بیش از سهچهارم جمعیت لبنان در فقر زندگی میکنند. پول ملی لبنان تقریباً تمام ارزشاش را از دست داده و تحقیقات داخلی درباره انفجار بندر بیروت با مانع مواجه شده است. تمام اینها در حالی رخ داده که خلأهای مکرر قدرت، باعث شده که لبنان رئیسجمهوری، دولت کارآمد و رئیس بانک مرکزی نداشته باشد و هیچ اصلاحات معناداری در این کشور انجام نشود. مسئولیت کامل بحرانهای همزمان لبنان قطعاً روی دوش نخستوزیر موقت نیست چراکه پیش از او نیز هیچ اصلاحاتی در این کشور انجام نشده بود.
هممیهن نوشت: جلسات بینالمللی سران کشورها در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک که اواخر هفته گذشته به پایان رسید، هم دیپلماسی قوی را به نمایش گذاشت و هم نقش فزاینده تعدادی از رهبران خاورمیانه در مسائل منطقهای و جهانی را. در ادامه تحلیلهای کارشناسان انستیتو خاورمیانه را میخوانیم.
پال سیلم، رئیس انستیتو خاورمیانه: در حاشیه این نشست، رجبطیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه برای اولین بار با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل دیدار حضوری داشت. رئیسجمهوری ترکیه پس از این دیدار اعلام کرد که پیشرفتهایی در بحثهای مربوط به حفاری انرژی و مسیرهای حملونقل و همچنین همکاریهای بالقوه دوجانبه انجام شده است. نتانیاهو نیز بهنوبه خود با جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده دیدار کرد و این دو بر تعهد خود برای همکاری به سمت یک توافق عادیسازی عربستانی-اسرائیلی تاکید کردند.
به لطف مصاحبه مفصل محمدبن سلمان، ولیعهد عربستان این کشور با شبکه فاکسنیوز که در اواسط هفته نشستهای سازمان ملل پخش شد، عربستان سعودی بیشترین توجه را بهدست آورد. بنسلمان در پاسخهایش بر روابط قوی عربستان سعودی با ایالات متحده تاکید کرده و تمایل کشورش به عادیسازی روابط با اسرائیل را تایید کرد و گفت که این موضوع میتواند امتیازات معنیداری را به فلسطینیها اعطا کند. ولیعهد عربستان و جو بایدن هر دو تاکید کردند که حرکت به سمت احیای راهحلی دوکشوری بهعنوان نتیجهای پایدار برای درگیری اسرائیل و فلسطین برای پیشرفت معامله سعودی -اسرائیلی با واسطهگری آمریکا امری حیاتی است.
عربستان سعودی به همراه اتحادیه عرب، اتحادیه اروپا، مصر و اردن روز دوشنبه نشستی را درباره صلح خاورمیانه با هدف تاکید بر نیاز برای پیشرفت درباره مشکلات فلسطین برگزار کردند. در مورد ایران، اصلیترین رویداد خارج از نشستهای نیویورک اتفاق افتاد. در روز اول مجمع عمومی سازمان ملل تبادل زندانیهای ایرانی-آمریکایی و آزادسازی ۶ میلیارد دلار از داراییهای ایران برای اهداف بشردوستانه اعلام شد. باوجود ابراز تمایل مقامات ایرانی برای مذاکرات احیای برجام هیچ پیشرفتی در این زمینه دیده نشد، اما باید منتظر نتایج آن در ماههای آینده بود. از سوی دیگر وضعیت یمن توجه چشمگیری را بهخود جلب کرد.
شورای رهبری ریاستجمهوری یمن در مجمع عمومی سخنرانی کرد و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا با همتایان عربستانی و اماراتی خود دیداری را مربوط به مسائل یمن برگزار کردند. گردهماییهای مقامات بلندپایه در نیویورک پنج روز پس از مذاکرات میان هیئت حوثی و مقامات سعودی در ریاض برگزار شد. این نشست اولین جلسه از نوع خود از زمان آغاز درگیری در یمن در سال ۲۰۱۴ بود. هر دو طرف پیشرفتهای قابلتوجهی را در جهت بازگشایی بنادر تحت کنترل حوثیها و فرودگاه صنعا، پرداخت دستمزدهای کارمندان دولتی، احیای تلاشها و یک جدول زمانی برای خروج نیروهای خارجی از یمن اعلام کردند.
