حدود ساعت ۲ بامداد بیستم مرداد بود که ماموران انتظامات بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد در تماس با پلیس، از مرگ جوان ۳۳ سالهای خبر دادند که با ضربات قمه مجروح شده بود. دقایقی بعد با حضور قاضی ویژه قتل عمد در مرکز درمانی، تحقیقات گستردهای برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت آغاز شد. بررسیهای مقدماتی بیانگر آن بود که امدادگران اورژانس پیکر نیمه جان جوان ۳۳ ساله را از محله معروف به «کوچه سماورسازان» به بیمارستان منتقل کردهاند.
تبهکاران سابقه داری که به خاطر یک دستگاه موتورسیکلت بدون صاحب، جنایت وحشتناکی را در تاریکی کوچه سماورسازان مشهد رقم زده بودند، در حالی صحنه قتل را در حضور مقام قضایی بازسازی کردند که زورگیر معروف به «سعید قارداش» راز قتل در نیمه شب را فاش کرد.
به گزارش خراسان، این متهم لاغراندام که هنوز آثار مواد افیونی در چهره اش موج میزد، در حالی از خودروی پلیس بیرون آمد که چشمان ترسناکش از بی رحمی او در تبهکاریهای خشن حکایت داشت.
او که در میان همدستان و دوستانش به «سعید قارداش» معروف بود، با قدمهای آهستهای که زنجیر پابندهای آهنین را روی سنگفرش کوچه سماورسازان میکشید، به سمت محل درگیری حرکت کرد. جایی که وی با قمهای هولناک، یکی از دوستانش را به طرز فجیعی به قتل رسانده بود.
این متهم ۳۴ ساله که حدود ۱۵ فقره سوابق کیفری را در کارنامه سیاه خود دارد، پس از تفهیم اتهام قتل عمدی مرد مسلمان از سوی قاضی «محمود عارفی راد» مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا جزئیات جنایت در نیمه شب را بازگو کند.
متهم این پرونده جنایی پس از توصیههای مقام قضایی و تفهیم مواد قانونی مبنی بر این که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت موضوع را بیان کند، با معرفی کامل خود گفت: از مدتها قبل موتورسیکلت یکی از دوستانم که در زندان تحمل کیفر میکرد به صورت امانت نزد من بود و گاهی از آن استفاده میکردم، ولی یک روز وحید (یکی از متهمان پرونده) آن را از من به امانت گرفت. من هم از موتورسیکلت پیاده شدم و آن را در اختیار وحید گذاشتم، در این میان وحید با نگرانی نزد من آمد و گفت: «محمد-ر» (مقتول) موتورسیکلت را از وی ربوده است.
برای من باور این ماجرا بسیار سخت بود و نمیتوانستم تحمل کنم که فرد دیگری دست به سرقت اموال من بزند! این بود که به همراه وحید و یکی دیگر از دوستانم به نام «جواد» در جست وجوی «محمد–ر» بودیم تا او را پیدا کنیم! ولی به هر کدام از پاتوقها میرفتیم خبری از او نبود تا این که شب حادثه بیستم مرداد گذشته به در منزل پدرش رفتیم تا او را پیدا کنیم، اما او آن جا هم نبود.
درحالی که از کوچه محل سکونت پدر «محمد-ر» بیرون آمده بودیم و در همان محله به جست وجوی شبانه ادامه میدادیم، ناگهان به طور اتفاقی او را سوار بر موتورسیکلت در کوچه معروف به «سماورسازان» دیدیم. وقتی چشم «محمد–ر» به ما افتاد، خیلی ترسید. او هراسان موتورسیکلت را روی زمین انداخت و پا به فرار گذاشت. من هم نیمچه (قمه) را کشیدم و به دنبال او دویدم. در همان حال چند ضربه به سر و سینه اش زدم که نقش بر زمین شد.
سپس همه جیب هایش را خالی کردیم و از صحنه درگیری گریختیم. این دزد سابقه دار در ادامه اعترافاتش گفت: بعد از این ماجرا زمانی که فهمیدم «محمد-ر» به قتل رسیده است، سعی میکردم به پاتوقهای قبلی نروم و به طور مخفیانه زندگی میکردم، اما در روزهای اول آبان بود که ناگهان در محاصره کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتم و درون خانهای متروکه رفتم و پشت در حمام پنهان شدم.
