حسن روحانی در دوره انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ در سالن ۱۲ هزار نفری آزادی این هشدار را به همه داد که اگر این گروه قدرت را بهصورت رسمی در دست بگیرند دیگر کسی جلودارشان نیست: «من اینها را میشناسم. اینها روزی در جلسهای تصمیم گرفته بودند در پیادهروهای تهران دیوار بکشند و مردانه، زنانه در پیادهرو ایجاد کنند. همانطور که در محل کارشان بخشنامه جنسیتی زنانه و مردانه اعلام کردند.»
هم میهن نوشت: شهرداری تهران و حامیان دولت درستی حرفهای روحانی را اثبات کردند. شهرداری تهران جداسازی زنان و مردان در پایتخت را با جداسازی در مترو و تشکیل ستاد حجابوعفاف در درمانگاههای شهر تهران شروع کرده است.
آنطور که علیرضا زاکانی، شهردار تهران میگوید این جداسازیها مربوط به اعتراضات سراسری اخیر نیست و قبل از جریانات سال ۱۴۰۰ برنامه جداسازیها را چیده بودند. راست هم میگوید، به گفته حسن روحانی، آنها در جلسهای قبل از انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ این تصمیم را گرفته و برنامه را چیده بودند و حالا که بر مسند نشستهاند، برنامههای آن سال خود را به مرحله اجرا رساندهاند.
حرفهای حسن روحانی در دوره انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ در سالن ۱۲ هزار نفری آزادی این هشدار را به همه داد که اگر این گروه قدرت را بهصورت رسمی در دست بگیرند دیگر کسی جلودارشان نیست: «من اینها را میشناسم. اینها روزی در جلسهای تصمیم گرفته بودند در پیادهروهای تهران دیوار بکشند و مردانه، زنانه در پیادهرو ایجاد کنند. همانطور که در محل کارشان بخشنامه جنسیتی زنانه و مردانه اعلام کردند.»
تفکیک جنسیتی البته از دوره احمدینژاد با ابلاغ بخشنامهها شروع شد و در دوره قالیباف هم این جداسازی در بدنه شهرداری ادامه پیدا کرد. در دوره پنجم مدیریت شهری که اصلاحطلبان بر مسند پایتخت نشستند، اما این موضوع منتفی شد و با طرحهایی همچون دوچرخهسواری و زیست شبانه به جامعه نیز سرایت پیدا کرد. اما در این دوره مدیریت شهری، دورهای که پربیراه نیست بگوییم دوره قدرت گرفتن پایداریچیها در شهرداری است، جداسازی نهتنها در بدنه شهرداری، بلکه در جامعه نیز به صورت مدون و برنامهریزیشده انجام گرفته و از گفتههای زاکانی اینطور بر میآید که این روند همچنان ادامهدار است.
با آمدن نامِ ابراهیم رئیسی بین کاندیداهای ریاستجمهوری موضوع تفکیک جنسیتی نیز مطرح شد و تا جایی قوت گرفت که ریحانه سادات دختر ابراهیم رئیسی در پاسخ به این سوال که تصویر اشتباهی از رئیسی وجود دارد، چیست؟ گفت: «دیوار... دیوار... در واقع این تخریبی بود که در سال ۹۶ انجام شد که ایشان بین زن و مرد دیوار میکشد. درحالیکه ایشان پلی ایجاد میکند که باعث پیشرفت هم خانمها میشود هم آقایان.»، اما درست زمانی که رهبری از همدلی و اتحاد میگویند، زاکانی همپیمان با رئیسی در شهرداری تصمیم میگیرد در مترو دیوار بکشد بین زنان و مردان، آنهم دیوار به قول خودش فلزی.
چند روزی است که عکسهایی از جداسازی در مترو در فضای مجازی منتشر شده که واکنشهای بسیاری را در پی داشته است. علیرضا زاکانی، شهردار تهران، اما معتقد است؛ «حجاب موضوع شرعی و قانونی است و سلیقهای و نکته فردی هم نیست، بلکه اجتماعی است. در خانه هر کسی هرکاری میتواند انجام دهد، کسی هم حق ندارد به زندگی شخصی افراد سرک بکشد. اما وقتی بحث از موضوعات اجتماعی و حق و حریم دیگران است، پاسداشت این حریم بسیار اهمیت دارد.» او میگوید در مراکز عمومی که ما خدمات ارائه میدهیم، رعایت حجاب ضروری است.
