پل رومی در واقع پل کوچکی بوده که منازل کارکنان سفارت روسیه و ترکیه را در شمال تهران به هم متصل میکرده است. عدهای معتقدند که نام پل از مولانا جلالالدین رومی گرفتهشده است.
هنوز بسیاری از آن محلههای تهران با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند از جمله خیابان لالهزار، خیابان شاهآباد، خیابان اسلامبول و غیره.
به گزارش همشهری آنلاین، بد نیست بدانید این نامها اکثراً سابقه تاریخی دارند از قبیل: اقدسیه، یوسف آباد، جماران و… تا زمانی که آقامحمدخان قاجار تهران را به عنوان پایتخت انتخاب نکرده بود از نام این محلات نیز خبری نبود، زیرا قبل از آن تهران فقط محدود بود به قصبهای که همجوار ری و ورامین بود و این شاهان و شاهزادگان قجری بودند که به توسعه این قصبه پرداختند. در این بین هر محله نام مخصوصی بخود گرفت، ولی هر کدام بنا به دلیلی.
تهران قدیم از چهار محله تشکیل شده بود به نامهای سنگلج، اودلاجان (عودلاجان)، بازار و چالهمیدان. در زمان ناصرالدینشاه قاجار چندین محله تازه در تهران ساخته شد به نامهای ارگ، چالهحصار، خانیآباد، جوادیه، قناتآباد، پاچنار، پامنار، یافتآباد، گار ماشین، گود زنبورکخانه، صابونپزخانه، گود عربها و دروازه قزوین. محلههای دیگر شهر تهران بزرگ، ری یا شاه عبدالعظیم، شمیران یا تجریش، تهرانپارس، تهران نو، نارمک، کَن و فرحزاد، طرشت و حسنآباد، بریانک یا هفتچنار است.
محله عودلاجان (اودلاجان) تشکیل میشد از خیابان جلیلآباد (خیام) کاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیرکبیر) و میدان توپخانه، که محله کلیمیان و زرتشتیان مقیم تهران بود.
محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارک شهر تشکیل میدهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه در حال حاضر تقریباً از بین رفته، ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده.
چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که، چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود مانند داشت، بعدها برای تخلیه زبالههای شهر از آنجا استفاده میکردند.
چاله میدان نیز که قبلاً در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریباً مشابه چاله حصار داشت و محل تخلیه زباله تهران به حساب میآمد، این محله محدود به جنوب بازار چهل تن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مال فروشها، میدان امینالسلطان، گمرک، خانیآباد، دروازه غار و پاقاپوق (اعدام) بود.
در بین محلات پنجگانه تهران قدمت چالهمیدان (چالهحصار) قدیمیتر از بقیه است. بافت قدیم شهر تهران تا زمان حکومت پهلوی اول به شکل قدیم خود - البته با تغییراتی جزئی - باقی مانده بود. با تخریب حصار شهر تهران و دروازههای آن، تغییرات عمدهای در تمام شهر به وجود آمد. با وجود تداوم دگرگونیها در زمان پهلوی دوم، هسته قدیمی شهر تهران همچنان مرکزیت خود را تا به امروز حفظ کرده است
اینجا به وجه تسمیه برخی محلههای تهران اشاره میشود.
پل رومی در واقع پل کوچکی بوده که منازل کارکنان سفارت روسیه و ترکیه را در شمال تهران به هم متصل میکرده است. عدهای معتقدند که نام پل از مولانا جلالالدین رومی گرفتهشده است.
بسیاری از زمینهای جوادیه متعلق به شخصی بهنام فرد دانش بوده است که اهالی محل به او جواد آقا بزرگ میگفتهاند. گویا مسجدِ جامعی هم توسط جواد آقا بزرگ در این منطقه بنا شده که به نام مسجد فردانش معروف است.
میرزا آقاخان نوری صدر اعظم این اراضی را برای پسرش، میرزا داودخان خرید و آن را توسعه داد. این منطقه در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعدها داودیه نام گرفت.
اگرچه هنوز دلیل اصلی نامگذاری این محل مشخص نیست، اما برخی آن را مرتبط به نوعی کفش برای حرکت در برف که در این منطقه استفاده میشده و به زبان اصلی درگ نامیده میشده است دانستهاند.
روایت شده است که قلعه بزرگی در این منطقه به نام آشِب وجود داشته است و در گذشته به این منطقه دزآشوب و دزج سفلی و در لهجه محلی ددرشو میگفتند.
احتمالاً دلیل نامگذاری این محل کشف سکهها و اشیای قیمتی در این محل بوده است. در گذشته این منطقه ییلاق کارکنان روسیه بوده است.
کلمه قلهک از دو کلمه قله و ک تشکیل شده است که قله معرب کلمه کله، مخفف کلات به معنای قلعه است. عقیده اهالی بر این است که به دلیل اهمیتآبادی قلهک که سهراه گذرگاههای لشکرک، ونک و شمیران بوده است، به آن (قله– هک) گفته شده است.
زمینهای این منطقه ابتدا به میرزا سعیدخانتعلق داشت و سپس کامران میرزا، پسربزرگ ناصرالدین شاه با خرید زمینهای حصاربوعلی، جماران و نیاوران، اهالی منطقه را مجبور به ترک زمینها کرد و سپس آن جا را کامرانیه نامید.
نام قدیم این منطقه گردوی بوده است و برخی معتقدند در زمان ناصرالدین شاه نام این ده به نیاوران تغییر کرده است. به این ترتیب که نیاوران مرکب ازنیا (حد، عظمت و قدرت)؛ ور (صاحب) و الف و ن علامت نسبت است و در مجموع یعنی کاخ دارای عظمت.
نام ونک تشکیل شده است از دو حرف (ون) به نام درخت و حرف (ک) که بهصورت صفت ظاهر میشود.
منطقه یوسفآباد را میرزا یوسف آشتیانی مستوفیالممالک در شمال غربی دارالخلافه ناصری بنا کرد و به نام خود، یوسفآباد نامید.
قبل از اینکه شهر تهران به شکل امروزیاش درآید، دور شهر دروازههایی بنا شده بود تا دفاع از شهر ممکن باشد. یکی از این دروازهها، دروازه شمیران بود با خندقهایی پر از آب در اطرافش که برای عبور از آن، از پلی چوبی استفاده میشد. امروزه از این دروازه و آن خندق پر از آب اثری نیست، اما این محل همچنان به نام پل چوبی معروف است.
نظرات مختلفی درباره این نام وجود دارد. یکی از مطرحترین دلایل عنوان شده ترکیب دو کلمه سمی یا شمی به معنای سرد و ران به معنای جایگاه است و در واقع شمیران به معنای جای سرد است. به همینترتیب نیز تهران به معنای جای گرم است. همچنین در نظریه دیگری به دلیل وجود قلعه نظامی در این منطقه به آن شمیران میگفتند.
منیریه در زمان قاجار یکی از محلههای اعیاننشین تهران بوده و گفته شده نام آن از نام زن کامران میرزا، یکی از صاحب منصبان قاجر، به نام منیر گرفته شده است.