bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۷۷۶۴۷
"سید نادر نوربخش"؛ کارشناس مسائل اروپا در گفتگو با فرارو بررسی می‌کند:

تبعات یک انتخاب بی‌سابقه در ایتالیا

تبعات یک انتخاب بی‌سابقه در ایتالیا

«اول فرهنگ و سپس دغدغه‌های اقتصادی، به دلیل و با محوریت مساله "مهاجرت"، عمده مولفه‌هایی هستند که نقشی قابل توجه را در اوج گیری کنونیِ جریان راست افراطی در ایتالیا و اقبال مردم به آن بازی کرده و می‌کنند. محوریت مساله مهاجرت در معادله مذکور تا حد زیادی ناشی از موقعیت جغرافیایی ایتالیایی و مهاجر‌پذیر بودنِ این کشور است.»

تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - ۰۹ مهر ۱۴۰۱

فرارو- انتخابات پارلمانی ایتالیا اخیرا در تاریخ ۲۵ سپتامبر برگزار شد و حزب راست گرایِ افراطی "برادران ایتالیا" به رهبری "جورجیو ملونی" توانست در قالب این انتخابات، پیروزی قابل توجهی را کسب کند. پیروزی که در نوع خود موجب قدرت گیری جریان سیاسی شده که از زمان سقوط دولت فاشیستی "بنیتو موسولینی" در جریان جنگ جهانی دوم، شاید بیشترین شباهت (از منظر دستورکار‌ها و اولویت‌های سیاسی) را به آن داشته باشد.

در عین حال، برای نخستین بار نیز یک زن یعنی جورجیو ملونی، رهبر حزب راست گرای افراطیِ برادران ایتالیا، به کرسی نخست وزیری ایتالیا دست پیدا می‌کند.

در این چهارچوب، تحلیل و تفسیر‌های مختلفی در مورد پیروزی راست گرایان افراطی و عمده محرک‌های تحقق این مساله مطرح می‌شود. با این همه اینطور به نظر می‌رسد که ریشه‌های حقیقی این موضوع را بایستی از چشم‌انداز حوزه "جامعه شناسی سیاسی" تحلیل و ارزیابی کرد. اهمیت این مساله مخصوصا با توجه به تبعات قابل توجه پیروزی راست گرایان افراطی بر عرصه سیاست داخلی و مخصوصا سیاست خارجی ایتالیا و تاثیر پذیری دیگر کشور‌های اروپایی از این کشور، بیش از پیش برجسته می‌شود.

تحلیل پیروزی جریان راست افراطی در انتخابات ایتالیا از منظردر این راستا، فرارو در گفتکو با "سید نادر نوربخش"، دکترای روابط بین الملل و کارشناس مسائل اروپا، به تحلیلِ ریشه‌ها و پیامد‌های قدرت گیری جریان راست افراطی در ایتالیا، از چشم انداز جامعه شناسی سیاسی می‌پردازد.

مساله مهاجرت و اقتصاد، محرک های اصلی اوج گیری مجدد راست افراطی

 

محرک‌های اصلی بازگشت جامعه ایتالیا به احزاب سیاسی راست افراطی را چه ارزیابی می‌کنید؟
من محرک اصلی این موضوع را مساله "مهاجرت" می‌دانم. این بدان معناست که ورود گسترده مهاجران خارجی به کشور‌های اروپایی، در آن‌ها نگرانی ایجاد کرده و می‌کند. نگرانی‌هایی که در درجه اول در حوزه مسائل فرهنگی-هویتی اتفاق می‌افتند. فراموش نکنیم که مثلا کشوری نظیر ایتالیا، از جمله کشور‌هایی است که پایین‌ترین نرخ زاد و ولد را در میان کشور‌هایی اروپایی دارد و این موضوع نوعی هراس را در آن ایجاد کرده که تعداد بالای مهاجران و نرخ زاد و ولدِ بالا میان آن ها، کم کم می‌تواند به نوعی تصرفِ ایتالیا از سوی مهاجران ختم شود.  موضوعی که نابودی فرهنگ و هویتِ کشوری نظیر ایتالیا را نیز در برخواهد داشت. جدای از این ها، مسائل و نگرانی‌های اقتصادی نیز نقشی قابل ملاحظه را در اقبال مردم ایتالیا به جریان راست افراطی و استقبال از آن در جریان انتخابات پارلمانی اخیر این کشور بازی کرده اند. از این منظر، ورود مهاجران به ایتالیا موجب می‌شود که شغل‌های مردم این کشور از دستشان برود و مهاجران آن‌ها را در کنترل بگیرند و یا حداقل اینکه دستمزد‌ها کاهش پیدا کنند.