از این جمله میتوان این برداشت را کرد که شهرداری حاضر نیست به زنان با حجاب اختیاری خدمات ارائه کند؟ چیزی که هنوز در قانون عنوانی برای آن پیشبینی نشده، اما شهردار تهران به آن تاکید میکند: «بسیاری از افرادی که رعایت نمیکنند اطلاعاتی ندارند و اگر خدمت به آنها ارائه کنیم، شرایط جدیدی را تجربه خواهند کرد. این در مواجهههای ما بسیار شفاف بوده و درصد زیادی از این افراد، موارد را رعایت و استقبال کردند. در مراکز عمومی که ما خدمات ارائه میدهیم، رعایت حجاب ضروری است؛ جداسازی بخش بانوان و آقایان احترام به حریم بانوان است. در برخی از قطارهای مترو دو واگن برای بانوان جدا شده است.»
جالب این است که شهردار تهران اعتقاد دارد که کشورهای خارجی در حال الگوبرداری از او هستند: «افتخار داریم که به بانوان خدمات ارائه دهیم. در خارج از کشور از این الگو استفاده میکنند، اما عدهای میگویند ما از این روال دست برداریم. این حریمی که ایجاد شده پرده نیست و یک حفاظ استیلی با نقش و نگار است. ۱۲۹ رام قطار A.C به این حفاظ نیاز داشت تا آقایان وارد واگن بانوان نشوند و مزاحمتی را شاهد نباشیم که این موضوع از درخواستهای بانوان بوده است.»
شهردار تهران با جمله آخر بیش از هر چیز به مردان ایران اهانت میکند، مردانی که نمیتوانند هیجانات خود را کنترل کنند و شهرداری را مجبور کردهاند دور زنان حصار بکشد. از سوی دیگر شهرداری نهتنها در مترو بلکه در شهرسالم نیز قرار است عفاف و حجاب را اجرایی کند. در دومین نشست شورای عفاف و حجاب شرکت شهر سالم مقرر شد که ستاد حجابوعفاف در درمانگاههای شهر تهران تشکیل شود. جالب آنکه این جلسه شورای عفاف و حجاب شرکت شهر سالم به ریاست امیر نورمحمدی، مدیرعامل این شرکت با ۱۵ نفر تشکیل شده تا حجاب و عفاف در شهرداری یک تشکیلات عریض و طویلی داشته باشد.
غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران درباره جداسازیهایی که شهرداری در دستور کار قرارداده است، میگوید: «تعجب میکنم؛ مسئله جداسازی و اینطور برخوردهای فیزیکی، بارها در گذشته تجربه شده و در حل مسائل فرهنگی بهوضوح شکست خورده است. اما باز هم به همین نوع نگاه و عملکرد رجوع میکنیم. اگر با مسئله پوشش و وقار اجتماعی خانمها و آقایان که نیازمند اقدامات فرهنگی است، برخورد فیزیکی شود، صددرصد شرایط بدتر خواهد شد.»
او با تاکید بر اینکه برای تغییر تفکر و نظر یک فرد زور و اجبار نتیجهبخش نخواهد بود، میافزاید: «اگر با زور موضوعی به نتیجه برسد، حتما بسیار سطحی است. مثلا درباره حجاب پس از گذشتن از گیت روسریشان را دوباره برمیدارند. این رفتار فقط بهنوعی لج و لجبازی بین مدیریت بخشهای مختلف و مردم تبدیل میشود. طبق تجربه؛ باید سلیقه و نگاه مردم را به موضوعات فرهنگ فاخر و غیرمبتذل از جمله خواندن، نوشتن، کتاب، روزنامه، موسیقی، مجله، تئاتر، هنرهای تجسمی، سینما و... معطوف کنیم. البته منظور از فرهنگ، هنر پوپولیستی کوچهبازاری نیست که امروزه در جریان است، برای آنکه ثابت کنند در حوزه فرهنگی اقداماتی صورت گرفته است.»
کرباسچی به گذشته اشاره و تاکید میکند: «یک روزی در مجموعههای شهرداری اشکال میگرفتند که چرا فردی مانند شجریان برنامه اجرا میکند، حالا ببینید با تشویق وزارت ارشاد و مسئولان فرهنگی چه کسانی به سالنهای فرهنگی میآیند؟ آنهم با چه هزینههای گزاف. در آن زمان برای مردم به صورت رایگان یا شبیه به رایگان برنامه اجرا میکردیم و مرحوم شجریان دستمزد خود را برای ساخت فرهنگسرای بهمن هدیه کرد. حالا جلوی دو نفر روی صندلی دیوار میکشیم، از آن طرف در سالن چندهزارنفری چنین کنسرتهایی برگزار میکنیم. البته من مخالف این کنسرتها نیستم، چون نیاز بخشی از جامعه و جوانان ماست، اما حرفم این است که این دو عملکرد با هم سنخیتی ندارد.»
