همه نامزدهای ریاستجمهوری میگویند برای حل مشکلات اقتصادی ایران، یک برنامه ویژه دارند. اما تجربه دورههای قبل نشان میدهد که اصولا کاندیداها به جای ارائه یک برنامه مشخص با جزئیات کامل و نقشه راه مناسب، معمولا یک برنامه شعاری، آرمانگرا و دور از واقعیت ارائه میدهند.
در روزهای اخیر، بسیاری از نامزدهای ریاستجمهوری دغدغه اصلی خود را در دولت آینده «اقتصاد» و حل چالشهای مربوط به آن معرفی کردند. اما کمتر کسی بود که برنامه اقتصادی خود، اهداف مدنظر و تیم خود را برای تحقق این اهداف مشخص کند. رئیسجمهوری که اولویت خود را اقتصاد معرفی میکند، باید برای ۱۲ پرسش اصلی اقتصاد ایران، پاسخ دقیق، اقناعکننده و شفاف داشته باشد.
دنیایاقتصاد در ادامه نوشت: نوع پاسخ به این ۱۲ پرسش اصلی اقتصاد ایران میتواند عیار رئیسجمهوری آینده را از لنز جامعه مشخص کند. از سوی دیگر، با پاسخ به این سوالات، رایدهندگان میتوانند ارزیابی کنند که فاصله «شعار انتخاباتی» تا «برنامه جامع، راهگشا و عملیاتی» هر یک از نامزدها به چه میزان است.
۱- چه هدفگذاری برای «نرخ تورم» و «نرخ رشد اقتصادی» در سال اول و سال چهارم دوره خود دارید؟ تضمین شما به مردم برای تحقق وعدههای خود چیست؟ با توجه به این موضوع که هر نامزد باید برای هدفگذاری این دو متغیر یک برنامه مشخص و تیم اقتصادی هماهنگ و کارشناسی داشته باشد، پاسخ به این سوال میتواند هم یک چشمانداز برای رای دهندگان ایجاد کند و یک معیار که بتوان عملکرد آتی رئیسجمهور را با این اهداف محک زد. باید تفکیکی میان «رشد تورمی» و «رشد غیرتورمی» در ذهن مخاطبان وجود داشته باشد، اگر قرار است که نامزدها «رشد غیرتورمی» را هدفگذاری کنند، باید بتوانند یک برنامهای مشخص و غیرشعاری برای این هدف معرفی کنند.
۲- در دوره اکثر روسایجمهوری شاهد شوک ارزی و شوک قیمتی مسکن (و متعاقب آن سایر بازارها) بودیم آیا در دوره شما هم شاهد این شوکها خواهیم بود؟ چه خواهید کرد که آنها نکردند تا از شوک پیشگیری شود؟ یا به بیان دیگر، در برنامه شما چه ویژگی مشخصی برای کنترل این دو شوک وجود دارد، که متمایز از برنامههای قبلی است؟ در دولتهای اخیر، معدود دولتی بوده که توانسته نوسانات ارزی و شوک قیمتی بخش مسکن و سایر بازارها را کنترل کند، تجربه نشان داده که برنامه ارزپاشی، معمولا باعث کنترل موقت بازار دلار میشود، اما نهایتا این برنامه با یک شوک بزرگ ارزی روبهرو میشود، بنابراین اگر قرار نیست که دولت با ارزپاشی، بازار را مدیریت کند، برنامه مشخص او چیست؟
۳- سیاست حمایتی شما برای حمایت از تولید چیست؟ توزیع نهاده ارزان (تسهیلات بانکی و ارز و ...) را برای حمایت از تولید قبول دارید یا شیوه دیگری مد نظر شماست؟ این سوال بسیار مهم است، زیرا که اصولا سیاستگذاران، به بهانه حمایت از تولید، ماشین توزیع رانت را روشن میکنند. نمونه این سیاست، حمایت از صنایع خودرویی هستند که بهرغم حمایت چند ساله، در بحث تولید توان رقابت با محصولات خارجی را ندارد؛ بنابراین در برنامه کاندیدا باید تفاوت میان «حمایت از تولید» و «توزیع رانت» کاملا مشخص شود.
۴- سیاست حمایتی شما از اقشار کمدرآمد چیست؟ آیا با دخالت در مکانیزم قیمتها و قیمت دستوری برای ارزانسازی کالاها موافقید یا روش دیگری برای حمایت از اقشار محروم مدنظر دارید؟ با حجم انبوه یارانه پنهان انرژی چه خواهید کرد و برنامه شما برای استفاده از این یارانهها چیست؟ به عنوان مثال، تجربه نشان داده که توزیع دلار ۴۲۰۰ به جز هدر رفت منابع ارزی سیاستگذار و پرکردن جیب گروهی که عموما در دهکهای بالای درآمدی قرار داشتند، اثر مفیدی نداشت.