زمانی که کارآگاهان با شکستن قفل وارد مخفیگاه من شدند، در تاریکی آن جا چیزی دیده نمیشد و من هم در سکوت کامل به صورت ایستاده لابه لای درز دیوار قرار داشتم که در یک لحظه دستی به سویم دراز شد و مرا در حالی از آن جا بیرون کشید که دست کارآگاه هم به شدت خونی شد چرا که من چند روز قبل از دستگیری و در یکی از پاتوقهای استعمال مواد مخدر با سارقان دیگر درگیر شدم و آنها دستم را با شمشیر زخمی کردند.
با آن که زخم خون آلود دستم عفونت شدیدی داشت، ولی از ترس دستگیری به درمانگاه نرفتم و این زخم دچار بوی تعفن شده بود و وقتی کارآگاه دستم را فشرد، خون کثیفی دوباره از آن بیرون جهید!
«وحید» متهم دیگر این پرونده جنایی نیز درباره ادعای سرقت موتورسیکلت به قاضی «عارفی راد» گفت: آن روز من «محمد–ر» را که از دوستانم بود، سوار بر موتورسیکلت کردم و با هم به انتهای بولوار رسالت در منطقه سیس آباد رفتیم. در این هنگام موتورسیکلت را مقابل یک خواربارفروشی (سوپرمارکت) متوقف کردم و در حالی که «محمد-ر» ترک نشین بود، خودم از موتورسیکلت پیاده شدم و برای خرید به داخل مغازه رفتم، اما در یک لحظه او سوار بر موتورسیکلت از آن جا فرار کرد و موتورسیکلت امانتی را با خودش برد!
من هم موضوع را برای «سعید قارداش» بازگو کردم چرا که موتورسیکلت را او به من داده بود، ولی بعد از آن که «محمد–ر» را در نیمه شب پیدا کردیم، «سعید قارداش» موتورسیکلت را از او گرفت. بعد از این حادثه هم مدتی فراری بودیم تا این که وقتی زیر یکی از درختان پارک در رسالت ۸۵ نشسته بودم، ناگهان در محاصره کارآگاهان قرار گرفتم و دستگیر شدم.
در این هنگام متهم معروف به «سعید قارداش» در پاسخ به سوال قاضی ویژه قتل عمد مشهد که الان موتورسیکلت کجاست؟ مدعی شد: موتورسیکلت را چند روز بعد ماموران انتظامی به دلیل نداشتن مدارک از من گرفتند و من هم دیگر موضوع را پیگیری نکردم!
پس از آن که «جواد» سومین متهم این پرونده جنایی نیز اظهارات دیگر متهمان را تایید کرد، آنان با صدور دستوری از سوی قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی انقلاب مشهد روانه زندان شدند تا این پرونده جنایی دیگر مراحل دادرسی را طی کند.
حدود ساعت ۲ بامداد بیستم مرداد بود که ماموران انتظامات بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد در تماس با پلیس، از مرگ جوان ۳۳ سالهای خبر دادند که با ضربات قمه مجروح شده بود. دقایقی بعد با حضور قاضی ویژه قتل عمد در مرکز درمانی، تحقیقات گستردهای برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت آغاز شد.
بررسیهای مقدماتی بیانگر آن بود که امدادگران اورژانس پیکر نیمه جان جوان ۳۳ ساله را از محله معروف به «کوچه سماورسازان» به بیمارستان منتقل کردهاند. دقایقی بعد گروهی تخصصی از کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ «محمد مرادی» (افسر پرونده) وارد عمل شدند و با استفاده از تجربیات سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) دامنه عملیات پلیسی را در حالی به پاتوقهای استعمال موادمخدر گسترش دادند که با انگشت نگاری از مقتول، هویت وی مشخص شد.
از سوی دیگر تحقیقات میدانی شبانه در کوچه سماورسازان نشان داد که درگیری دزدان سابقه دار به خاطر سرقت یک موتورسیکلت بوده است، بنابراین با رصدهای اطلاعاتی و بازبینی دوربینهای مداربسته، چهره متهمان برای پلیس آشکار شد و بدین ترتیب عملیات دستگیری آنان با دستورات ویژه قاضی «محمود عارفی راد» ادامه یافت تا این که سه متهم پرونده در چند عملیات ضربتی و هماهنگ به دام افتادند.