در نظریه شتاب گرایی این ایده مطرح میشود که به جای غلبه بر سرمایه داری و فرایندهای مرتبط با آن باید به تسریع آن دامن زد تا بتوان تغییرات بنیادی را ایجاد کرد. اکنون نیز نئونازیها معتقدند باید به هرج و مرج ایجاد شده در اوکراین دامن زد تا تغییرات بنیادین برای سلطه نژاد سفید حاصل شود. فلسفه شتاب گرا باید جدی گرفته شود چرا که فاجعه آفرین بوده است. نمونه آن تیراندازی فردی معتقد به فلسفه شتاب گرا در سال ۲۰۱۹ میلادی به دو مسجد در کرایست چرچ نیوزیلند و کشته شدن ۵۱ نفر در جریان آن بود.
فرارو- ریتا کاتز؛ تحلیلگر امور ترویسم و از بنیانگذاران گروه اطلاعاتی جستجوی نهادهای تروریستی بین المللی (SITE) یک شرکت اطلاعاتی خصوصی در واشنگتن است. این موسسه شبکههای تروریستی بین المللی را ردیابی میکند و پیام ها، ویدئوها و هشدارهای اولیه درباره بمبگذاریهای انتحاری را از شبکههای ارتباطی گروههای تروریستی رهگیری و توزیع میکند. او و اعضای شرکت اش ساعتها وقت روزانه خود را در گروههای آنلاین محافظت شده افراطی با استفاده از رمزهای عبور به دست آمده صرف میکنند و به رصد مکالمات و ارتباطات اعضای آن گروهها میپردازند. در اکتبر سال ۲۰۰۷ میلادی، فاش شد که کاتز یک نسخه از ویدئوی "اسامه بن لادن" رهبر سابق القاعده که هنوز توسط آن گروه منتشر نشده بود را کشف کرده و به دولت بوش ارائه داده بود. کاتز هم چنین عامل اصلی انتشار ویدئوی اعدام استیون ساتلوف" روزنامه نگار امریکایی - اسرائیلی توسط داعش بود. این موضوع پس از آن مشخص شد که داعش اعلام کرده بود این ویدئو به اشتباه در اینترنت منتشر شده است و انتشار آن توسط آن گروه صورت نگرفته است.
کاتز از یک خانواده ثروتمند یهودی عراقی بوده است. پدرش پس از قدرت گیری حزب بعث تحت رهبری صدام حسین در عراق سال ۱۹۶۸ میلادی به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت و سپس در ملاء عام اعدام شد. مادرش با سه فرزندش به ایران فرار کرد و سپس آنان به اسرائیل رفتند.
به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست؛ در پیامی که در ۲۶ فوریه به یک کانال اینترنتی محبوب نئونازیها ارسال شده آمده است:"سلام، لطفاً یک پیام را انتقال دهید، زیرا دو نفر از ما در حال تلاش برای انتقال خودرو از آلمان به اوکراین هستیم". کاربر دیگری پاسخ داد:"ما سه فرانسوی هستیم. فردا صبح با خودروی خود استراسبورگ را ترک میکنیم". کاربر دیگری نوشته بود:"جایی برای دو جنگجوی آلمانی وجود دارد"؟
این قبیل پیامها محتویات انواع مکالماتی هستند که از زمانی که "ولادیمیر پوتین" دستور حمله به اوکراین را صادر کرد هر روز در گروههای آنلاین متعلق به نئونازیها و ملی گرایان سفیدپوست غربی به چشم میخورند. پیامهایی از سوی کاربرانی که سازماندهی کرده نقشه کشیده و برنامه ریزی میکنند که چگونه از مرز لهستان - اوکراین برای پیوستن به نبرد علیه روسیه به اوکراین بروند. هدف آنان دفاع از اوکراین آن طور که ما میشناسیم نیست جامعهای چند قومیتی با ایدههای دموکراتیک که توسط یک رئیس جمهور یهودی رهبری میشود.
برخی از نئونازیها به سادگی جنگ تازه در اوکراین را مکانی برای اجرای فانتزیهای خشونت آمیز خود قلمداد میکنند. با این وجود، برای دیگران نیرویی که آنان را به سمت درگیری میکشاند یک دیدگاه مشترک برای یک دولت قومی ملی گرای افراطی است. آنان اوکراین را فرصتی طلایی برای پیگیری این هدف و تبدیل آن به الگویی برای صدور در سراسر جهان قلمداد میکنند.
