نتایج یک پژوهش میگوید که همه چیز از جمله فعالیتهای ماوراء الطبیعه در ذهن ما رقم میخورد و با اختلالات خواب مرتبط است و این مطالعه میتواند دلیل آن را توضیح دهد.
شب به طور طبیعی برای تصور و احساس فعالیتهای ماوراء الطبیعه مناسب است، چرا که وجود نور و صدای کمتر منجر به تحریک تخیل میشود.
در حالی که این موضوع هنوز مبهم است، پژوهشهای جدید نشان میدهد که ارتباط جالبی بین باورهای ماوراء الطبیعه و یکی از مهمترین فعالیتهای شبانه ما موجودات زمینی، یعنی خواب وجود دارد.
پژوهشگران در یک مطالعه جدید دریافتند معیارهای ذهنی کیفیت خواب ضعیفتر با اعتقادات قویتر به ارواح و اجنه و شیاطین و اشباح، توانایی افراد برای برقراری ارتباط با مردگان، تجربیات نزدیک به مرگ به عنوان شواهدی از زندگی پس از مرگ و وجود حیات بیگانه و موجودات فرازمینی مرتبط است.
نویسندگان این مطالعه گزارش میدهند که این کاهش کیفیت خواب شامل بازده کمتر خواب، تاخیر طولانیتر در خوابیدن، مدت زمان خواب کوتاهتر و افزایش علائم بیخوابی است.
پژوهشگران علاوه بر اندازهگیریهای کیفیت خواب دریافتند این باور که بیگانگان فرازمینی از زمین بازدید کردهاند با فلج خواب و سندرم انفجار سر -اختلالی که با احساس صدای بلند یا صدای تصادف درون جمجمه فرد مشخص میشود- مرتبط است.
فلج خواب (Sleep Paralysis) که در میان عوام به «بختک» معروف است، نوعی اختلال خواب و حالتی است که معمولاً از چند ثانیه تا چند دقیقه طول میکشد و در این مدت شخص پس از بیدار شدن از خواب یا گاهی پیش از به خواب رفتن، توانایی انجام حرکات ارادی از خود ندارد و این حالت معمولاً با ترس همراه است. در این حالت شخص احساس میکند یک نیروی خارقالعاده چشمهای او را میبندد و بعد از به خواب رفتن، تمامی ابعاد خانه و یا محیط را میبیند و یا حتی میترسد و جیغ میکشد، ولی کسی صدای او را نمیشنود و حتی کلیه اتفاقهایی که میبیند دقیقا درست است.
سندرم یا نشانگان انفجار سر (Exploding head syndrome) نیز نوعی اختلال شنیداری هیپناگوژیک نادر است. مبتلایان به این سندرم معمولاً صدای بسیار بلندی مانند انفجار بمب، شلیک اسلحه، نواختن سنج، صدای زنگ یا گونهای صدای بلند و ناشناخته را در هنگام خواب میشنوند، به شکلی که احساس میشود منشأ این صدا داخل سر است.
این صدا معمولاً در ساعات اولیه خواب احساس میشود و لزوماً به دلیل خواب دیدن نیست. اگرچه صدای شنیده شده بسیار بلند است، ولی معمولاً با دردی همراه نیست. تعداد حملات بیماری معمولاً ثابت نیست، ولی پس از تعدادی حمله در طول یک دوره چند روزه یا چند هفتهای معمولاً یک دوره چند ماهه بهبود مشاهده میشود.
مبتلایان به طور معمول نوعی احساس ترس و اضطراب را قبل و بعد از حمله احساس میکنند که به همراه افزایش ضربان قلب است. حملات معمولاً با مشاهده تابشهای نور و اختلال در تنفس همراه است. مبتلایان ممکن است در هنگام حمله سندرم دچار ناتوانی در ادراک صداهای اطراف و یک نمونه خفیف فلج خواب شوند.
هیچ درمان شناخته شدهای برای این سندرم وجود ندارد و دلایل آن ناشناخته است، اما برخی روانشناسان آن را به خستگی ربط میدهند. موارد این سندرم در میان تمامی سنین در زنان و مردان مشاهده شده است. اگرچه زنان اندکی بیشتر از مردان به آن مبتلا میشوند و معمولاً در سنین بالای پنجاه سال رایجتر است.
سندرم انفجار سر برای نخستین بار در سال ۱۹۲۰ توسط پزشک و روانشناس ولزی به نام رابرت آرمسترانگ جونز معرفی شد.
این مطالعه جدید نشان داد که فلج خواب که در آن فرد، آگاه و هوشیار است و در عین حال قادر به حرکت نیست، بدون سایر علائم اختلال خواب مانند نارکولپسی (حمله خواب) با باور به تجربیات نزدیک به مرگ مرتبط است.
حملههای خواب در ساعات بیداری را حمله خواب یا خوابتازش یا نارکولپسی (Narcolepsy) میگویند. خوابتازش یکی از اختلالات خواب است و به میل ناگهانی و مقاومتناپذیر به خواب گفته میشود. مبتلایان به حمله خواب، در پی هیجانهای شدید دچار گرفتگی ماهیچه میشوند. بسیاری از این بیماران به فلج خواب نیز مبتلا هستند.
پژوهشگران میگویند: تا جایی که ما میدانیم، این یک یافته جدید است که ارزش بررسی بیشتر را دارد.
آنها خاطرنشان میکنند که این یافتهها به طور کلی با پژوهشهای قبلی مطابقت دارد که همچنین ارتباط بین باورهای ماوراء الطبیعه و متغیرهای خواب به ویژه فلج خواب را پیدا کرده است.
