شی با بی اعتنایی به گروه جی – ۲۰ نه تنها مخالفت خود را با غرب نشان داد بلکه نسبت به قدرتهای نوظهوری که انتظار دارد به چین ملحق شود نیز رفتاری متکبرانه از خود نشان داد. اگر شی میخواهد در بازی بزرگ ژئوپولیتیکی پیروز شود باید در آن حضور داشته باشد. هر رفتاری غیر از این نشان میدهد او از این بازی انصراف داده است.
فرارو- مایکل شومان؛ کارشناس اندیشکده شورای آتلانتیک و نویسنده و روزنامه مگاری با بیش از ۲۵ سال تجربه در امور آسیاست. او پیشتر خبرنگار سرویس خارجی روزنامه وال استریت ژورنال و نشریه تایم بوده است. آخرین کتاب او تحت عنوان "ابرقدرت منقطع: تاریخ چینی جهان" است. دو کتاب پیشین او "کنفوسیوس و جهانی که او خلق کرد" و "معجزه: داستان حماسی جستجوی ثروت آسیا" بودند. مقالات او هم چنین در نیویورک تایمز و بلومبرگ منتشر شده است. او در چین زندگی میکند.
به گزارش فرارو به نقل از آتلانتیک؛ غیبت شی جین پینگ رئیس جمهور چین در نشست جی – ۲۰ در دهلی نو علیرغم حضور قدرتمندترین رهبران جهان نشان داد که از دید شی این نشست ارزش وقت صرف کردن ندارد. غیبت او یک پیام واضح را ارسال کرد: کار چین با نظم جهانی مستقر تمام شده قلمداد میشود.
انصراف از نشست سران چرخشی چشمگیر در سیاست خارجی چین است. در چند سال گذشته شی ظاهرا به دنبال تبدیل چین به جایگزینی برای غرب بوده است. اکنون شی کشورش را بهعنوان یک رقیب تمامعیار غرب معرفی میکند رقیبی که آماده است تا بلوک خود را در برابر ایالات متحده، شرکای آن و نهادهای بین المللی همسو با آنان تشکیل دهد.
جدایی شی از تشکیلات بینالمللی در حالی صورت میگیرد که پیشینیان او چین را با پیوستن به نهادهای بنیادین آن تشکیلات مانند بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی در نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده ادغام کردند. شی در بخش عمدهای از دوران تصدی خود در دهه گذشته حتی با بدتر شدن روابط چین با ایالات متحده کماکان چین را در سمت نظم غربی نگه داشته بود.
چین حتی در تلاشهای گروه جی – ۲۰ برای کمک به کاهش بار بدهی کشورهای کم درآمد در حال تقلا مشارکت کرد هر چند که مشارکتی همراه با اکراه بود. با این وجود، شی در طول دوران زمامداری سالیان اخیر خود با نظم موجود خصومت ورزیده و قصد دارد آن را تغییر دهد.
او بر توسعه نهادهای جایگزینی تمرکز کرده که پکن میتواند رهبری و کنترل کند. برای مثال، شی بانک سرمایهگذاری زیربنایی آسیا را برای رقابت با بانک جهانی واشنگتن تاسیس کرد و برای مجامع بین المللی رقیب مانند سازمان همکاری شانگهای که ایران و روسیه در آن عضویت دارند را تبلیغ کرده است. شی مایل است به برخی نهادهای مستقر مانند سازمان ملل متحد تکیه کند چرا که فکر میکند میتواند برای پیشبرد اهداف جهانی خود از آن استفاده کند. با این وجود، ظاهرا جی – ۲۰ یکی از آن نهادها نبوده است.
رژیم کمونیستی چین "لی کیانگ" نخستوزیر را به جای شی به نشست جی – ۲۰ فرستاده است. جای تعجبی ندارد که دولت چین هیچ توضیحی برای غیبت شی ارائه نکرده است. با این وجود، یک دلیل ساده به راحتی قابل تصور است: شی با نادیده گرفتن جی – ۲۰ قصد دارد آن نشست را بی اعتبار سازد. آن نشست مملو از شرکای امریکاست و بنابراین، در برابر دستکاری یا کنترل چین مقاوم و مصون است. علاوه بر این، چین تلاشهایی را برای نظارت بر امور جهانی انجام داده از جمله آن که از پذیرش اتحادیه آفریقا به عنوان یک عضو جدید استقبال کرده است.
شی نشان داده در حال رقابت برای همراه کردن کشورهای جنوب جهانی با برنامههای مدنظر خود میباشد. شی به جای پذیرش نهادهایی مانند جی – ۲۰ رقبای خود را تحت فشار قرار داده چرا که فکر میکند میتواند بر آنان مسلط شود. یکی از نشستهایی که چین قصد دارد از آن در راستای منافع خود استفاده کند بریکس است که برزیل، روسیه، هند و آفریقای جنوبی را شامل میشود. شی برای گسترش سریع عضویت بریکس لابی کرده و در نشست ماه آگوست آن گروه در ژوهانسبورگ به آن چه میخواست رسید. شش کشور دیگر برای پیوستن به بریکس دعوت شدند از جمله مصر، اتیوپی و ایران که روابط نزدیک سیاسی و اقتصادی با چین داشتهاند. شی قصد دارد "گروه بریکس را به یک سازمان حمایت کننده برای دستور کار ژئوپولیتیک چین و محلی برای فعالیتهای سیاسی علیه ایالات متحده تبدیل کند.
