روز ۲۲ آبان فرمانده نیروی انتظامی تهران به رسانهها اعلام کرد ۳۰ هزار لیتر روغن موتور تقلبی در انباری در بهارستان تهران کشف و ضبط شده است.
تقلب و سوءاستفاده در یک بازار یک طرف، اهمیت سلامت روغنموتور و لوازم جانبی خودرو صرفا اقتصادی نیست و با محیط زیست و سلامت آدمی نیز سروکار دارد.
از این جهت برای روشنشدن ابعاد کامل ماجرا دستبهکار تهیه گزارشی در این زمینه شدیم. برای این کار نخست به سطح شهر رفتیم و با فعالان بازار صحبت کردیم.
اتوسرویس بزرگی است که اعتباری در شهر دارد. صاحب اتوسرویس با خوشرویی درخواست مصاحبه را میپذیرد و به اتاق پذیرایی میرویم تا صحبت کنیم.
درباره صحت وجود مقادیر وسیعی روغن تقلبی و فیلترهای خودرو در بازار سؤال میکنم. تأیید میکند و میگوید در هر صنفی الان جنس تقلبی زیاد است و صنف ما هم مستثنا نیست.
درباره فیلتر که ما مطمئنیم بعضی در تهران تولید میشود، اما برچسب کالای خارجی میخورد. فیلتر استاندارد اجباری ندارد. میپرسم برای سلامت ضرر ندارد؟
میگوید با ارگانهای بالادستی صحبت کنید که چرا استاندارد ندارد! درباره تشخیص روغن تقلبی میگوید کاملا مشخص است و ما میفهمیم. روغنهایی هست که تصفیه دوباره میشود و به بازار میآید حتی مهر استاندارد میخورد.
اما ما استفاده نمیکنیم، چون تکنولوژی تصفیه را ما نداریم. برخی که اصلا روغن بشکهای را در بستهبندی برندها میریزند. بعضی پیشرفتهتر هستند کلا سیستم بستهبندی درست میکنند در کارگاههای شهری و پخش میکنند.
جنس را ما میفهمیم که چیست، ولی تشخیص آن برای مردم ممکن نیست. ما هم عمدتا از طریق منبع به جنس اعتماد میکنیم. پخش آن باید از محل معتبر باشد.
روزی نیست که برای ما کاتالوگ نیاورند و ادعای نمایندگی فلان برند را نکنند. روغن نامطلوب ممکن است هزینه بسیار سنگینی به صاحب خودرو وارد کند و به محیطزیست بسیار آسیب میزند.
به اتوسرویس دیگری سر میزنم که میدانم در صنف شناختهشده و معتبر است. درباره قاچاق میپرسم که ظاهرا برخی کالاها وارد میشوند و برند میخورند.
تأیید میکند و میگوید همه از درگاههای رسمی وارد میشود و بخشی از بدنه دولتی با این تخلفات همکاری دارند. ما چیزی از جهان توسعه نباید کم داشته باشیم.
متریال ایران در سطح کیفی ۲۰دبلیو۵۰ در خاورمیانه یک است! اینها که واردات میشود، ما خودمان فناوریاش را داریم. اما دلالی ما را بیچاره کرده است؛ دلال چسبیده به دولت.
من در اتحادیه که بودم شخصی آمد در رأس یکی از شرکتهای مادر و گفت میخواهم فساد را ریشهکن کنم. دوام نیاورد. یک اسم قرآنی قشنگی هم داشت، اما مافیا زمینش زد.
امروز اصلا دیگر اسمش را نمیشنوید! دولت جدید و قدیم ندارد، فساد ریشه دوانده است. اینقدر نفوذ کردهاند که با تغییر دولت هیچ اتفاقی نمیافتد. مسئله دیگری هم هست.
مشکل ما امروز نوسان شدید قیمت و ترس از آینده است. به ما میگویند چرا دپوی کالا دارید؟ چرا ندارد؛ در این بازار از آیندهام میترسم. خود شرکت دولتی با برچسب قیمت قدیم کالا را به قیمت روز به ما میدهد.
چه کار کنیم خب؟ این وضع بازار ما شده دستمان هم به هیچ کجا بند نیست، آخرش هم تعزیرات زورش به ما میرسد با ۱۴۰، ۱۵۰ درصد تورم در یک سال.
ما چنین چیزی به چشم ندیده بودیم. آنوقت زمانی که کمبود روغن بود شرکت دولتی (اسم میآورد) باید انبارش را میدیدید! جنس را تا سقف چیده بود.اما اصل ماجرا را با آقای چراغی، رئیس انجمن فیلترسازان ایران، در میان میگذاریم که با حوصله پاسخ میدهد.
درباره وجود روغن موتور تقلبی میپرسیم. آقای چراغی میگوید قضیه فراتر از این حرفهاست. مردم به روغن حساساند که درست است و توضیح خواهم داد. اما اهمیت فیلتر مغفول مانده و باید آگاهیسازی کرد.
ببینید! تا یک سال، یک سالونیم پیش جنس از چین وارد میشد و اینجا برند اروپایی میخورد. میپرسم به سفارش ایران؟ تأیید میکند و میگوید مردم برندهای پرفلکس و فلیتگارد را عمدتا تقلبی میخریدند.