هدف این مطالعه جدید این است که با بررسی طیف وسیعتری از متغیرهای خواب با نمونهها و گروههای بزرگتر، این موضوع را بیشتر روشن کند.
پژوهشگران این مطالعه را از طریق یک نظرسنجی آنلاین انجام دادند که از طریق رسانههای اجتماعی و مجله BBC Science Focus منتشر شده بود. آنها در نهایت با ۸۸۵۳ شرکتکننده که همگی حداقل ۱۸ سال سن داشتند، به سؤالاتی در مورد چندین موضوع ماوراء الطبیعه و متغیرهای خواب پاسخ دادند.
نویسندگان این مطالعه گزارش دادند: در مورد همه ارتباطها مشخص شد که سطح بالاتری از باورهای ماوراء الطبیعه با کیفیت خواب ضعیفتر مرتبط است که ارتباطی به سن و جنسیت نیز ندارد.
در حالی که این مطالعه جدید میتواند به بهبود درک ما از ارتباط بین باورهای ماوراء الطبیعه و متغیرهای خواب کمک کند، به عنوان یک مطالعه مقطعی، برای پاسخ به یک سوال بعدی که چرا این دو موضوع با هم مرتبط هستند، طراحی نشده است.
با این حال، نویسندگان برخی گمانهزنیها را ارائه میکنند. از آنجایی که فلج خواب میتواند شامل توهمات بینایی و شنوایی باشد و سندرم انفجار سر صدایی مهیب در سر ایجاد میکند، نتایج نشان میدهند که باور به موجودات فضایی میتواند با اختلالات خواب همراه با صداها یا تصاویر مرتبط باشد.
پژوهشگران میگویند، بنابراین یک توضیح برای این ارتباط این است که شخصی که صداها یا تصاویر مرتبط با خواب را تجربه میکند، میتواند این را به عنوان شواهدی مبنی بر وجود بیگانگان یا دیگر موجودات ماوراء طبیعه تفسیر کند. اگرچه آنها خاطرنشان میکنند که هنوز برای آزمایش این موضوع به پژوهشهای بیشتری نیاز است.
از سوی دیگر، پژوهشگران میگویند که برخی از ارتباطها ممکن است مسیر دیگری را طی کنند و باورهای ماوراء الطبیعه باعث ایجاد اضطرابی میشوند که خواب را مختل کنند و باورهای ماوراء الطبیعه میتوانند خواب شب را برای همه و نه فقط برای کودکان سخت کنند.
پژوهشگران خاطرنشان میکنند که این ممکن است به توضیح اینکه چرا اعتقاد به ارواح، شیاطین یا موجودات فضایی با کیفیت پایین خواب مرتبط است، کمک کند، اما در مورد باورهایی که شامل موجودات تهدید کننده نیستند، چه میتوان گفت؟ آیا کیفیت خواب تحت تأثیر اضطراب در مورد وجود روح یا زندگی پس از مرگ نیز قرار میگیرد؟
آنها میگویند، برای پاسخ به سوالاتی از این قبیل، تحقیقات بیشتری لازم است، از جمله مطالعاتی که عوامل دیگری مانند سلامت روان، تحصیلات، ویژگیهای شخصیتی و باورهای مذهبی را به دلیل ارتباط آنها با خواب و باورهای ماوراء الطبیعه بررسی میکنند.
در حالی که این مطالعه جدید به روشن شدن پیوند میان این دو موضوع کمک میکند و ممکن است برخی از شکافهای دانش ما را در مورد آن پر کند، اما دارای چند محدودیت قابل توجه است. بهعنوان مثال، برخلاف گروه بزرگ شرکت کنندگان، آنها خودشان برای پیوستن به این مطالعه اقدام کردهاند و در واقع انتخاب نشدهاند و بنابراین بعید است که نماینده جمعیت عمومی باشند.
پژوهشگران میگویند، برای مثال، تعداد ظاهراً بالای افراد مبتلا به فلج خواب و سندرم انفجار سر میتواند نشاندهنده این باشد که افراد مبتلا به این علائم بیشتر از دیگران علاقهمند به شرکت در این مطالعه بودهاند.
پژوهشگران خاطرنشان میکنند که مطالعات آینده علاوه بر به کارگیری شرکتکنندگان بیشتر، در مورد باورهای ماوراء الطبیعه و خواب باید از معیارهای عینی متغیرهای خواب برای دقت بیشتر استفاده کند.
با این وجود، نویسندگان این پژوهش میگویند که مطالعه آنها بینشهای جدیدی را در مورد ارتباط بین خواب و باورهای ماوراء الطبیعه ارائه میدهد و در حالی که هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که ما نمیدانیم، میتواند به افزایش آگاهی از ارتباط میان آنها، هم برای بیماران و هم برای ارائه دهندگان مراقبتهای بهداشتی کمک کند.
آنها میگویند: گزارشهای مربوط به فعالیتهای ماوراء الطبیعه یا باورهای غیرعادی ممکن است به عنوان شواهد اولیه برای اختلالات شدیدتر اشتباه گرفته شوند. این مطالعه میتواند پزشکان را تشویق کند تا علاوه بر سایر اشکال آسیب شناسی روانی، اختلالات خواب و خوابپریشی را ارزیابی کنند.
خوابپریشی یا کژخوابی نوعی از ناهنجاری خواب است که شامل حرکات غیرعادی و ناهنجار، احساسات و رفتارهایی است که در رویا رخ میدهد. این رویاها ممکن است در حین به خواب رفتن، خواب، مراحل خواب یا در طول بیدار شدن از خواب رخ دهند.