تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: هر توافقی که برای ایران - در ازای دادن امتیازات موقت و برگشتپذیر - یک «فضای تنفس» ایجاد کند، دستاورد مثبتی است.
به گزارش ایلنا، رضا نصری کارشناس مسائل دیپلماتیک در پاسخ به این سوال که علی باقری در واکنش به خبر ارائه پیشنویس از سوی جوزپ بورل اعلام کرده ما پیشنهادات خود را برای هموارسازی مذاکرات با هدف اصلاح شرایط پیچیده خروج آمریکا از برجام ارائه کردیم، از نظر شما این پیشنهادات به چه شکلی بوده و این بار چقدر احتمال دارد مذاکرات به نتیجه مطلوب برسد، گفت: ایران بر سر موضوع «تضمین» و «انتفاع اقتصادی» از بازگشت به برجام تاکید دارد. یعنی این دو مطالبه به عنوان اصول ثابت روی میز قرار دارد و سایر راهحلها و فرمولهای پیشنهادی نیز مشتقاتی از این اصول هستند.
وی افزود: اکنون آقای بورل در همین راستا فرمولی مطرح کرده و احتمالاً آقای باقری اصلاحات یا تغییراتی را در همین جهت پیشنهاد داده است. در کُل، همین داد و ستد نشانه مثبتی است که احتمالاً راه را برای برگزاری یک دور نشست جدید در وین باز میکند. البته طبیعی است رسانهها و بازوی تبلیغاتی طرف مقابل پیشنهادات ایران را «زیادهخواهی» جلوه دهد یا ایران را متهم به کارشکنی کند تا از این طریق به تیم مذاکرهکننده ایرانی فشار بیاورد. اما حقیقت این است که آنچه در صحنه مذاکرات برقرار است با آنچه در فضای رسانهای مطرح میشود، تفاوتهایی دارد.
رضا نصری در پاسخ به این سوال که تا چه میزان پیشنهاد مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به دو طرف مذاکره کننده، میتواند مورد قبول هر دو طرف واقع شود گفت: هر دو طرف در پذیرش راهحل، محدودیتها و محذوریتهایی دارند. در آمریکا، فضای سیاسی حاکم در واشنگتن به تدریج به یک فضای تند «انتخاباتی» تبدیل میشود که اصطلاحاً در خود آمریکا به آن Silly Season یا «فصل بی عقلی» میگویند! در چنین فضایی، شعارهای تند و قلدرمآبانه - نسبت به برنامههای اعتدالی و راهحلهای عاقلانه - طرفداران بیشتری پیدا میکنند و نامزدهای کُرسیهای کنگره نیز - که به شدت نیازمند حمایت مالی و تبلیغاتی برخی لابیها هستند - برای خوشآمد آنها مواضع گستاخانه اتخاذ میکنند که کار را برای طرفداران توافق سختتر خواهد کرد.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر، جلسه شورای حکام آژانس در ماه سپتامبر برگزار خواهد شد و چنانچه ایران تا آن زمان با آژانس به نوعی تفاهم دست نیافته باشد، شورای حکام نیز مجبور خواهد شد - بخاطر حفظ جایگاه و اعتبارش هم که شده - دست به تمهیدات تندی علیه ایران بزند که آن نیز به نوبه خود راه را برای انعقاد توافق دشوارتر خواهد ساخت. از طرف دیگر، برای دولت فعلی ایران نیز پذیرش توافق حاوی ریسک سیاسی سنگینی است چرا که میداند در عمل تداوم توافق - جدا از هر آنچه روی کاغذ نوشته شده باشد - منوط به ترسیم یک نقشهراه بلندمدت برای مدیریت تنش با آمریکاست و زمامداران فعلی دولت - دستکم اگر سابقهٔ آنها ملاک باشد - همواره با چنین راهبردی مخالفت کردهاند. در هر حال، این ملاحظات از هر دو سو به نوعی مانع سیاسی و روانی برای تصمیمگیران تبدیل شده است.