در این چهارچوب، اول فرهنگ و سپس دغدغه‌های اقتصادی، به دلیل و با محوریت مساله "مهاجرت"، عمده مولفه‌هایی هستند که نقشی قابل توجه را در اوج گیری کنونی جریان راست افراطی در ایتالیا و اقبال مردم به آن بازی کرده و می‌کنند. محوریت مساله مهاجرت در معادله مذکور تا حد زیادی ناشی از موقعیت جغرافیایی ایتالیا و مهاجر پذیر بودنِ این کشور است.

مساله‌ای که در ماه‌ها و سال‌های اخیر توجه افکار عمومی را نیز به نحو قابل ملاحظه‌ای به سمت خود جلب کرده و موجب شده تا این موضوع به هسته اصلی کارزار‌های تبلیغاتی و انتخاباتی جریان‌های سیاسی ایتالیایی تبدیل شود. دستورکاری که احزاب راست افراطی در مورد آن مانور زیادی را نیز انجام می‌دهند و با اعلام سیاست‌های سخت گیرانه خود در این حوزه، توجه افکار عمومی را به سمت خودشان جلب کرده اند.

از منظر اجتماعی، پایگاه حمایتی جریان راست افراطی را چه افراد و گروه‌هایی تشکیل می‌دهند؟
افرادی که به راست افراطی در ایتالیا رای می‌دهند معمولا افرادی با درآمد پایین، ساکن شهر‌های کوچک و روستا‌ها هستند و از سطح تحصیلات پایین تری نیز برخوردارند. از این رو، در شهر‌های بزرگ، افراد ثروتمند‌تر که سطح تحصیلات بالاتری نیز دارند، اصولا از راست افراطی حمایت نمی‌کنند. این مساله از حیث جامعه شناسی سیاسی از اهمیت زیادی برخوردار است.

جدای از این ها، حزب "برادران ایتالیا" به رهبری "جورجیو ملونی" که در حال حاضر بیشترین آرا را در جریان انتخابات اخیر ایتالیا به خود اختصاص داده در ائتلافی با دو حزب دیگر به سر می‌برد. یکی حزب "لیگا" متئو سالوینی و دیگر حزب "فورزا ایتالیا" سیلیوی برلوسکونی. سابق بر این، دو حزب مذکور نسبتِ آراشان از سبد رایِ حزب برادران ایتالیا بیشتر بود با این حال اکنون میزان آرا و اقبال عمومی به آن‌ها کاهش پیدا کرده و شاهدیم که آرا حزب برادران ایتالیا به شدت افزایش پیدا کرده است. از این رو، این ائتلاف موفقیت خود را مدیونِ حزب برادران ایتالیا است. حزبی که مهمترین ویژگی آن تاکید بر ارزش ها، فرهنگ، و ملی گرایی ایتالیایی است.

عمده تبعات قدرت گیری راست گرایان افراطی در ایتالیا را چه می‌دانید؟
در رابطه با تبعات قدرت گیری راست گرایان افراطی در ایتالیا نیز در ابتدا باید به همان مساله مهاجران و ایجاد محدودیت‌های جدی جهت ورود آن‌ها به ایتالیا اشاره کرد. در این راستا شاهد کنترل و نظارت بیشتر بر مرز‌ها خواهیم بود. در عین حال، شاهد اوج گیری سیاست‌های پوپولیستی در ایتالیا و البته محدود کردنِ آزادی‌های فردی و مطبوعات و رسانه‌ها نیز خواهیم بود.

با این همه، بر ارزش‌های سنتی نیز تاکید زیادی خواهد شد و با موضوعاتی نظیر سقط جنین و امثالهم هم مخالفت خواهد شد. شبیه این رویکرد را در کشور‌های مجارستان و لهستان نیز شاهد بوده ایم. این‌ها عمده تبعات احتمالی قدرت گیری جریان راست افراطی در ایتالیا هستند که البته عمدتا نیز داخلی محسوب می‌شوند و همانطور که پیشتر نیز گفتم، حول موضوع مهاجرت قرار دارند.

