بعید است که انتخاب "ابراهیم رئیسی" به عنوان رئیس جمهور جدید ایران، چالشی برای مذاکرات مرتبط با احیای "برجام" به شمار رود. با این حال، احتمال میرود که تا حدی، تعاملات بین المللی ایران، سمت و سوی جدیدی پیدا کند.
فرارو- پایگاه خبری "میدل ایست آی" در گزارشی به مساله پیروزی "سید ابراهیم رئیسی" درانتخابات ریاست جهوری ایران و تاثیر این مساله بر سیاست خارجی و دیپلماسی ایران پرداخته و به طور خاص به این موضوع اشاره کرده که آنهایی که میگویند اساسا در دولتِ رئیسی، فرصتِ دیپلماسی و تعامل بین المللی محدود خواهد شد، کاملا در اشتباه هستند و حتی وی در برخی زمینهها نظیر مساله هستهای ایران، میتواند به نحو مفیدتر و کارآمدتری وارد میدان شده و به حل مناقشه هستهای ایران کمک کند.
میدل ایست آی در این رابطه مینویسد: «در شرایطی که ایران و قدتهای جهانی در حال انجام مذاکره در وین جهت احیای برجام هستند، انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شده و ابراهیم رئیسی از چهرههای سرشناس قضایی ایران (رئیس قوه قضائیه کشور) توانسته اکثریت آرا را به خود اختصاص دهد و هشتمین رئیس جمهور تاریخ ایران شود.
در این راستا، انتظار میرود که سیاست خارجی دولت "حسن روحانی" که بسیاری به آن عنوان "عملگرایانه" (اگر نخواهیم آن را میانه رو بخوانیم) میدهند، با سیاست خارجی دولت جدید این کشور تحت ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی جایگزین شود.
عدهای از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که بر خلاف تصور رایجِ ایجاد شده در غرب مبنی بر اینکه رئیسی مانعی بزرگ بر سر راه مذاکرات احیای برجام است، اینطور به نظر میرسد که وی میتواند حتی در این زمینه در نقشِ تسهیل گر نیز ظاهر شود. با این حال، برخی بر این باورند که انتخاب ابراهیم رئیسی به کرسی ریاست جمهوری ایران، میتواند چالشهایی را نیز مخصوصا برای کشورهای غربی به دنبال داشته باشد.
به گزارش فرارو، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که انتخاب رئیسی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران، تا حد زیادی از منظر سیاسی، سیاست داخلی ایران را منسجمتر خواهد کرد و این مساله به تسهیل روند گفتگوهای برجام، کمک قابل توجهی میکند. بدون تردید با توجه به حمایتهای گسترده مجلس ایران و همچنین دیگر نهادهای انقلابی این کشور از رویکرد سیاست خارجی آیت الله رئیسی، این کشور میتواند با مشکلات کمتری به تعامل در عرصه بین المللی بپردازد.
در مورد مساله هستهای ایران باید به این مساله توجه کرد که دولت ابراهیم رئیسی تا ماه آگوست در قدرت قرار نخواهد گرفت. امری که به دولت فعلی ایران و طرفهای بین المللی برجام این اجازه را میدهد تا مذاکرات را جهت حصول توافقات احتمالی در وین همچنان ادامه دهند. مسالهای که حتی میتواند به انعقاد یک توافق قبل ار روی کار آمدن دولت رئیسی منجر شود.
نباید فراموش کرد که سیاست خارجی در ایران صرفا محدود به دولت نمیشود. نهادهای زیادی از جمله نهادهای دفاعی، انقلابی، و همچنین خط مشیهای رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران نیز در امر سیاست خارجی این کشور، کاملا موثر هستند. از این رو، با توجه به اینکه رئیسی تا حد زیادی به نهادهای انقلابی نزدیک است، میتواند به نحو موثری تری در عرصه تعامل با قدرتهای خارجی در امر مذاکراتِ برجام حاضر شود و دستاوردهای عملی در این زمینه نیز داشته باشد. ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی در ایران، تا حد زیادی میتواند از شدت مناظرات و تنشهای داخلی در عرصه سیاسی ایران بکاهد و ایران را به نحو منسجم تری در عرصه مراوات بین المللی این کشور وارد کند.
از سویی، برخی تحلیلگران غربی بر این باورند که روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی و مشی انقلابی که احتمالا این دولت خواهد داشت، تا حد زیادی موجب نگرانی طرفهای غربی شده است. زیرا این دولت به احتمال فراوان، چندان به مصالحه و سازش گرایش نخواهد داشت و عملا در مذاکرات، انعطاف کمتری را از خود نشان خواهد داد.
دولت حسن روحانی از چند ماه قبل، مذاکرات با طرفهای بین المللی برجام را با هدف احیای این توافق در وین آغاز کرده است. این مذاکرات در هر مرحله با اظهار خوش بینی دیپلماتها مبنی بر حصول توافق رو به رو بوده است. با این حال تاکنون توافقی حاصل نشده است. حتی اگر توافقی هم تا قبل از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی به قدرت حاصل نشود، این به معنای مرگ توافق برجام نیست.
نباید فراموش کرد که رهبر انقلاب اسلامی "آیت الله خامنه ای" در مدت اخیر از مذاکرات وین با هدف احیای برجام حمایت کرده و شخص ابراهیم رئیسی نیز قویا در جریان مناظرات انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری در ایران، از احیای برجام حمایت کرده است.
با این حال، برخی تحلیلگران بین المللی بر این باورند که اساسا با روی کار آمدن رئیسی، مساله احیای توافق برجام، سقف، و نه کفِ تعاملات دولت آمریکا با ایران خواهد بود (دایره تعاملات میان دو طرف چندان گسترده نخواهد بود). این بدان معناست که آنچه دولت بایدن مکررا میگوید که به دنبال ایجاد یک توافق قویتر و طولانیتر با دولت ایران است، اساسا توهمی بیش نیست و بعید است که دولت رئیسی به آن گردن نهد.
جدای از همه این ها، بسیاری از آن دسته از افراد و گروههایی در غرب که قویا مخالف هرگونه تعامل با ایران هستند، همواره سعی داشته اند به سابقه قضایی آیت الله رئیسی و آنچه خود از آن ساخته اند اشاره کرده و با طرح اتهامات ضدحقوق بشری علیه وی، امکان هرگونه تعامل با دولت وی را محدود سازند. این مساله میتواند تا حدی بر روابط و مناسبات خارجی دولت جدید ایران با کشورهای غربی در موضوعات مختلف تاثیرگذار باشد.
در این رابطه عدهای از تحلیلگران غربی میگویند: "مانور گستردهای سیاسی و رسانهای که در مخالفت با ابراهیم رئیسی در کشورهای غربی انجام شده، هرگونه تعامل با آن را مخصوصا برای واشنگتن پرهزینه خواهد کرد". با این حال، این دسته از تحلیلگران بر این باورند که اساسا سیاست خارجی ترامپ علیه ایران در قالب کارزار فشار حداکثری، موجب شده تا سیاستمدارانی نظیر ابراهیم رئیسی که خواهان رویکردی انقلابی در عرصه بینالمللی هستند قدرت بگیرند و بایستی منتظر رویکرد دولت جدید ایران در عرصه سیاست خارجی این کشور باشیم. بااینحال، طرح این گزاره که دیپلماسی در دولت ابراهیم رئیسی محکوم به شکست است، چندان واقع بینانه نیست و برعکس، وی میتواند در بسیاری از مسائل بین المللیِ مرتبط با ایران، رویکردی پیشرو را نیز از خود نشان دهد و عملا در این حوزه ایجاد پیشرفت کند».