در صورتی که سیاست دولت سختگیری بر سفتهبازی در بازارهای موازی بازار سرمایه باشد و ریسک سیستماتیکی بورس را تهدید نکند، قطعا ارزش معاملات خرد روزانه در بورس به بالای ۲۰ هزار میلیارد تومان و در اوج خود به عدد ۴۰ هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران نخستین روز از هفته آخر فروردین ۱۴۰۲ را با رشد پرقدرت ۷۴ هزار واحدی به پایان برد و در کانال ۲.۲۵ میلیون واحدی ایستاد. این بالاترین عددی است که از آذرماه سال ۹۹ تاکنون ثبت شده است. بورس تهران دیروز با تقاضای بالایی در تمامی صنایع و سهام روبهرو شد به گونهای که روزی پر بازده در سال ۱۴۰۲را به ثبت رساند.
به گزارش اعتماد، بیشترین تاثیر مثبت روی شاخص را فملی، وغدیر و فارس گذاشتند و شاخص کل هموزن نیز در این روز یک عملکرد فوقالعاده از خود ثبت کرد و با رشد ۳.۸۷ درصدی از کانال ۷۰۰ هزار واحدی با قدرت عبور کرد. همزمان ارزش معاملات خرد بازار سهام در این روز به ۱۶۸۰۰ میلیارد تومان رسید، حقیقیها نیز در این روز در بازار سهام نقش پر رنگی داشتند و خالص خرید ۲۳۳۰میلیاردی از حقیقیها در بازار سهام به ثبت رسید.
این در حالی است که بورس در انتهای هفته گذشته با روندی اصلاحی روبهرو شده بود و دلیل آن هم ذخیره سود بسیاری از معاملهگران حقیقی و حقوقی بود. آنچه مسلم است در صورتی که سیاست دولت سختگیری بر سفتهبازی در بازارهای موازی بازار سرمایه باشد و ریسک سیستماتیکی بورس را تهدید نکند، قطعا ارزش معاملات خرد روزانه در بورس به بالای ۲۰ هزار میلیارد تومان و در اوج خود به عدد ۴۰ هزار میلیارد تومان خواهد رسید هر چند برخی تحلیلگران سال ۱۴۰۲ را سال بورس و بازدهی برای آن میدانند، اما برخی دیگر نیز رشد بورس در این سال را تنها حاصل تورم موجود عنوان میکنند.
میثم رادپور، کارشناس بازار سرمایه بر این باور است که رشد در بازار سرمایه زمانی رخ میدهد که شرکتها بهرهوری بیشتر و سرمایهگذاران هم به رشد سرمایههایشان امید داشته باشند و با نگاهی به ریسک و بازدهی این بازار بتوانند ارزیابی مناسبی از رشد سرمایههایشان در این بازار داشته و ترس از آینده نداشته باشند.
رادپور در ادامه با بیان اینکه رشد سهمها در بورس به دلیل تورم موجود بوده به «اعتماد» گفت: زمانی که قیمت کالایی افزایش پیدا میکند یا با بازده رشد همراه است یا با بازده تورم، به عنوان مثال؛ اگر قیمت سهمی ۵۰ درصد رشد داشته باشد ۴۵ درصد آن به دلیل تورم است و ۵ درصد آن رشد بوده، اما آنچه باید به آن توجه کرد، این است که در طول ۱۰ سال گذشته رفتار بازیگران در بورس نشاندهنده آن بوده که از رشد شرکتها ناامید شدهاند، چراکه این رشد بیشتر بر پایه تورم کشور بوده است.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه بورس به برخی اخبار مثبت اصلا واکنشی نشان نداد، گفت: زمانی که اخبار مربوط به مذاکرات برجام منتشر شد بورس اصلا واکنشی نداشت، اما به محض آنکه اخباری مربوط به رشد تورم منتشر میشود، بورسیها نگران میشوند، چراکه اگر رشدی رخ دهد بر اساس تورم کشور است و نه رشدهای واقعی. رادپور خاطرنشان کرد: به اعتقاد بنده اگر امروز فردی قصد سرمایهگذاری دارد، بهتر آن است که سرمایه خود را به سمت داراییهای واقعی و بدون ریسک ببرد تا بازار سرمایه، چراکه این بازارها بر اساس انتظارات واقعی شکل میگیرند.