به نظر شما آیا ایتالیا نیز در مسیر ترامپیزه شدن حرکت می‌کند؟
من چندان با این گزاره موافق نیستم دلیل اصلی این مساله نیز این است که اساسا پدیده راست افراطی در ایتالیا، از قدمتی به مراتب عمیق‌تر و بیشتر در مقایسه با پدیده ترامپیسم برخوردار است. از این رو، اصطلاح ترامپیزه شدن را باید در جایی استفاده کرد که ارجاع آن به آمریکا بوده و در نوع خود به پدیده‌ای نوظهور اشاره داشته باشد. در کشوری نظیر ایتالیا این معادله برعکس است. فراموش نکنیم که این ترامپ بود که از راست افراطی در کشور‌های اروپایی الگو گرفت. الگویی که سابقه‌ای دیرینه داشت.

در خودِ ایتالیا نیز علی رغم اینکه پس از جنگ جهانی دوم فاشیسم سرنگون شد، با این حال ما احزاب راست افراطی زیادی را داشتیم که در برهه‌هایی حتی توانسته بودند در قالب ائتلاف  سیاسی به جایگاه اجرایی نیز دست پیدا کنند. از این رو، مساله قدرت گیری اخیر راست افراطی در ایتالیا پدیده جدیدی نیست بلکه از این منظر مهم و جدید است که این‌ها برای نخستین بار توانسته اند به صورت یکدست اکثریت آرا در جریان انتخابات پارلمانی از آنِ خود کنند و این احزاب بدون نیاز به احزاب رقیب و ائتلاف با آن ها، پیروزی انتخاباتی را به دست آورده اند که این مساله از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون، در نوع خود بی سابقه بوده است.

عده‌ای معنای اخیر رای مردم ایتالیا در جریان انتخابات کشورشان را اعتراض به سلب بخش قابل ملاحظه‌ای از اختیارات حکمروایی در ایتالیا و واگذاری آن همچون دیگر کشور‌های اروپایی به اتحادیه اروپا می‌دانند. مسأله‌ای که توان دولت اروپایی در مواجهه با بحران هایشان را کاهش داده است. تحلیل شما در این رابطه چیست؟
البته که این مولفه نیز بی تاثیر نیست و در اقبال به احزاب راست افراطی موثر بوده است. با این حال این بدان معنا نیست که ایتالیا به دست احزاب راست افراطی از اتحادیه اروپا خارج شود. در این چهارچوب ما شاهد شکل گیری محوری خواهیم بود که این محور در برابر اتحادیه اروپا قدرت بیشتری را خواهد گرفت. توجه داشته باشید که اکثریت مرم ایتالیا همچنان حامی حضور این کشور در چهارچوب اتحادیه اروپا هستند و از منافع حضور خود در این اتحادیه استفاده می‌کنند.

از این رو، بحثِ خروج از این اتحادیه از جانب ایتالیا در دستورکار نیست. این موضوع به ویژه پس از "برگزیت" و خروج بریتانیا از چهارچوب اتحادیه اروپا، بدبینی‌ها نسبت به پدیده خروج از اتحادیه مذکور را تقویت کرده است. با این حال، اصلاح سازوکار‌ها در دستورکار است. در واقع جریان‌هایی خواهان کاهش اختیارت اتحادیه اروپا در اصول مرتبط با مساله حکمروایی هستند. نکته دیگر این است که باید توجه داشت که ایتالیا یکی از کشور‌های مهم اتحادیه اروپا و به نوعی جز بنیانگذاران این اتحادیه است و از نظر اقتصادی نیز جایگاه سومِ این اتحادیه را به خود اختصاص می‌دهد.

در این چهارچوب اینکه در یکچنین کشوری احزابی در راس کار باشند که با این اتحادیه میانه خوبی ندارند، در نوع خود موجب می‌شود تا کشور‌ها و احزاب دیگری که آن‌ها نیز با اتحادیه اروپا و دستورکار‌های آن میانه خوبی ندارند، پشتشان گرم شود. در این رابطه مثلا می‌توان به کنشگری‌های "ویکتور اوربان" نخست وزیر مجارستان در این کشور اشاره کرد.  از این رو، اوج گیری جریان راست افراطی در ایتالیا در جریان انتخابات پارلمانی اخیر این کشور می‌تواند پیامی را به بلوکی از احزاب و سیاستمدارانی بدهد که خواهان کاهش حوزه اختیارات اتحادیه اروپا هستند و به نوعی این موضوع خبر خوشایندی برای آن‌ها خواهند بود.

bato-adv
bato-adv
bato-adv