اصولا، قیمتگذاری دولت پس از عدم موفقیت در برنامه کنترل تورم، صورت میگیرد. اگر رئیسجمهوری امروز گفت، که با قیمتگذاری دستوری مخالف هست، حتما باید این نکته را یادداشت و در تمام مراحل عمر دولت به او یادآوری کرد و با عملکرد آن مقایسه کرد. همچنین باید توجه کرد اگر قیمتگذاری دستوری، راهکار مقابله با تورم بود، حتما همه کشورها به جای حل ساختاری این مشکل، به قیمتگذاری دستوری روی میآوردند.
۵- فعالیت اقتصادی کارگزاران حکومتی اعم از کشوری و لشکری در اکثر کشورهای توسعهیافته ممنوع است، دیدگاه شما چیست؟ آیا رقابت کارگزاران حکومتی با بخش خصوصی را صحیح میدانید یا کارگزاران حکومتی را قاعدهگذار و داور فعالیتهای اقتصادی میدانید؟ در حقیقت، تعریف بخش خصوصی در کشور چیست و آیا هر بخش غیردولتی را میتوان بخشخصوصی نامید؟
۶- اصولا در سه دهه اخیر، کشورهایی توانستهاند که به یک رشد اقتصادی بالا و پایدار دست پیدا کنند، که از ظرفیت جذب سرمایهگذاری خارجی استفاده کردند. با توجه به ضرورت جذب سرمایهگذاری مستقیم جاری برای رشد اقتصادی پایدار در بلندمدت، چه نقشی برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی قائل هستید؟ چرا در جذب سرمایه خارجی موفقیت قابلتوجهی نداریم؟ چه باید کرد؟
۷ – چه نقشی برای تحریمها و عدم پذیرش قواعد اقتصادی بینالمللی مثل (FATF) در آشفتگی اوضاع اقتصادی قائل هستید؟ سیاست شما در مورد این دو مساله چیست؟ این دو گزینه بسیار مهم برای آینده اقتصاد کشور است، اگر قرار نیست که این دو گزینه، از سوی نامزدها مورد قبول قرار گیرد، بهتر است برنامه اقتصادی نامزدها، بدون لحاظ این دو برای مردم مشخص شود.
۸- ارزیابی شما از سیاست خصوصیسازی در ۳۰ سال اخیر چیست؟ برنامه شما چه تفاوتی با دورههای قبل خواهد داشت؟ آیا خصوصی سازی را به شیوه کنونی ادامه میدهید، آیا متوقف میکنید یا برنامه جدید دارید؟
۹- سه چالش اصلی اقتصاد ایران از دیدگاه حضرتعالی چیست؟ راهکارهای شما برای مواجهه با این سه چالش چه تفاوتی با روسایجمهور قبلی دارد؟
۱۰- اقتصاددان اصلی تیم شما کیست؟ نظرات کدام اقتصاددانان را دنبال میکنید و نظرات کدام اقتصاددانان را به نظرات خود نزدیکتر میبینید؟ اصولا، ارائه گزینههای تیم اقتصادی میتواند تا حد زیادی، مسیر و نگرش نامزدها را مشخص کند. شاید با توجه به شرایط کنونی اقتصاد، حتی کارنامه و پیشینه تیم اقتصادی، از خود رئیسجمهور نیز مهمتر باشد.
۱۱- ایران در شاخص سهولت کسبوکار (Ease Of Doing Business) در سال ۲۰۲۰ در رتبه ۱۲۷ قرار دارد، این درحالی است که بسیاری از کشورها با درآمد سرانه پایین تر، رتبه بسیار بهتری دارند، اشکال را در کجا میبینید؟ به نظرتان جایگاه ایران در پایان دولتش، چه رتبهای است؟
۱۲- بدون شک یکی از ریسکهای وارد به اقتصاد کشور، تزلزل و نبود یک نقشه راه مناسب در روابط خارجی، اعم از روابط با کشورهای منطقه، کشورهای غربی و حتی با کشورهای دوست است، نگاه شما به بخش روابط خارجی چیست؟ آیا باید در روابط با کشورها، مرزبندی داشت؟ آیا اقتصاد باید در خدمت روابط خارجی باشد، یا اینکه باید روابط خارجی باید در خدمت اقتصاد باشد؟