دلیل از فرایند نامزدی انتخابات کنار گذاشته شد. درنهایت رقابت اصلی بین سیداحمد مدنی، حسن حبیبی، داریوش فروهر، صادق طباطبایی، کاظم سامی، صادق قطبزاده و ابوالحسن بنیصدر شکل گرفت و پیروز انتخابت بنیصدر با بیش از ۱۰میلیونو ۷۰۰ هزار رأی بود
ورود شورای نگهبان به بررسی صلاحیت نامزدها
اما دوره اول ریاستجمهوری به چهار سال پایانی خود نرسید و با عزل بنیصدر در سال ۶۰ انتخابات دومین ریاستجمهوری ایران کلید خورد. در آخرین روز خرداد سال ۱۳۶۰، مجلس شورای اسلامی عدم کفایت سیاسی بنیصدر را اعلام کرد و حدودا یک ماه بعد، دومین انتخابات ریاستجمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران در تاریخ دوم مرداد سال ۱۳۶۰ برگزار شد.
در انتخابات مرداد سال ۶۰، برای اولین بار شورای نگهبان در جریان نامزدی نامزدهای ریاستجمهوری وارد عمل شد، از مجموع ۷۱ داوطلب، چهار داوطلب امکان رقابت بر سر کرسی ریاستجمهوری را یافتند. سیداکبر پرورش نامزد مستقل، عباس شیبانی از سوی نهضت آزادی، حبیبالله عسگراولادی از سوی مؤتلفه و محمدعلی رجائی از سوی حزب جمهوری اسلامی نامزدهایی بودند که وارد عرصه رقابت شدند. محمدعلی رجایی در این انتخابات توانست با اخذ ۹۰ درصد آرای مأخوذه پیروز رقابت شود و شکست حزب جمهوری اسلامی در انتخابات دور اول را جبران کند.
رد صلاحیت ۹۱ درصد نامزدهای انتخاباتی
دومین دوره ریاستجمهوری هم به پایان چهار سال قانونی خود نرسید و انتخابات سومین دوره ریاستجمهوری با شهادت رجائی کلید خورد.
دومین انتخابات زودهنگام تاریخ جمهوری اسلامی ایران در دورانی که کشور از یک سو درگیر جنگ با عراق، از سوی دیگر دچار بحرانهای امنیتی-سیاسی سال ۱۳۶۰ بود و رئیسجمهور هم در سوءقصدی، تنها یک ماه پس از انتخاب ترور شده بود، برگزار شد. به این ترتیب به فاصله سه ماه پس از انفجار دفتر نخستوزیری، در ۱۰ مهر ماه سال ۶۰ انتخابات سومین دوره ریاستجمهوری با چهرهای روحانی برگزار شد.
مهمترین رویداد در میان نامزدهای انتخابات سوم ریاستجمهوری حضور مقام معظم رهبری یعنی آیتالله خامنهای، دبیرکل وقت حزب جمهوری اسلامی در میان چهار نامزد نهایی بود چراکه تا پیش از این انتخابات، زمانی که اعضای حزب جمهوری اسلامی قصد داشتند محمد حسینیبهشتی را در اولین انتخابات ریاستجمهوری نامزد کنند، امام خمینی (ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، با حضور روحانیان در مناصب اجرائی به ویژه ریاستجمهوری مخالفت کرده بود.
درنهایت ۴۶ نفر نامزد رقابت برای کسب عنوان ریاستجمهوری شدند، اما از این بین شورای نگهبان صلاحیت ۴۲ نفر از نامزدها یعنی حدود ۹۱ درصد آنها را رد کرد و تنها چهار نفر برای رقابت باقی ماندند. ازجمله ردصلاحیتشدههای مهم این دوره میتوان به ابراهیم یزدی اشاره کرد. آیتالله مهدویکنی نیز پس از اعلام نام آیتالله سیدعلی خامنهای از سوی حزب جمهوری اسلامی، طی جلسهای از کاندیداتوری انصراف داد. با این حساب تنها چهار نفر یعنی آقایان: آیتالله سیدعلی خامنهای، سیداکبر پرورش، رضا زوارهای و حسن غفوریفرد در عرصه رقابت حاضر شدند.
حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای با کسب ۹۵ درصد آرا پیروز رقابتها شد. سیداکبر پرورش نامزد ناکام دور قبل، اینبار نیز با کسب ۳۳۸ هزارو ۲۹۴ رأی شکست خورد تا اولین نامزد تکراری در انتخاباتهای ریاستجمهوری باشد که نتوانسته به پاستور راه یابد.
بازرگان اولین چهره سرشناسی که رد صلاحیت شد
چهارمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اولین دورهای بود که بعد از پایان دوران قانونی ریاستجمهوری برگزار میشد. فضای سیاسی کشور به سمت ثبات حرکت کرده بود و انتخابات در فضای آرامتری برگزار شد. هرچند تعداد نامزدهای تأیید صلاحیت شده در حال آبرفتن بود و نام مهدی بازرگان به عنوان مشهورترین نامزدی که از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد، خبر مهم این انتخابات شد. در این دوره ۵۰ نفر داوطلب شدند که شورای نگهبان صلاحیت سه نفر را تأیید کرد.
آیتالله سیدعلی خامنهای رئیسجمهور پیشین به همراه محمود کاشانی و حبیباله عسگراولادی سه نامزد این رقابت بودند که در نهایت رئیسجمهور با کسب ۸۵ درصد آرا برای چهار سال دیگر در مسئولیت خود ابقا شد.
انتخاباتی متفاوت از ۴ دوره قبل و تأیید صلاحیت فقط ۲ نفر
انتخابات پنجم با همه انتخاباتهای قبل متفاوت بود. خاتمه جنگ ایران و عراق، انحلال حزب جمهوری اسلامی، فوت بنیانگذار انقلاب و انتخاب رئیسجمهوری وقت به رهبری انقلاب اسلامی و اصلاح قانون اساسی از جمله تفاوتهایی بود که در این انتخابات مؤثر بود.
انتخابات پنجم هم زودتر از موعد برگزار شد و از ۷۹ نامزد انتخابات ریاستجمهوری، ۷۷ نفر از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند. شورای نگهبان صلاحیت اکبر هاشمیرفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی و عباس شیبانی را تأیید کرد. در انتخاباتی نهچندان رقابتی هاشمی اولین دوره ریاستجمهوری خود را با ۱۵ میلیون رأی آغاز کرد.
استفاده از رفیق به جای رقیب
انتخابات ششم هم به تازگی رمزگشایی شده است. در خاطرات هاشمیرفسنجانی که بهتازگی منتشر شده او در رابطه با این انتخابات نوشته است: با دکتر جاسبی «رئیس دانشگاه آزاد» صحبت شد که در انتخابات ریاستجمهوری نامزد شود تا صحنه بیرقیب نباشد.
هرچند انتخابات ششم با آمدن جاسبی هم رقابتی نشد، اما حضور احمد توکلی که منتقد سیاستهای هاشمیرفسنجانی بود، سبب شد برای اولینبار یک نامزد انتخاباتی بعد از نفر اول، بتواند بیش از چهار میلیون رأی کسب کند.
البته این تنها حاشیه انتخابات ششم نبود و گروههایی، چون روحانیون مبارز و دیگر گروههایی که جناح چپ حاکمیت را تشکیل میدادند، پس از آنکه در انتخابات مجلس چهارم با «تفسیر نظارت استصوابی شورای نگهبان» بهطور گسترده رد صلاحیت شدند، از معرفی نامزد در انتخابات ششم خودداری کردند.
انتخاباتی با نتیجه اعجابانگیز
دور هفتم در فضایی بسیار دور از شش انتخابات گذشته رقم خورد. در انتخابات این دوره ۲۳۸ نفر بهعنوان نامزد انتخابات نامنویسی کردند، اما شورای نگهبان در نهایت صلاحیت چهار نفر را تأیید کرد. بسیاری معتقد بودند تأیید صلاحیت سه نامزد کنار ناطقنوری که رئیس مجلس بود، برای گرمکردن تنور انتخابات است تا مشارکت بالا برود.
ازاینرو درحالیکه بسیاری از سیاسیون و حتی مردم فکر میکردند نماینده مورد حمایت رسمی یعنی حجتالاسلام ناطقنوری پیروز انتخابات است سیدمحمد خاتمی با ثبت آرائی اعجابانگیز بهراحتی او را شکست داد.