او افزود: وضعیت به این شکل است که زمانی که یک خبر سیاسی منتشر میشود شاید تاثیر چندانی روی قیمت خودرو نداشته باشد؛ اما به شدت بر قیمت سهام خودروسازیها اثرگذار است و بارها این بازار نشان داده که ریسک در بورس بالاست. نکته اینجاست که فراتر از تورم موجود در کشور هم قرار نیست عایدی بیشتری نصیب سهامداران بورسی شود.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه بورس نمایانگر تولید و اوضاع اقتصادی کشور است، تصریح کرد: بازارهای موازی بورس در این مدت با رشدهای بالای چند صد درصدی همراه بودهاند، اما بورس باز هم از این بازارها عقب ماند. تا زمانی که رشد تولید ناخالص داخلی کشور مثبت نشده، نمیتوان انتظار آن را داشت که حال بورس هم خوب باشد.
رادپور با بیان اینکه طی ۱۰ سال گذشته اقتصاد ایران درجا زده، افزود: زمانی که اوضاع اقتصادی کشور خراب است این مساله خود را به شکل تورم در کشور نشان میدهد، زمانی که نرخ تشکیل سرمایه ثابت در طول ۱۲ سال گذشته منفی بوده و سرمایهگذاران و حتی کاسبها هم در این شرایط اقتصادی حاضر نیستند سرمایهای جدید بیاورند یا حتی حاضر نیستند سرمایهای برای استهلاک کالاهای خود خرج کنند چطور میتوان به رشد اقتصادی امید داشت؟
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: این در حالی است که در کشورهای دیگر به جای اینکه مردم به سمت خرید داراییهایی نظیر خودرو یا طلا بروند سهام خودرو یا معدن طلا و ... را میخرند، اما در ایران به دلیل مشکلات اقتصادی موجود یا ریسکهای بالای کسب و کار و اینکه آینده روشنی هم برای کسب و کارها در کشور دیده نمیشود. افراد برای سرمایهگذاری به سمت داراییهایی غیر از بازار سرمایه کشیده میشوند.
رادپور در ادامه در پاسخ به این پرسش که چقدر احتمال دارد تجربه سال ۱۳۹۹ و ترکیدن حباب قیمت سهام مجددا تکرار شود نیز گفت: انتظار افزایش سود سهام در چنین محیط پر ریسک و توام با تورمی اصلا منطقی نیست و تنها نگرانی از فردا را برای سهامداران به دنبال دارد. البته بازار سرمایه ایران هم بیشباهت به زلزله نیست، چراکه اصلا قابلیت پیشبینی ندارد و اینکه فشار دو تخته سنگ چه زمانی باعث رها شدن انرژی زمین خواهد شد هم اصلا مشخص نیست. اما هر قدر اختلاف بین بازارهای موازی با بازار سرمایه بیشتر شود و این بازارها تورم را منعکس کنند شانس بروز رشد در بازار سرمایه هم بالا میرود.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این پرسش که پس از رکود دو ساله چقدر این بازار برای سرمایهگذاری قابل اعتماد است، افزود: سرمایهگذاری در بورس برای افرادی که خواستار سرمایهگذاریهای بلندمدت هستند و نوسانات این بازار و ریسکهای آن را میپذیرند میتواند بازار خوبی باشد، البته گاهی هم پیش آمده که تاخیر میان رشد در بازار سرمایه و سایر بازارها تا ۵ سال هم بوده.
او ادامه داد: از سال ۱۳۹۷ به بعد نرخ دلار ۳۵۰۰ تومانی حدودا هفده برابر شد و داراییهای دیگر هم به همین اندازه و شاید بیشتر هم رشد کردهاند و دیدیم که هر زمان بانک مرکزی به بازار ارز وارد شد قیمتها را بالا بردند، این در حالی است که اگر این بانک وارد این بازار نمیشد ممکن بود قیمت دلار امروز ۳۰ هزار تومان باشد.