به نظر میرسد این پیشرفتها یکی از اثرات جانبی مثبت برقراری دوباره روابط عربستان و ایران باشد و میتواند به مذاکرات بیشتر به رهبری سازمان ملل برای از سرگیری روند صلح یمن منجر شود. در مورد سوریه، اردنیها و دیگر مقامات عرب و مقامات ترکیه تایید کردند که هیچ پیشرفت یا پاسخ مثبتی از سوی بشار اسد پس از بازگشت به اتحادیه عرب دریافت نشده است. آنها خاطرنشان کردند که راه پیشرو در سوریه کاملاً مسدود است.
اعضای کمیته پنججانبه (ایالات متحده، فرانسه، عربستان، قطر و مصر) درباره لبنان دیدار کردند، اما اطلاعیه مشترکی صادر نکردند و همین امر نشان داد آنچه برخی گزارشها درباره اختلافات شدید با پاریس بر سر رویکرد و نقش بیشتر دوحه عنوان کردهاند، درست بوده است. مجمع عمومی سازمان ملل برای مصر ناامیدی به دنبال داشت. این کشور وارد یک بحران اقتصادی عمیق شده و دولت کنونی راهحلی برای آن ندارد و مشکلات اقتصادی-اجتماعی بیشتری، جمعیت مصر را تهدید میکند.
بلایای طبیعی در مراکش و لیبی نیز با سخنان مارتین گریفیث، هماهنگکننده کمکهای ضروری سازمان ملل توجهها را به خود جلب کرد. ابتکار جدید منطقهای بهنام کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا که بهتازگی در نشست گروه ۲۰ اعلام شده و شامل آمریکا، هند، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اتحادیه اروپا میشود، با بیانیههای حمایتی از بایدن و دیگر رهبران عضو، توجه بیشتری دریافت کرد.
اعضای گروه دیگر منطقهای موسوم به I۲U۲ که هند، اسرائیل، امارات و آمریکا را گردهم میآورد نیز در نیویورک دیدار کردند تا روابط اقتصادی و زیرساختی خود را تقویت کنند. دستور کار جهانی هفته نشست عمومی سازمان ملل شامل نمایندگان پرقدرت از منطقه شامات (خاورمیانه و شمال آفریقا) نیز بود.
نشست اهداف اقلیمی که توسط آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد برگزار شد، بر نیاز به پیشرفت بیشتر جهان در زمینه تحقق اهداف اقلیمی تاکید کرد. کنفرانس تغییر اقلیم سازمان ملل در حال گذار از کاپ ۲۷ در مصر به کاپ ۲۸ است که در ماه نوامبر-دسامبر امسال در امارات متحده برگزار میشود. سلطان جابر، رئیس منتخب کاپ ۲۸ و فرستاده اقلیمی امارات متحده عربی مقامات عالیرتبه کشورها در نیویورک را مخاطب قرار داد و بر نیاز به تامین منابع مالی عظیم مرتبط با تغییرات اقلیمی برای برطرف کردن شکاف مالی بیش از ۲ هزار میلیاردی مورد نیاز برای حفظ جهتگیری جهان برای رسیدن به اهداف اقلیمی در سال ۲۰۳۰ تاکید کرد. سازمان ملل علاوه بر آن نشستی را درباره سود و زیان اهداف توسعه پایدار برگزار کرد. همهگیری بیماری کرونا، جنگ روسیه در اوکراین، نرخ بهره بالا و تورم، تمام فاکتورهایی هستند که تاثیر منفی بر پیشرفت بسیاری از کشورها در زمینه اهداف توسعه پایدار داشته است. بسیاری از کشورهای واردکننده نفت در منطقه شامات در این میان قرار دارند.