شهردار اسبق تهران میگوید: «زمانی با راپل از دیوار بالا میرفتند تا دیشهای ماهواره را به پایین پرتاب کنند، اما حالا همه چیز رها شده است و انگار نه انگار که این کار خلاف قانون است. کارهایی میکنیم که در آن میمانیم و به نظرم عجیب است که میخواهیم از اول چرخ را اختراع کنیم و به این همه تجربه سیچهلساله توجه نمیکنیم. برای حل مساله، آیا بهتر نیست به تعداد وسائل حملونقل بیافزاییم و رفاه مسافرین را فراهم کنیم که خودبهخود خیلی از مسائلی که نگرانش هستند، رفع شود؟ اگر ازدحام و فشردگی در مترو نباشد، مسائل بهتر حل نمیشوند و مردم راضیتر نخواهند بود؟»
او در پاسخ به این سوال که بخشهای فرهنگی و سازمانهای عریض و طویلی که بودجههای زیادی به خود اختصاص دادهاند، توانستند در فرهنگی که مدنظرشان بود، موفق عمل کنند؟ میگوید: «تا موفقیت را چه معنا کنیم؟ اگر فرهنگسازی شده بود که در حال حاضر با این مشکلات روبهرو نبودیم. ولی اگر موفقیت «آماردهی» باشد، در آماردهی به افرادی خاص موفق بودهاند. درصدی از جامعه هستند که همیشه در مراسم مذهبی و آیینی شرکت میکنند و اگر دولت و نهادها هم اقدامی در این زمینه نداشته باشند، آنها از نان شبِ خود میزنند تا آن مراسم را برگزار کنند. قرنهاست که جامعه مذهبی این برنامهها را داشته و هنوز هم آن را ادامه میدهد. اینکه برخی بخواهند احساسات مذهبی مردم را در کارنامه خودشان ثبت کنند، ممکن نیست. نهاد فرهنگی که با انگیزه اصلاح و دخالت در سلیقه فرهنگی فعالیت کند، باید جامعه هدف خود را تحت تاثیر قرار دهد.
اگر جامعه هدف قشر مذهبی است که زحمت نمیخواهد، رهایشان کنید، آنها آیینهای سنتی و مذهبی را بهتر از گذشته انجام میدهند و بسیاری از مواقع دخالتها باعث میشود روحیات سنتی خالص هم مخدوش شود. ولی اگر جامعه هدف نسلی است که به قول خودتان تحت تاثیر مسائل روز و القایی از رسانههاست با این اقدامات تحت تاثیر قرار نمیگیرند و با این رفتار موفقیتی به دست نمیآورید. چراکه اگر موفقیتی بود که شرایط این نبود که بگویید باید مسائل انتظامی و امنیتی را کنار بگذاریم و به مسائل فرهنگی روی آوریم.»
محمد علیخانی، رئیس سابق کمیسیون حملونقل و ترافیک شورای شهر تهران از جمله این افراد است نیز که با انتقاد از موضوع جداسازی در متروی پایتخت تاکید کرد که من فکر نمیکنم این اتفاقات براساس مسائل اعتقادی برنامهریزی شده باشد. او گفت: «تشخیص میدهم که این افراد اعتقاد ندارند. بسیاری از بزرگان دین و مراجع معتقدند اینگونه رفتارها نتیجه عکس دارد.
کسی که معتقد است یک اقدام نتیجه برعکس دارد، به آن روی نمیآورد؛ بنابراین بعید به نظر میرسد این اقدامات از روی اعتقاد باشد و بیشتر متاثر از گرایشها و اهداف سیاسی است. این افراد دنبال محدود کردن بیشتر هستند تا ذهن مردم را از مشکلات اساسی کشور و زندگیشان منحرف کنند. این اقدامات در راستای انحراف افکار عمومی است.»
او به موضع طرفداران محدودیتهای اجتماعی که مدعیاند «مردم از ما خواستهاند» اشاره کرد و افزود: «این افراد خودشان را مردم میدانند و نماینده همه ملت ایران میدانند. ظاهرا این افراد به خودشان اجازه میدهند که از طرف مردم حرف بزنند و دست به اقداماتی میزنند که همه معتقدند نتیجه برعکسی در جامعه خواهد داشت. این اقدامات نهتنها مشکلات را کاهش نمیدهد بلکه بر آنها میافزاید و شرایط را بدتر میکند.»
