فرارو- اگر در افسانهها و قصههای سنتی ملتهای مختلف جستجو کنیم، پیدا کردن دستمایههایی برای داستانهای ترسناک اصلا کار سختی نیست. بخصوص مناطق شمال اروپا با شبهای طولانی و هوای مهگرفتهاش بستر مناسبی برای اینجور داستانهای وهمآلود و هراسآور است. فیلم هلندی «مولوخ» هم نمونهای از همین داستانهاست. این فیلم تقریبا به طور کامل از کلیشههای رایج ژانر ترسناک پیروی کرده و از اینجهت خلاقیت خاصی در آن وجود ندارد؛ اما فضاسازی خوب و روایت جذابی که دارد آن را به اثری تماشایی و برجسته تبدیل کرده است.
به گزارش فرارو؛ شخصیت اصلی فیلم زنی به اسم بتریک است که به تازگی همسرش را از دست داده و همراه با دختر خردسال و پدر و مادرش در یکی از روستاهای شمال هلند زندگی میکند؛ سرزمینی سرد و مهآلود که بخش وسیعی از آن را جنگل و باتلاق پوشانده است. او علاوه بر اندوه مرگ همسرش هنوز تحت تاثیر ماجرای قتل مادربزرگش که سی سال پیش اتفاق افتاد نیز هست؛ قتلی عجیب و رازآلود که قاتل آن هرگز معلوم نشد.
ماجرای فیلم با پیدا شدن چندین جسد قدیمی و مرموز در باتلاقهای اطراف روستا آغاز میشود. این جسدها همگی متعلق به زنانی هستند که گلویشان بریده شده است و از اینجهت یادآور یک افسانۀ ترسناک محلی هستند؛ افسانۀ یک روح شرور که قرنها قبل برای انتقام گرفتن از کسانی که آزارش داده بودند خودش را به شیطانی به اسم مولوخ فروخته است. بتریک فکر میکند که این جسدها و اتفاقات عجیب و غریب دیگری که دارد میافتد شاید به نوعی با یک نفرین قدیمی که خانوادۀ آنها را دچار کرده در ارتباط باشد.
«مولوخ» از آن فیلمهای ترسناکی نیست که خیلی صحنههای وحشتناک ناگهانی داشته باشد؛ ترس در فضای فیلم جاری است و قطعات مختلف پازل به تدریج و آهسته آهسته به مخاطب داده میشوند. بعضی از فیلمهای ترسناک تا یک جایی به معرفی شخصیت شرور فیلم میپردازند و از آنجا به بعد به سمت گرهگشایی پیش میروند، اما «مولوخ» تا آخرین دقیقه و تا آخرین سکانس هنوز وحشت خودش را کاملا آشکار نکرده است. این باعث میشود که روایت فیلم غافلگیرانه باشد و مخاطب نتواند تا لحظۀ آخر حدس بزند که سرانجام قصه چگونه خواهد بود.
صحنهپردازی و جلوۀ بصری فیلم دقیقا همان چیزی است که از یک فیلم ترسناک شمالی انتظار داریم؛ جنگل، باتلاق، علفزار و حتی کوچهها و خیابانهای شهر همگی جلوهای تسخیرشده و رازآلود دارند و موسیقی فیلم هم نقش مهمی در القای این احساس دارد. با اینکه ریتم فیلم چندان پرشتاب نیست، اما این باعث از بین رفتن گیرایی آن نشده است. مضامین مختلفی مثل نفرین، جادو، تسخیر و مناسک شیطانی، همگی کم کم وارد داستان فیلم میشوند و این باعث میشود که تماشای فیلم برای مخاطب کسالتآور نشود.
«مولوخ» در ظاهر یک فیلم ترسناک معمولی است که نه جلوههای ویژۀ خیلی خاصی دارد و نه داستان خیلی تازه و خلاقانهای؛ اما قصۀ این فیلم آنقدر خوب و درست روایت شده که ما را کاملا با ماجرا درگیر میکند و تا آخر به دنبال خودش میکشاند. پایانبندی فیلم یکی از بهترین قسمتهای آن است که احتمالا تا مدتها آن را فراموش نخواهید کرد. صحنۀ آخر فیلم نه تنها آخرین قطعه از پازل فیلم است بلکه به نوعی این داستان ترسناک را ابدی و تمامنشدنی جلوه میدهد.
- کارگردان: نیکو فاندن برینک (Nico van den Brink)
- بازیگران: سالی هارمسن (Sallie Harmsen)، آنکه بلاک (Anneke Blok) و دیگران
- امتیاز: ۶.۲/۱۰