محمد خاتمی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت آقای هاشمی که بهدنبال بروز اختلاف نظر با تندروهای جناح راست از وزارت استعفا داده و ریاست کتابخانه ملی را بر عهده داشت، نامزد انتخابات شد. او گزینه جناح چپ بود که از قدرت حذف شده بودند هرچند حامیان خاتمی هم تا زمان رأیگیری شانس زیادی برای پیروزی قائل نبودند، اما به یکباره دومخردادی ماندگار رقم خورد. ۸۰ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند و بیش از ۲۰ میلیون رأی برای خاتمی ثبت شد.
دیگر رقبای خاتمی محمد محمدیریشهری؛ وزیر پیشین اطلاعات و نماینده، ولی فقیه و سرپرست حجاج و سیدرضا زوارهای؛ رئیس وقت سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و عضو حقوقدان شورای نگهبان بودند.
تأیید صلاحیت آبشاری نامزدهای انتخابات
شورای نگهبانی که در تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات قطرهچکانی عمل میکرد به یکباره از ۸۱۴ نامزد انتخابات هشتم ریاستجمهوری ۱۰ نامزد را احراز صلاحیت کرد. همان زمان در تحلیل دلیل افزایش تعداد احراز صلاحیتها بسیاری گفتند این تصمیم تلاشی است برای شکستن میزان آرای محمد خاتمی، اما با اینکه مشارکت کاهش داشت و از ۴۲ میلیون واجد شرایط فقط ۲۸ میلیون نفر رأی دادند، باز هم سیدمحمد خاتمی با کسب بیش از ۲۱ میلیون رأی رکورد تازهای ثبت کرد و رئیسجمهور شد.
نکته جالب دیگر این انتخابات حضور احمد توکلی بود که این بار هم در همان محدوده چهار میلیون رأی قبلی خود را کسب کرد و نفر دوم شد. علی شمخانی، عبدالله جاسبی، حسن غفوریفرد، منصور رضوی، شهابالدین صدر، علی فلاحیان، مصطفی هاشمیطبا و محمود کاشانی از دیگر نامزدهای این دوره از انتخابات بودند.
تنها انتخاباتی که به دور دوم رفت
انتخابات نهم با نامزدی ۱۰۱۴ نفر کلید خورد که در ابتدا شورای نگهبان صلاحیت شش نفر از آنان را تأیید و صلاحیت ۱۰۰۸ نفر را رد کرد. ولی درنهایت با حکم حکومتی صلاحیت دو نفر دیگر (مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده) را نیز شورای نگهبان تأیید کرد. در این میان محسن رضایی قبل از انتخابات اعلام انصراف کرد. علیاکبر هاشمیرفسنجانی مهمترین چهره این انتخابات بود و رقبای او مهدی کروبی، علی لاریجانی، مصطفی معین، محسن مهرعلیزاده، محمدباقر قالیباف و محمود احمدینژاد بودند.
شگفتیساز این دوره سکوت شورای نگهبان در برابر فضای تهمت و افترایی بود که احمدینژاد در مناظرهها و کمپینهای تبلیغاتی خود علیه رقبا به خصوص هاشمی ایجاد کرده بود. شورای نگهبانی که تا لحظه آخر هر انتخابات خود را دارای حق بررسی صلاحیت نامزدها میداند در برابر این بیاخلاقیها سکوت کرد و در عین ناباوری بسیاری از سیاسیون محمود احمدینژاد که رجل سیاسیبودنش از همان ابتدا جای سؤال داشت، زیرا مهمترین سمتش تا آن زمان شهرداری تهران بود، رئیسجمهور شد. بعد از انتخابات هم او هرگز سند و مدرکی برای اثبات اتهاماتی که زده بود، به دستگاه قضا ارسال نکرد.
پرحاشیهترین انتخابات تاریخ انقلاب اسلامی ایران
انتخابات دهم با ثبتنام ۴۷۵ نامزد انتخاباتی آغاز شد و شورای نگهبان صلاحیت چهار نفر را تأیید کرد. مهندس میرحسین موسوی، حجتالاسلام مهدی کروبی، سردار محسن رضایی و محمود احمدینژاد رئیسجمهور نهم نامزدهای تأییدشده بودند. باز هم شورای نگهبان که قائل به نظارت استصوابی است در برابر بیاخلاقیهای محمود احمدینژاد سکوت پیشه کرد و مناظرههای انتخاباتی، چون بمبی در فضای سیاسی کشور منفجر شدند. درنهایت این انتخابات به پرهزینهترین انتخابات در ایران تبدیل شد و بسیاری در جریان اعتراض به نتیجه انتخابات راهی زندان شدند و دو نامزد اصلاحطلب همچنان در حصر خانگی قرار دارند.