علیخانی گفت: «مشکل اساسی در مترو کمبود ناوگان است. مردم انتظار دارند وضعیت حمل و نقل بهبود پیدا کند. وقتی این افراد نمیتوانند در این راستا وظیفه اصلی خود را بهدرستی انجام دهند، با این اقدامات در قشر کمی که طرفدارشان هستند، تبلیغات میکنند. برای عامه مردم این اقدامات ضدتبلیغ است، ولی این افراد احساس نمیکنند که به عامه مردم احتیاج دارند. به همین دلیل دنبال رضایتمندی قشر خاصی هستند و آنها را مردم میدانند و ملت ایران را مردم نمیدانند. معتقدم که این اقدامات از روی اعتقاد نیست و به شدت به اعتقادات مردم، دین و اسلام ضربه میزند و با اینکه نتیجه کار را میدانند، همچنان به این کارها ادامه میدهند.»
رئیس سابق کمیسیون حملونقل و ترافیک شورای شهر تهران در ادامه تاکید کرد: «واقعا این افراد ماموریت دارند که مردم را بدبین کنند؟ دستگاههای امنیتی باید این موضوع را تشخیص دهند. تجربه و تاریخ نشان داده که برخی افرادی که به اصطلاح جانماز آب میکشند، بیشتر به دنبال اهداف خاص خود و دوقطبیسازی در جامعه هستند. وگرنه کسی که اعتقاد داشته باشد، این رفتارها را در پیش نمیگیرد. امام (ره) هم مخالف اینگونه رفتارها و برخوردها بودند. حتی جای مهر هم روی پیشانی امام (ره) نبود، مانند بسیاری از مراجع. صاحبان قلم، جامعهشناسان، بزرگان دین و... درباره اینگونه رفتارها هشدار میدهند، اما این افراد به هشدار هیچکسی گوش نمیدهند. دستگاههای امنیتی باید جلوی این جریانها را بگیرند.»
او در پاسخ به اینکه این افراد چطور وارد مناصب قدرت شدهاند؟ میگوید که این افراد در حضور نیافتن مردم همیشه موفق هستند: «تجربه ثابت کرده وقتی مردم در صحنه حضور دارند، این افراد منتخب مردم نیستند. به همین دلیل سعی خودشان را کردند که مردم را از رای پشیمان و ناامید کنند. البته این افراد دنبال آن بودند که مردم را از اصلاحات ناامید کنند، اما در اصل نظام را زدند و جمهوریت نظام را زیر سوال بردند. در غیاب مردم هم یکهتاز میدان هستند؛ درست مانند اکنون. اگر غیر از این بود، در این مناصب قرار نمیگرفتند تا هرکاری را به اسم مردم انجام دهند.»
ناهید خداکرمی، عضو سابق شورای شهر تهران و فعال حوزه زنان درباره سیاست جداسازی در حوزههای شهری و حمل ونقل میگوید که بعضی وقتها سخنانی از برخی مسئولان شهری، سیاسی یا فرهنگی و اجتماعی میشنویم که واقعا شگفتانگیز است: «باورمان نمیشود که در سال ۱۴۰۲ دغدغه مدیریت شهری جداسازی زنان و مردان یا تفکیک جنسیتی باشد. این موضوع اسفبار است. واقعا اولویت شهر تهران تفکیک جنسیتی است؟ وظیفه شهرداری تهران تفکیک جنسیتی و هزینه کردن در حوزه عفاف و حجاب است؟ یا فراهم کردن امکانات شهری جهت احساس امنیت و آرامش مردم؟
آیا شهروندان تهرانی رضایت دادهاند که عوارض پرداختی آنها به شهرداری صرف چنین رویکردی شود؟ در حال حاضر حاشیهنشینی، آسیبهای اجتماعی، ترافیک، آلودگی هوا و هزاران مسئله دیگر مردم تهران را رنج میدهد. اما جالب است که در این بین آقایان منش خود را به حساب خواسته شهروندان میگذارند. نحوه نظرسنجی چگونه بوده که متوجه شدند جداسازی خواسته مردم است؟ آیا همهپرسی برگزار کردند؟ تصمیمات مدیریت شهری باید مبتنی بر شواهد و مستندات باشد، نه حاصل تراوشات ذهنی مسئولین.»