نیمراد گورن، مدیر ارشد امور اسرائیل: نشست مجمع عمومی سازمان ملل موضوع مهمی در تقویم دیپلماتیک اسرائیل است. سخنرانی نخستوزیر اسرائیل، رهبرانی که او در حاشیه نشست با آنها دیدار میکند و بیانیهها و اقداماتی که در رابطه با فلسطین یا ایران مطرح میکند، معمولاً خبرساز میشوند. مجمع عمومی امسال تمام این موارد را داشت: سخنرانی بنیامین نتانیاهو درباره فرصتهای منطقهای و تهدید ایران با استفاده از ابزار بحثبرانگیز، دیدار با جو بایدن و رجب طیب اردوغان و رهبران دیگر در حاشیه نشست، اخراج سفیر اسرائیل در سازمان ملل هنگام سخنرانی رئیسجمهور ایران، سخنرانی محمود عباس، رئیسجمهور فلسطین با تاکید بر نیاز برای تشکیل کشور فلسطین. اما سال ۲۰۲۳ برای اسرائیل یک سال عادی نیست؛ نه به لحاظ داخلی و نه به لحاظ منطقهای.
سفر نتانیاهو به آمریکا که دیدار از کاخ سفید شاملش نشده بود، اما شامل سفر به شرق آمریکا و دیدار با ایلان ماسک میلیاردر حوزه فناوری بود، با اعتراضاتی در حمایت از دموکراسی همراه بود. حامیان دموکراسی در اسرائیل و متحدان آنها از جامعه یهودی آمریکا اعتراضات بزرگی را ترتیب دادند و صدایشان را در هر توقفی که نتانیاهو در سفرش داشت، به گوش او رساندند. این اقدامی موفقیتآمیز در صحنه بینالمللی برای جنبش حامیان دموکراسی اسرائیل بود. از لحاظ سیاسی، مجمع عمومی سازمان ملل در مورد روابط اسرائیل-عربستان خبرساز شد.
نتانیاهو تاکید کرد که اسرائیل چقدر به عادیسازی روابط با عربستان سعودی نزدیک شده است. محمد بنسلمان این موضوع را در مصاحبهای با شبکه خبری فاکسنیوز تایید کرد و با اعلام این موضوع که هر روز به برقراری روابط نزدیک میشویم گفت، این امر نیازمند اقداماتی برای «آسان کردن زندگی فلسطینیهاست» که بسیار کمتر از تقاضای معمول عربستان برای موضوع تشکیل کشور فلسطین است که در «ابتکار صلح عرب» به آن تاکید شده است.
این پیامها با ایما و اشارههایی همراه بود؛ نمایندگان اسرائیلی و سعودی هر دو در سخنرانیهای کشورها در مجمع عمومی شرکت کردند و عربستان سعودی شروع سخنرانی خود را به اسرائیل تخصیص داد. چند روز قبل از مجمع عمومی، پادشاهی عربستان برای اولینبار اجازه داد یکی از نمایندگان رسمی اسرائیلی در یک رویداد چندجانبه (نشست یونسکو) در ریاض شرکت کند. عربستان سعودی حالا تعامل با اسرائیل را به یک امر روتین تبدیل کرده است.
امارات متحده عربی، بحرین و مراکش قبل از توافق عادیسازی با اسرائیل نیز همین کار را انجام دادند؛ بنابراین روند عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان در حال اجراست و بهنظر میرسد به سرانجام رساندن آن تنها به زمان و فرصت دیپلماتیک مربوط میشود و نه تصمیم استراتژیک. در نهایت هفته مجمع عمومی سازمان ملل یک تلاش چندجانبه را در راستای مزایای کنونی صلح اسرائیل و فلسطین آغاز کرد؛ «تلاش روز صلح» به ریاست اتحادیه اروپا، عربستان، اتحادیه کشورهای عربی، مصر و اردن. اسرائیل مانند فلسطینیها برای مشارکت در مراسم افتتاحیه دعوت نشده بود. اما برخلاف واکنشهای مخالفتآمیز و تحقیرآمیز به دیگر طرحهای صلح بینالمللی بهرهبری کشورهایی غیر از آمریکا، اسرائیل اینبار در عمل، تمایل خود را برای مشارکت نشان داد. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، الی کوهن، وزیر امور خارجه اسرائیل را درباره این موضوع مطلع کرد و کوهن از او دعوت کرد تا پایان امسال از اسرائیل دیدار کند. بذرهای پیشرفت دیپلماتیک منطقهای در مجمع عمومی امسال کاشته شدهاند. رشد و شکوفایی این بذرها بهطور گستردهای به این موضوع بستگی دارد که نتانیاهو بتواند تغییرات قضایی را به بعد موکول کند و شرکای ائتلاف راست افراطی خود را پس از بازگشت از نیویورک به خانه، کنار بگذارد.
