این روزها سریال «پوست شیر» که از شبکه نمایش خانگی پخش میشود توانسته هم تماشاگران را با خود همراه کند، هم گفتمانی را پیرامون موضوعاتی که در اثر مطرح میشود، ایجاد کند.
به گزارش ایرنا، آنچه بیشتر توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است، فیلمنامه سریال «پوست شیر» است (نوشته جمشید محمودی و رضا بهاروند) و بسیاری از افراد در فضای مجازی به این موضوع اشاره میکنند که خط داستانی و خرده پی رنگهای آن باعث جذابیت کار شده و آنها را برای دنبال کردن قصه ترغیب میکند.
آنچه منتقدان و تماشاگران بدان اذعان دارند این است که برخلاف اغلب سریالها که فیلمنامههای ضعیفی دارند و یا از نیمه راه جذابیت قصه از دست میرود، «پوست شیر» توانسته است از فصل نخست تا اینجای فصل دوم، فیلمنامه قابل دفاعی عرضه کند.
از آنجا که داستان سریال با یک قتل و حل معمای آن گره خورده بود، حفظ حال و هوای معمایی و راضی کردن مخاطبی که عادت به دیدن سریالهای روز جهان دارد، کار سادهای نبود که البته نویسندگان «پوست شیر» از پس آن برآمده اند و در هر قسمت داستان را به گونهای روایت کرده اند که ضمن حفظ منطق روایی، شگفتیهایی هم برای تماشا داشته باشد.
همچنین، چون موضوع سریال با قتل، تجاوز، آدم ربایی، انتقام گره خورده است، بازنمایی خشونت امری غیرممکن بود؛ امری که به شکل واقع گرایانه در سریال تصویر شده است و شاید یکی از دلایل مهمی که این سریال نمیتوانست از تلویزیون پخش شود و مدیوم پلتفرم برای آن مناسبتر است، همین نمایش خشونت است که حذف آن به یک فیلمنامه و اثر ابتر منجر میشد.
یکی از مهمترین شاخصهایی که در این سریال پررنگ است و میتوان آن را فرصتی برای فرهنگسازی دانست، این است که با طرح موضوع تجاوز به یک دختر جوان توسط تبهکاران، نقش خلافکار و قربانی را جابجا نشان نداده است و شما در جای جای سریال موکدا با این مساله مواجه میشوی که دختری که مورد تجاوز قرار گرفته است یک «قربانی» است و چه درست به نمایش درآمده است که مادر، پدر، پسری که عاشق دختر است، دوست پدر هیچ کدام تصویری ناشایست از آن دختر در ذهن ندارند.
در حالی که هنوز هستند خانوادههایی که وقتی تعرضی به یک زن میشود به جای بردن انگشت اتهام به سوی فرد خاطی، خشم و نفرت و انتقام خود را متوجه زن که خود قربانی است میبرند.
ترویج فرهنگی که سریال «پوست شیر» در این زمینه ایجاد میکند و دیده شدن آن توسط اقشاری از جامعه که مبتلابه چنین مسائلی هستند حتما میتواند گام موثری برای تغییر این تصور و باور غلط در جامعه ما باشد.
از سوی دیگر کارگردانی اثر درست و به اندازه است لذا قصه خوب را به درستی ساخت و پرداخت کرده است، البته به نظر میرسد در برخی قسمتها و رویکردها میتوانست سینماییتر باشد. شاید جمشید محمودی کارگردان اثر که پیشتر در سینما سوابق قابل دفاعی دارد در تجربه سریال خود سعی کرده است اقتضائات این مدیوم را رعایت کند؛ امری که اگر کارگردان با همان استانداردهای سینمایی انجام میداد سریال بهتری نیز داشت.
و، اما در کنار این دو ویژگی نمیتوان از بازیهای خوب تیم اصلی بازیگران سریال عبور کرد. هر یک از بازیگران در جای خود به درستی قرار گرفته اند و به اندازه اکت دارند. نقشهای دوم و سوم سریال همانقدر با دقت و ظرافت نوشته و اجرا میشوند که نقش اول «پوست شیر» اینگونه است.
تنها نکتهای که میتوان درباره بازیها بدان اشاره کرد این است که میشد از ظرفیت شهاب حسینی در نقش کارآگاهی خبره و هوشمند استفاده کرد؛ گرچه به نظر میرسد این اتفاق هم به تعمد بوده است که شهرت شهاب حسینی بر دیگر نقشها سایه نیفکند و هر نقش و بازیگری بتواند به خوبی جای خود را بین بینندگان باز کند.
به هر ترتیب «پوست شیر» یکی از بهترین سریالهای این روزهای پلتفرم هاست و با توجه به اینکه تلویزیون هم آثار قابل رقابتی در این برهه ندارد لذا با اطمینان میتوان گفت بحث برانگیزترین سریال در حال پخش «پوست شیر» است که کم کم به انتهای داستان خود نزدیک میشود.
«پوست شیر» مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی در ژانر درام جنایی به کارگردانی جمشید محمودی و نویسندگی محمودی و رضا بهاروند است. هادی حجازیفر، پانتهآ بهرام، مهرداد صدیقیان، علیرضا کمالی، پردیس احمدیه، ژیلا شاهی و شهاب حسینی از بازیگران این مجموعه هستند.
نمایش این مجموعه در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ آغاز شده است.
در خلاصه قصه این سریال آمده است: نعیم که پانزده سال زندان را به عشق دیدن دخترش تاب آورده، پس از رهایی برای دیدار با او دچار بحرانی بزرگ میشود...