شی همچنین در حال برنامهریزی سومین نشست مجمع کمربند و جاده برای اواخر سال جاری میباشد. از شرکت کنندگان در طرح زیرساخت سازی جهانی او که عمدتا کشورهای در حال توسعه هستند انتظار میرود هیئتهای بلندپایهای را به پکن اعزام نمایند همانند هیئتهای ادای احترامی که کشورهای خارجی برای ادای احترام به امپراتوران چین در قرنهای گذشته اعزام کرده بودند.
در حالی که دیگر رهبران جهان در اجلاس جی – ۲۰ گردهم میآیند شی میزبان سفرهای دولتی روسای جمهوری ونزوئلا و زامبیا دو کشوری بود که به شدت به چین بدهکار هستند. تلاش برای ایجاد یک بلوک رقیب در زمانی انجام میشود که به نظر میرسد شی در حال فاصله گرفتن از غرب است. او و کادرهای ارشدش در کمتر از سه ماه از چهار مقام ارشد ایالات متحده در پکن استقبال کردند. آخرین مورد سفر "جینا ریموندو" وزیر بازرگانی امریکا بود. با این وجود، پکن در این مدت هیچ نمایندهای را به واشنگتن اعزام نکرده است. ممکن است این نشانهای از هدف شی باشد: چین تنها در صورتی آماده تعامل با امریکاست که ایالات متحده این تعامل را انجام دهد.
اکنون شی حتی برای دست دادن با "جو بایدن" رئیس جمهور امریکا نیز در نشست جی – ۲۰ حضور نخواهد داشت چه برسد به انجام بحثهای اساسیتر. غیبت او احتمالا نتیجه معکوس خواهد داشت. رهبر چین با خالی کردن صحنه آن را به بایدن میسپارد که میتواند بدون رقیب چینی خود نفوذش را در اجلاس سران تقویت کند. بایدن فرصتی بلامانع برای برهم زدن روابط بین روسای جمهور کشورهایی، چون آفریقای جنوبی، برزیل و اندونزی با شی را در اختیار خواهد داشت.
ایالات متحده و هند پیشتر با صدور بیانیهای مشترک متعهد به تعمیق همکاری خود شده بودند. "کورت کمپبل" هماهنگ کننده کاخ سفید در امور منطقه اقیانوس هند و آرام که دستیار ارشد سیاستگذاری آسیایی بایدن محسوب میشود پیشتر از ناامیدی قابل توجه در میان مقامهای هندی نسبت به عدم حضور شی در نشست جی – ۲۰ و قدردانی هند از مقامهای امریکایی به دلیل حضور در آن نشست سخن گفته بود.
عدم حضور شی در نشست گروه جی – ۲۰ بیش از هر چیز توهینی به "نارندرا مودی" نخست وزیر هند میزبان امسال آن نشست بود. شی اگر قصد بازسازی بریکس را داشته باشد به جلب حمایت مودی نیاز دارد. بدتر از آن، ژست شی با انتشار یک نقشه رسمی جدید از سوی چین همراه شده که در آن پکن ادعای ارضی مناقشه برانگیزی را در مورد دریای چین جنوبی مطرح کرده ادعاهایی که خشم دهلی نو و بخش بزرگی از دیگر کشورهای آسیایی را به دنبال داشته است. در آن نقشه ادعای حاکمیت چین بر آروناچال پرادش ایالت هندوستان مطرح شده منطقهای در مرز هند و چین که حاکمیت بر ان مورد مناقشه بوده است. هم چنین، در نقشه جزیرهای دیده میشود که چینیها پیشتر توافق کرده بودند آن را با روسیه به اشتراک بگذارند.
مناقشه بر سر نقشه نشان میدهد که تلاشهای ملیگرایانه شی برای کسب قدرت جهانی میتواند فشار او برای رهبری یک بلوک جدید علیه غرب را تضعیف کند. شاید به همین دلیل باشد که اخیرا در تحلیلی منتشر شده از سوی شرکت تحقیقاتی کپیتال اکونومیکس اشاره شده بود که بعید به نظر میرسد بریکس بتواند در برابر ایالات متحده و متحدان اصلی آن کشور عرض اندام کرده و به رقیبی جدی تبدیل شود چرا که تمام کشورهای عضو آن با دیدگاههای چین و روسیه در این زمینه موافق نیستند. در آن گزارش اشاره شده بود که فقدان توافق مشترک بین کشورهای عضو بریکس احتمالا امکان پیشرفت بریکس در مورد بسیاری از مسائل را ناممکن و متوقف میسازد و مانعی برای ظهور بریکس به عنوان بلوکی متحد خواهد بود.
به نظر میرسد شی آینده را رقابتی دوگانه بین چین و ایالات متحده میداند. با این وجود، او اشتباه میکند. نظم جهانی که اکنون در حال ظهور است دارای مراکز متعدد قدرت است که هر کدام اهداف و منافع خاص خود را دارند. چین به طور خودکار ذینفع اصلی نظم جهانی آینده نخواهد بود و جنوب جهانی نیز لزوما در یک به اصطلاح مبارزه تازه ضد استعماری زیر پرچم چین نخواهد رفت. شی با بی اعتنایی به گروه جی – ۲۰ نه تنها مخالفت خود را با غرب نشان داد بلکه نسبت به قدرتهای نوظهوری که انتظار دارد به چین ملحق شوند نیز رفتای متکبرانه از خود نشان داد. اگر شی میخواهد در بازی بزرگ ژئوپولیتیکی پیروز شود باید در آن حضور داشته باشد. هر رفتاری غیر از این نشان میدهد او از این بازی انصراف داده است.