میرت اف. مبروک، تحلیلگر ارشد و بنیانگذار برنامه مصر شورای آتلانتیک: هفته پیش دنیس فرانسن، رئیس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک اشاره کرد که برخلاف تعهدات پیشین، از سال ۲۰۲۲ تاکنون همچنان یک میلیارد و دویست میلیون نفر در فقر زندگی میکنند. بدتر از آن، ۶۸۰ میلیون نفر، یعنی حدود ۸ درصد از ساکنان روی کره زمین، همچنان تا پایان دهه با گرسنگی روبهرو خواهند بود. جامعه جهانی نمیتواند این اعداد و ارقام را هضم کند؛ اما ظاهراً میتواند.
اهداف توسعه پایدار سازمان ملل سال ۲۰۱۵ با شور و شوق زیادی تدوین شد. این اهداف تدوین شدند تا «هیچکس جا نماند» و فقر شدید و گرسنگی پایان یافته و از دسترسی افراد به نیازهای اساسی مانند آب آشامیدنی و بهداشت، انرژی سبز مقرونبهصرفه و آموزش باکیفیت، اطمینان حاصل شود.
اندیشه پشت این طرح این بود که دولتهای توسعهیافته به کشورهای در حال توسعه کمک کنند تا آنها به پتانسیل خود دست پیدا کنند. این روش کارساز نبوده است. آنتونیو گوترش هشدار داده که تا به امروز از مجموع ۱۷ هدف توسعه پایدار، فقط ۱۵ درصد در مسیر تحقق قرار گرفتهاند و بسیاری از آنها با عقبگرد مواجه شدهاند.
البته هنوز دلیل برای امیدواری وجود دارد. در مجمع عمومی سازمان ملل رهبران جهان بیانیهای سیاسی ارائه دادند تا روند اجرای اقدامات لازم برای رسیدن به این ۱۷ هدف تسریع شود. دبیرکل سازمان ملل این اقدام را عاملی سرنوشتساز در تسریع پیشرفت اهداف توسعه پایدار میداند. این بیانیه شامل اعلام بودجهای برای کشورهای در حال توسعه است. مهمتر از آن این بیانیه شامل حمایت سفت و سخت از انگیزه اهداف توسعه پایدار گوترش با هزینهکرد حداقل سالی ۵۰۰ میلیارد دلار است. این امر حیاتی است، چراکه برخلاف وعدههای پیشین، کشورهای توسعهیافته درست زمانی که باید از نیات خوب حمایت مالیصورت دهند، به شکل مشهودی کوتاهی میکنند. نکته مهم دیگر این است که این بیانیه به دو تقاضای بسیار فوری کشورهای در حال توسعه اشاره میکند: بخشش بدهیها و تجدیدنظر سیستمهای مالی بینالمللی.
این دو موضوع از یکدیگر جداییناپذیرند. چندین نماینده از اقتصادهای نوظهور که در میان آنها میا موتلی، نخستوزیر باربادوس، و سامح شکری وزیر امور خارجه مصر دیده میشوند بر اهمیت بخشش بدهی اقتصادهای نوظهور، چالش برای پرداختهای بدهی رو به رشد و تبعات پرهزینه تغییر اقلیم تاکید کردهاند. موتلی اشاره کرد چنین کمکهایی برای مبارزه با بحرانهای مختلف حیاتی است.
او گفت: «پیشنهاد دسترسی محدود به منابع مالی اهدایی برای کشورهای آسیبدیده از تغییر اقلیم با هدف تابآوری و پایداری بیشتر آنها» منطقی است. شکری برای سازماندهی دوباره نهادهای مالی بینالمللی تاکید کرد. او معتقد بود که کشورهای در حال توسعه احساس میکنند، این سازمانها نرخ بهره غیرمنصفانه بر آنها تحمیل کرده و موانع مالی برایشان ایجاد میکنند. در نهایت به نفع کشورهای توسعهیافته است تا در مورد رویکرد خود تجدیدنظر کنند. کشورهای غربی به «نظم لیبرال جهانی» تمایل دارند، چون خودشان آن را وضع کردهاند. با این حال چشمانداز ژئوپلیتیک تغییر کرده است.