شبه نظامیان احتمالی توسط گروههایی مانند گردان آزوف یک جنبش شبه نظامی و سیاسی ملی گرای راست افراطی اوکراین به خدمت گرفته شده اند. آزوف در سال ۲۰۱۴ میلادی در گارد ملی اوکراین ادغام شد. همین موضوع بهانهای به دست پوتین داد تا ادعا کند که دولت اوکراین توسط نئونازیها اداره میشود.
اگرچه آزوف یک جنبش حاشیهای در اوکراین محسوب میشود، اما در میان بسیاری از افراط گرایان نمادی مهم محسوب میشود. آن گروه آشکارا از غربیها برای حضور در صفوف خود از طریق سایتهای برتر نژادپرستان سفید پوست برای حضور در اوکراین دعوت کرده است. برچسبها و نمادهای آزوف در سرتاسر جهان دیده شده اند: در تظاهرات نئونازیها در جولای ۲۰۲۰ میلادی در تنسی تا بر روی موتور سیکلت عامل بمبگذاری در مسجدی در ایتالیا.
واضح است که همگان در جریان راست افراطی گروه آزوف را ستایش نمیکنند، زیرا برخی از آنان آن گروه را با اسرائیل یا حامیان مالی یهودی مرتبط میدانند. با این وجود، از زمانی که آزوف در ۲۵ فوریه به طور علنی مبارزان خارجی را به صفوف خود دعوت کرد گروه چت تلگرام رسمی آن سازمان مملو از پیامهایی از سوی شهروندان ایالات متحده، بریتانیا، آلمان، فرانسه، اسپانیا، هلند، سوئد، لهستان و سایر کشورهای غربی بوده است افرادی که برای پیوستن به آن گروه در اوکراین ابراز علاقمندی کرده اند. گروهها و کانالهای چت نئونازی به زبانهای مختلف فراخوانهای آزوف را تکرار کرده اند.
من از زمانی که داعش خلافت خود را در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد و به دنبال هوادارانی در سطح جهانی برای پیوستن به گروه آن بود چنین سطح بالایی از فعالیت برای جذب نیرو از سوی جریانی افراطی را شاهد نبوده ام و این رویدادی کم سابقه است.
ما در گروه SITE که یک گروه اطلاعاتی با هدف ردیابی افراط گرایان جهانی است متوجه افزایش فعالیت آنلاین توسط ملی گرایان سفید پوست و نئونازیها در رابطه با جنگ در اوکراین شده ایم. در میان صدها نفری که در هفتههای اخیر قصد خود را برای پیوستن به آزوف اعلام کرده اند چندین نئونازی شناخته شده دیده میشوند. به عنوان مثال، MD یکی از اعضای آمریکایی گروه چت عضوگیری آزوف بارها تلاش کرده است تا هموطنان خود را به پیوستن به گردانهای آن جریان در اوکراین ترغیب کند. او در پیامی نوشته بود:"آیا آمریکاییهایی وجود دارند که به دنبال رفتن باشند؟ ما میتوانیم گروهی را به آنجا اعزام کنیم".
ما کشف کردیم که MD هم چنین عضو برخی از سادیستی (دگرآزار)ترین گروههای چتهای راست افراطی در تلگرام است جایی که او پیشنهاد ایجاد یک گروه شبه نظامی نئونازی در ایالات متحده را داده است.
D یکی دیگر از اعضای گروه چت یک کهنه سرباز در بریتانیا است که در دهها گروه نئونازی در تلگرام فعال است. مانند MD او به دنبال تشکیل گروه متشکل از هموطنان خود بوده است. D در ۲۷ فوریه نوشت:"سلام به بریتانیایی ها، من در بریتانیا هستم و امیدوارم یک تا دو هفته دیگر کشور را ترک کنم. "
انگیزههای D حتی نگران کنندهتر از MD به نظر میرسید. او نوشته بود:"در هر حال زمانی که به اوکراین برسم هر یهودیای را ببینم به قتل خواهم رساند". در پست دیگری در بخشی از این نوشته آمده بود:"در حال جمع آوری وسایل ام هستم. هایل هیتلر، هایل اوکراین و بیایید همه یهودیان را برای ووتان (ووتان خدایی از اساطیر اسکاندیناوی است که بسیاری از افراط گرایان راست افراطی در لفاظی و زیبایی شناسیهای خود به آن متوسل میشوند) بکشیم"! D بعدا نشان داد که "گروهی را از بریتانیا" برای اعزام نیرو به اوکراین تشکیل داده است.