رضا نصری در پاسخ به این سوال که امکان دارد درخواستهای ایران مانند تضمین و همچنین خروج سپاه از لیست سیاه در برنامه پیشنویس بورل وجود داشته باشد، گفت: همانطور که ذکر شد، موضوع تضمین و انتفاع اقتصادی (که خروج سپاه از لیست سیاه زیرمجموعهای از آن است) دو اصل ثابت روی میز مذاکره است و فرمولهای پیشنهادی همگی مشتقاتی از این اصول هستند. حال، ممکن است مثلاً برای بحث خروج سپاه از لیست سیاه پیشنهاداتی برای معاف کردن برخی شرکتها و زیرمجموعههای سپاه از تبعات حضور در این لیست (به جای خروج کُلیت این نهاد از لیست) پیشنهاد شده باشد یا ممکن است خروج سپاه از لیست به وقوع اتفاقی در آینده موکول شده باشد. در هر حال، حتماً به درجاتی به این موضوعات در پیشنهاد آقای بورل پرداخته شده است.
رضا نصری در خصوص میزان غنیسازی ایران گفت: اول اینکه موضع «رسمی» ایران همچنان این است که ساخت سلاح هستهای در دکترین دفاعی کشور جایگاهی ندارد و ایران -مطابق فتوای رهبری - قصد مبادرت به ساخت و استفاده از چنین سلاحهایی را ندارد. پس مهم است تاکید شود آنچه برخی سیاستمداران عنوان میکنند به معنی عزم جدیدی در ایران برای ساخت سلاح نیست.
وی افزود: ثانیاً، تحلیل آمریکاییها و اسرائیلیها در مورد پیشرفت برنامه هستهای ایران متکی به دادهها و اطلاعاتی است که نهادهای امنیتی آنها خود از طرق مختلف گردآوری میکنند. به عبارت دیگر، محاسبات واقعی آنها چندان متاثر از اظهارات رسانهای و مصاحبههای برخی مقامات سیاسی ایران نیست که حال تصور کنیم با این اظهارات تغییر خاصی در ارزیابی آنها از توان ایران رخ میدهد.
نصری تصریح کرد: به عبارت دیگر، آنچه برخی مقامات ایران بیان کردهاند، سرویسهای آمریکایی احتمالاً از قبل میدانند! اما طبیعتاً، این قبیل اظهارات بر فضای رسانهای و افکار عمومی در آمریکا و غرب تاثیر میگذارد و این تاثیر نیز میتواند بر تصمیمات «سیاسی» سایه بیفکند. حال، باید دید آیا این تاثیر در جهت تسهیل توافق عمل خواهد کرد یا اینکه توسط جریانهای افراطی و جنگطلب به منظور تشدید تنش مصادره خواهد شد.
رضا نصری در پاسخ به این سوال که ایران و آمریکا سعی دارند زمینه ایجاد توافق درباره برجام و داشتن اراده را به زمین دیگری بیاندازند از نظر شما امروز اراده حصول توافق در زمین چه کسی است و چه کارهایی باید انجام دهد، گفت: به نظر من ایران سالها حُسننیت خود را به نمایش گذاشته و حتی برای آرام نگه داشتن فضای بینالمللی و منطقهای از جیب خود هزینه کرده است. اما دولت بایدن هنوز جرأت و جسارت لازم برای مواجهه با جریان ضد برجام در واشنگتن را پیدا نکرده است و همواره ملاحظات سیاست داخلی را بر ثبات بینالمللی و منطقهای و سرنوشت رژیم بینالمللی عدم اشاعه ترجیح داده است. معتقدم ایران میتوانست با هوشمندی بیشتری راه را برای اتخاذ یک تصمیم کمهزینهتر سیاسی برای بایدن هموار سازد، اما در نهایت من هم توپ را در زمین آمریکا میبینم.
رضا نصری در پاسخ به این سوال که احتمال دارد توافق در چه زمانی حاصل شود، گفت: نشست شورای حکام آژانس در ماه سپتامبر تقریباً همزمان با اجلاس مجمع عموم سازمان ملل برگزار خواهد شد. اگر تا آن زمان، «شکست توافق» اعلام نشده باشد، دستکم امید است حضور آقای رئیسی در نیویورک - و ملاقات او با مقامات ارشد غربی - در آن زمان به تغییر دینامیک موجود و قرار گرفتن روند دیپلماسی بر مسیر مثبت و ریل درست کمک کند.
نصری در پاسخ به این سوال که آیا در این شرایط، توافق موقت میتواند به عنوان پلن بی مورد مذاکره قرار بگیرد، گفت: هر توافقی که برای ایران - در ازای دادن امتیازات موقت و برگشتپذیر - یک «فضای تنفس» ایجاد کند، دستاورد مثبتی است.