اما همین هم در یک سال گذشته روندش عوض شد و رو به وخامت بیشتری گذاشت. بهدلیل سختشدن واردات در این مدت همین کار را دارند در کارگاههای زیرپلهای انجام میدهند.
میپرسم که شرکتها خودشان نمایندگی دارند؟ این مقام صنفی میگوید اصلا نمایندگی وجود ندارد. برندهایی مثل پرفلکس، مان و فلیتگارد برای ماشینهای سنگین و سواری هیچ نمایندگی ندارند و نمایندگی هم تاجر میتواند بیاورد، اما خیلی گران میشود.
اما چه کار میکنند؟ همین برندها را با قیمت سنگین از زیرپلهایساز میخرند و به مردم میدهند. مردم هم میخرند و حق هم دارند. قیمت خودرویشان در این مدت خیلی سنگین شده و عملا بعد از خانه مهمترین سرمایه فرد است.
به همین خاطر نگهداشت آن را مهم میدانند. حالا یک چیزی مانند فیلتر که حکم کبد ماشین را دارد و کارش تصفیه روغن است تقلبی باشد، روغن تقلبی هم موتور ماشین را میسوزاند و با این هزینهها ضربه سنگینی به اقتصاد یک خانواده میزند.
امروز پراید ۱۰ تا ۲۰ میلیون هزینه تعمیر موتور دارد. مشکل اینجاست که ایرانخودرو برند مشخصی برای ماشینش تعیین نکرده و بازار سوداگری و تقلب را برای متخلف هموار کرده است.
یک مثال بزنم. فیلتر پرلکس مختص خانواده پژو است و امروز بهوفور در کشور موجود است. ۱۲ تا ۲۰ هزار تومان قیمت دارد. اما ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان فروخته میشود هیچ ضابطه و نظارتی هم ندارد.
میپرسم نمایندگیهای رسمی چطور؟ چراغی میگوید نمایندگیها از برند خوب ایرانی استفاده میکنند، اما کار تعویض روغن و فیلتر را عموما مردم به نمایندگی نمیبرند و البته نمایندگیها هم در راندن مشتری بیتقصیر نیستند. خب تا اینجا اقتصادی بود. اما مشکل بغرنجتر هم میشود.
فیلتر کابین را در نظر بگیرید. وقتی کولر یا بخاری را روشن میکنید بادی که وارد اتاق میشود از این فیلتر میگذرد. حالا در ساخت این فیلتر از لایه چسب استفاده میکنند. تازه اگر معرفت داشته باشند! و شما چسب استنشاق میکنید.
بدتر از آن از کاغذ فیلتر هوا که پر از رزین است در ساختش استفاده میکنند. این یکی دیگر فاجعه است. این مسئله را باید به مردم گفت و هشدار داد.
میپرسم مردم اصلا قادر به تشخیص آن هستند؟ میگوید نه، اما با هشدار شاید بتوانیم حساسشان کنیم و حساسیت مردم عکسالعمل نهادهای نظارتی را برانگیزد. به انبار تعویض روغنیها سرکشی کنند، چون تشخیص و شناسایی کارگاهها بسیار دشوار است. ا
ما میشود به مردم این را منتقل کرد که جنسی که میخرند استاندارد شده باشد. آن استاندارد یک کد دارد که با پیامک میشود شماره سریال آن را چک کرد که واقعی است یا نه.
مشکل تعزیرات این است که فقط میرود سراغ قیمت و در قیمت هم فقط کالای ایرانی، چون قیمتش مشخص است. تعزیرات تخصصی ندارد که بپرسد پرفلکس را با کدام برگ سبز منتشر کردی؟ از کدام شرکت معتبر خریدی؟ سؤالات درست نیست و جا برای تقلب باز میشود.
تعویض روغن ۲۰۶، الان بسیار به نسبت واقعی بالاست. نکته مهمتر اینکه با فیلتر استاندارد تا ۲۰درصد از آلودگی هوا میشود کاست. میپرسم چنین حجمی از تخلف بدون فساد دولتی و رسمی ممکن است؟
با کمال تأسف تأیید میکند که چنین چیزی هست. اما با اطلاعرسانی میشود این تخلفات را اقلا سخت کرد. میپرسم با این قیمتها اصلا انگیزه واردات کالای اصل وجود دارد؟ میگوید مردم که پول جنس اصل را دارند میدهند مشکل از سودجویی بیش از حد عدهای است.
فیلتر پورشه هم چیز پیچیده و عجیبی نیست و تولید داخل کاملا تأمین میکند. مشکل در فیلتر ماشینهای سنگین است که پیچیده هستند و آسیبشان هم بالاتر است. از گردش مالی این بازار سؤال میکنم.
چراغی میگوید سالانه ۳۴۰ میلیون تعویض داریم با میانگین ۳۵۰ هزار تومان! ببینید چه عددی است، اما هیچ توجهی به آن نشده تا امروز.
مسئلهای که هم به اقتصاد خانواده، هم آلودگی هوا و هم اضافه مصرف سوخت مرتبط است و مغفول مانده. تازه این نوک کوه یخ است و میشود بیشتر هم از آن گفت. تا چه شود.