کاربری با نام Z در تاریخ ۲۵ فوریه نوشته بود:"پسران لهستانی که در آمریکا زندگی میکند و به دنبال کمک به هر طریقی هستند من میتوانم به آنان کمک کنم از کلاه ایمنی تا جلیقه از همه نوع را در اختیار دارم". Z هم چنین یکی از اعضای فعال در بسیاری از گروههای چت نئونازی است. نکته جالب توجه آن که او در یک گروه چت دیگر نوشته بود: "از اوکراین متنفرم. "
این نفرت به این دلیل است که برتری طلبان سفیدپوست غربی و نئونازیها در اکثر موارد از دولت فعلی اوکراین حمایت نمیکنند. علت عدم حمایت آنان نه صرفا به دلیل تبار یهودی زلنسکی و یا ممنوعیت یهودستیزی در اوکراین و موارد مشابه بلکه به دلیل آن است که اوکراین یک دموکراسی در حال توسعه محسوب میشود که افراط گرایان راست افراطی با آن الگوی حکومتی مخالفت میورزند و چنین الگویی را مخالف دولت فاشیستیای میبینند که خود آرزوی تاسیس آن را دارند. در همین راستا، مدیر یک گروه چت محبوب آلمانی و انگلیسی نئونازی در حالی که از اعضای خود میخواهد به آزوف بپیوندند نوشته بود:"من از اوکراین دفاع نمیکنم من از ناسیونال سوسیالیسم دفاع میکنم".
علاوه بر این، در حالی که برخی از ملی گرایان سفید پوست تحسین خود را نسبت به پوتین ابراز داشته اند بسیاری از افراط گرایان راست افراطی غربی مخالف روسیه فعلی هستند و روسیه را با اتحاد جماهیر شوروی سابق مقایسه کرده و آن را دارای ماهیتی کمونیست و در نتیجه دشمن قلمداد میکنند. با این حال، بسیج گری فعلی نئونازیها برای اعزام نیرو به اوکراین فراتر از صرف مقابله با یک دشمن مشترک است. بسیج کنندگان جنگ روسیه و اوکراین را فرصتی بزرگ برای پیشبرد ملی گرایی سفیدپوست از طریق ستیزه جویی قلمداد میکنند. برای آنان اوکراین یک جعبه شنی به منظور دولت سازی فاشیستی برای آن نوع از قدرت مسلحانه راست افراطی است که آرزوی دیدن آن را در کشورهای خود دارند.
هم چنین، از سوی افراطیترین افراد در میان این نئونازیها نقشهای بدتر نیز طراحی شده است. آنان اوکراین را فرصتی برای پیشبرد برنامههای "شتاب گرایانه" خود میدانند که به دنبال تسریع فروپاشی تمدنی و سپس ساختن دولتهای قومی فاشیستی از خاکستر آن است. این ایده به وضوح توسط کاربری به نام "اسلواک" در گروههای چت مطرح شده است.
ما و همکاران مان در شرکت SITE او را یکی از تاثیرگذارترین صداهای نئونازی شتاب گرا در جریان راست افراطی قلمداد میکنیم. در تاریخ ۲۵ فوریه، اسلواک اعلام کرد که کشوری ناشناخته را ترک میکند تا در اوکراین بجنگد. او نوشته بود:"این جنگ ضعف جسمی و اخلاقی مردم ما را میسوزاند تا ملتی قدرتمند از خاکستر آن برخیزد. وظیفه ما این است که اطمینان حاصل کنیم شرایط به اندازه کافی وحشتناک باقی میماند تا این تحول رخ بدهد. این تحولی ضروری است. آینده ما در خطر است و ممکن است شانس دیگری به این خوبی به دست نیاوریم".