رد صلاحیت یکی از شاخصترین چهرههای انقلاب
مهمترین حاشیه انتخابات یازدهم رد صلاحیت علیاکبر هاشمیرفسنجانی توسط شورای نگهبان بود.در مجموع ۶۸۶ نفر در این انتخابات ثبتنام کردند که حدود ۳۷ نفر از آنها چهرههای برجسته سیاسی بودند و مهمترین چهره که در لحظات پایانی ثبتنام وارد وزارت کشور شد، علیاکبر هاشمیرفسنجانی بود. از این ۳۷ نامزد شناختهشده، ۹ نفر به اسامی: محمدحسن ابوترابیفرد، کامران باقریلنکرانی، رامین مهمانپرست، داوود احمدینژاد، صادق واعظزاده، علیاکبر جوانفکر، محمدرضا رحیمی، صادق خلیلیان و جواد اطاعت قبل از اعلام گزارش نهایی بررسی صلاحیتها انصراف دادند.
در نهایت هشت نفر تأیید صلاحیت شدند و نام اکبر هاشمیرفسنجانی جزء آنها نبود و برای دومینبار در تاریخ انتخابات ایران نام یک چهره شاخص در انقلاب در میان ردصلاحیتشدگان قرار داشت. با کنارکشیدن محمدرضا عارف و حدادعادل رقابت بین شش نامزد ادامه یافت و حسن روحانی پیروز این رقابت بود.
رد صلاحیت رئیسجمهوری دیگر
انتخابات دوازدهم رکورد تعداد نامزدهای انتخابات را شکست و در مجموع ۱۶۳۶ داوطلب شامل ۱۴۹۹ مرد و ۱۳۷ زن در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردهاند. در انتخابات دوازدهم همانند انتخابات قبلی نام یک رئیسجمهور بین ردصلاحیتشدگان بود. محمود احمدینژاد که سودای بازگشت به پاستور را داشت، توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد.
در نهایت صلاحیت شش نفر احراز شد که با انصراف اسحاق جهانگیری و محمدباقر قالیباف، رئیسجمهور مستقر، حسن روحانی، مجاز به شرکت در انتخابات برای دومین بار پیاپی شد که با سیدابراهیم رئیسی نامزد اصولگرا، سیدمصطفی هاشمیطبا و سیدمصطفی میرسلیم رقابت کرد. روحانی با کسب ۵۷ درصد آرا پیروز انتخابات شد.
در انتظار تصمیم سیزدهم شورای نگهبان
سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با ثبتنام ۵۹۲ نفر آغاز شده که ۴۰ چهره نامآشنا در بین آنها حضور دارند و نام چهرههای شاخصی، چون معاون رئیسجمهور و رئیس قوه قضائیه که رقبای هم در دور قبلی ریاستجمهوری بودند نیز به چشم میخورد. اینکه شورای نگهبان چه تعداد از این افراد را تأیید صلاحیت کند هنوز مشخص نیست. هرچند شورای نگهبان این دوره با قانونگذاری به جای تفسیر قانون اساسی که با انتقاد رئیسجمهور هم مواجه شده تاکنون مهمترین حاشیه انتخابات را به خود اختصاص داده است.
به هرحال از این تعداد چهره شناختهشده که در انتظار اعلام نظر شورای نگهبان هستند، همگی به دنبال صندلی پاستور نیستند و چندسالی است که افراد برای ارتقای مناصب سیاسی و اجرائی خود نامزد انتخابات ریاستجمهوری میشوند و بیش از آنکه به دنبال پیروزی در انتخابات باشند به دنبال لابی برای رشد سیاسی و مدیریتی خود هستند، یکی میخواهد شهردار بعدی تهران باشد، دیگری میخواهد وزیر شود و الی آخر، حال باید دید همای سعادت بر دوش کدام نامزد خواهد نشست و کلید پاستور بعد از انتخاب شورای نگهبان و رأی مردم به دست کدام نامزد خواهد رسید.