او با بیان اینکه آنچه امروز مردم شهر تهران را آزار میدهد چیست؟ میگوید: «منبع کسب این اطلاعات کجاست؟ مگر نه اینکه کمتر از ده درصد مردم تهران به این مجموعه مدیریت شهری رای دادهاند. حتی رای آنها نسبت به رای شورای پنجم میتواند معیاری باشد برای اینکه چند درصد از شهروندان تهرانی ممکن است با این رویکرد موافق باشند؟
بهعنوان فعال حوزه سلامت زنان و فردی که از منظر حرفهای نیز با هزاران زن با گرایشهای متنوع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، سروکار دارم به جرأت اعلام میکنم که اولویت و خواسته دانشجویان، فعالان حوزه زنان، اعضای انجمنهایی که میشناسم، احترام گذاشتن به آنها و پوشش اختیاری است. خواسته آنها این است که به طرز فکر و انتخاب آنها احترام گذاشته شود. از نگاه دیگر این توهین به شعور مردان نیز هست که مدیریت شهری یا هر نهاد دیگری آنها را آنقدر ضعیف بداند که فردی متولی تفکیک جنسیتی شود تا مبادا مردی به هوس بیفتد، واقعاً این حرکت بیش از آنکه برای زنان آزاردهنده و توهینبرانگیز است، توهینی بزرگ به مردان است.»
او میافزاید: «بهنظر میرسد جریانی هدفمند برای تحتالشعاع قرار دادن مشکلات واقعی کشور مشغول تولید مشکلاتی پیشپا افتاده هستند که تبعات آن میتواند بسیار بزرگ و مخرب بوده که هم برای زنان، مردان و خانوادهها و هم برای وضعیت سیاسی، اقتصادی و بینالمللی کشور آسیبزا باشد. این جریانهای تندرو ذرهذره در هر جایی که دستشان میرسد نسبت به توهین به مردان، زنان و خانوادهها اقداماتی تنشزا انجام میدهند که مایه تعجب و تأسف است.
امیدوارم هر نهادی به وظیفه اصلی خودش بپردازد و مسئولان امر نیز بپذیرند که این شیوه ۴۰ ساله نهتنها مفید نبود، بلکه هر روز سبب بروز مشکلات عدیده و ایجاد هزینههای جبرانناپذیر برای کشور شده است. بهتر است رویکرد خود را تغییر دهند و بحث حجاب و عفاف را به خانوادهها بسپارند. چرا فکر میکنند باید درباره موضوعات اعتقادی و فرهنگی مردم تصمیم بگیرند؟ فرهنگ و اعتقاد از دل تاریخ و در درون خانوادهها شکل میگیرد و نمیشود با دستور و بخشنامه آن را به وجود آورد. این اقدامات به بنبست رسیده است. امور فرهنگی زنان را به خانواده و زنان بسپارید. اینها شعار خانوادهمحوری سر میدهند، اما در این دوره بدترین بیاحترامیها به زنان و خانواده را شاهدیم.»
خداکرمی به شرایط سیاسی و اجتماعی سال ۵۷ اشاره و تاکید میکند کسانی که در این سال به خیابان آمدند، تربیتشده خانوادههایشان بودند: هنوز کسانی مسئول کشورند که در آن سال انقلاب کردند. قبل از آن نه مسئله حجاب و عفاف مطرح بود، نه حجاب اجباری و نه این همه کنترل و فشار فرهنگی، ولی مردم به اختیار خود جمهوری اسلامی را انتخاب کردند. از مسئولان میخواهیم برای زنان و مردم این کشور بحران نسازند. شما مشغول بحرانسازی، ناراضی کردن مردم و لجاجت با مردم هستید. بهخاطر سه شبکه آنسوی مرز، زنان ایران را له میکنید.
در حال حاضر یک جنگ عملیاتی در درون و یک جنگ رسانهای در بیرون زنان و مردان ایرانی را قربانی میکنند و هر روز برایشان یک دردسر ایجاد میکنند. در این بین چقدر بودجه از بین میرود؟ درحالیکه میتوان بودجه حجاب و عفاف را به معیشت مصیبتبار این روزهای خانوادهها اختصاص داد تا با راه و روش خود فرزندانشان را تربیت کنند. گاه میبینیم که بچههای معصوم این کشور با تربیت سهگانه و چهارگانه خانه-مدرسه- اجتماع دچار سردرگمی شدهاند و این موضوع مشکلات زیادی را برایشان ایجاد کرده است. امور مردم و فرزندانشان را به خودشان بسپارید و به وظیفه خود که همانا آرامش، رفاه و آسایش و رونق اقتصادی کشور است، بپردازید.
کشور ما کشور تضاد ها و دوگانگی حرف و عمل و رفتار واعتقاد و ادعاست و قس علی هذا!!! بازار شام شده!