اسلواک با الهام از این موضوع نوشت که اوکراین میتواند شاهد نبرد چندین دههای خود باشد و آن را به مقاومتی که در افغانستان علیه ناتو یا روسها ایجاد شده بود تشبیه کرد. او نوشته بود:"افغانها بیش از چهل سال این کار را علیه هر دوی آن نیروها (شوروی و امریکا) انجام دادند و اکنون بر سرنوشت خود مسلط هستند. اوکراین باید یک صفحه از کتاب آنان را برای خود بردارد".
در نظریه شتاب گرایی این ایده مطرح میشود که به جای غلبه بر سرمایه داری و فرایندهای مرتبط با آن باید به تسریع آن دامن زد تا بتوان تغییرات بنیادی را ایجاد کرد. اکنون نیز نئونازیها معتقدند باید به هرج و مرج ایجاد شده در اوکراین دامن زد تا تغییرات بنیادین برای سلطه نژاد سفید حاصل شود. فلسفه شتاب گرا باید جدی گرفته شود چرا که فاجعه آفرین بوده است. نمونه آن تیراندازی فردی معتقد به فلسفه شتاب گرا در سال ۲۰۱۹ میلادی به دو مسجد در کرایست چرچ نیوزیلند و کشته شدن ۵۱ نفر در جریان آن بود. این دو حمله توسط یک مرد استرالیایی ۲۸ ساله و راستگرای افراطی به نام "بنتون هریسون تارنت" انجام شد که ساعتی پس از آن حادثه دستگیر شد. او علائم نئونازی و نیز چهارده کلمه مرتبط با برترپنداری نژاد سفید بر روی اسلحهها و پستهای آنلاین خود داشته است. حملات مشابه در کالیفرنیا و جاهای دیگر طراحی شده بودند.
البته هیچ یک از این تحولات ادعاهای پوتین مبنی بر این که جنگ برای "نازی زدایی" در اوکراین صورت گرفته را تایید نمیکند. پیشینه یهودی زلنسکی را فراموش کنید. پوتین خود در جایگاهی نیست که چنین ادعایی را مطرح کند چرا که او به "رینالدو نازارو" از رهبران نئونازی امریکا پناه داده است. به نظر میرسد نازارو دست کم از سال ۲۰۱۸ در روسیه زندگی کرده است.
هم چنین، پوتین به جنبش امپریالیستی روسیه پناه داده است گروهی که وزارت امور خارجه امریکا آن را به عنوان گروهی که "آموزش اقدامات شبه نظامی را به برتریطلبان سفیدپوست و نئونازیها در اروپا" ارائه میدهد توصیف کرده است. یک گزارش اطلاعاتی منتشر شده در سال گذشته نشان میداد که پوتین به این نهادها پناه میدهد تا به "تشدید شکافهای اجتماعی در غرب" دامن بزند.
حتی اگر پوتین در مورد گروههایی مانند آزوف حقیقت را بگوید این شخص او بود که با حمله به یک کشور بستر تازهای را برای رشد افراط گرایی فراهم کرد.
با این وجود، اکنون موضوع مورد بحث و مهم اعتبار یا ابطال روایتها نیست مسئله پراهمیت بر سر امنیت اوکراین و کشورهایی است که این افراط گرایان از آنجا آمده اند. از بسیاری جهات، وضعیت اوکراین من را به یاد سوریه در سالهای اولیه و میانی دهه گذشته میاندازد. همان طور که درگیری سوریه بستر مناسبی را برای رشد گروههایی مانند القاعده و داعش فراهم ساخت شرایط مشابهی نیز ممکن است در اوکراین برای راست افراطی ایجاد شود. سوریه به محل توطئه و آموزش تروریستها تبدیل شد تا حملاتی را علیه غرب انجام دهند مانند حملات پاریس در سال ۲۰۱۵ و حملات بروکسل در سال ۲۰۱۶ میلادی.
افراطی گرایانی که با موفقیت به اوکراین میرسند میتوانند با سلاحهای تازه و تجربه رزمی به خانه بازگردند یا در اوکراین باقی بمانند جایی که میتوانند بر روی هموطنان خود به صورت آنلاین تاثیرگذار باشند.
همان طور که ما به خوبی آموخته ایم فقط به این دلیل که افراط گرایان در "جایی دیگر" هستند خطر آنان را برای کشورهایی که از آن آمده اند کمتر نخواهد بود. مهم نیست که جنگ در کجا رخ میدهد چرا که همیشه برای افراط گرایان فرصتهای مناسب در هر نقطهای از جهان فراهم میشوند.