فادی نیکولاس ناثار،تحلیلگر مسائل آمریکا-لبنان: نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، توجهها را به وضعیت بحرانیای که کشورش در آن قرار دارد، جلب کرد. میقاتی سخنرانی خود را با یادآوری نقش تاریخی لبنان بهعنوان یکی از اعصای بنیانگذار سازمان ملل و یکی از اعضای کلیدی پیشنویس اعلامیه جهانی حقوق بشر آغاز کرد. سخنان میقاتی در ادامه به آسیب بحرانهای همزمانی که کشور را به ورطه نابودی کشانده، اشاره کرد. بهنظر میرسد سخنرانی میقاتی در کنار مصاحبه اخیرش با روزنامه فرانسوی فیگارو، بخشی از تلاش او برای بازگرداندن جایگاه بینالمللیاش پس از افول سریع لبنان و تبدیلشدناش به کشور است که همواره بر لبه پرتگاه و در افتادن به ورطه یک دولت ورشکسته ایستاده است. به نظر میرسد که این مسئله اساسی دوران تصدی میقاتی است.
بیش از سهچهارم جمعیت لبنان در فقر زندگی میکنند. پول ملی لبنان تقریباً تمام ارزشاش را از دست داده و تحقیقات داخلی درباره انفجار بندر بیروت با مانع مواجه شده است. تمام اینها در حالی رخ داده که خلأهای مکرر قدرت، باعث شده که لبنان رئیسجمهوری، دولت کارآمد و رئیس بانک مرکزی نداشته باشد و هیچ اصلاحات معناداری در این کشور انجام نشود. مسئولیت کامل بحرانهای همزمان لبنان قطعاً روی دوش نخستوزیر موقت نیست چراکه پیش از او نیز هیچ اصلاحاتی در این کشور انجام نشده بود.
در واقع، او از لحاظ تاریخی چهرهای برای دوران گذار بوده و اغلب نقش نسبتاً میانجی داشته است؛ حتی زمانی که بیشتر از قبل ذیل دایره نفوذ حزبالله-بشار اسد قرار گرفت. با اینکه میقاتی تماشاچی نیست، اما سابقه او، حکمرانی و شهرتش را به طور قابل توجهی در داخل و خارج از لبنان لکهدار کرده است. در واقع صرفنظر از شکست پارلمان در رایگیری در مورد قوانین، دولت میقاتی نتوانسته معامله با صندوق بینالمللی پول را در دوران صدارتش به سرانجام برساند. لبنان همچنین نتوانسته انتخابات شهرداریها را به موقع برگزار کند.
پاریس که عمدتاً پرونده لبنان را برای گروه پنججانبه شامل قطر، مصر، آمریکا، فرانسه و عربستان سعودی رهبری میکند، همان اوایل از میقاتی بهعنوان عملگرای سیاسی و اصلاحطلب بالقوه حمایت کرد. اما عدم اجرای اصلاحات معنادار در لبنان، اعتبار فرانسه را تضعیف کرده و نگرانیهای داخلی را تقویت کرد؛ مبنی بر اینکه واسطهگری پاریس با این هدف است که چهرههای نهادهای دولتی حفظ شوند حتی اگر قرار باشد به قیمت حذف تغییرات واقعی باشد. در واقع این تصور ایجاد شد که هدف تنها حفظ چهرهها است؛ آنهم چهرههایی که یا از نظارت بر نهادها ناتوانند یا نمیخواهند به وظایف اصلی خود عمل کنند.
مهمترین اشتباه فرانسه در این زمینه، تلاش برای میانجیگری برای پایان دادن به خلأ ریاستجمهوری لبنان از طریق دستیابی به اجماع بین سلیمان فرنجیه، متحد اسد بهعنوان رئیسجمهور و انتخاب یک رئیس دولت با گرایش تکنوکراتتر بود.
پیشنهاد بازگرداندن ریاستجمهوری لبنان تحت دایره نفوذ اسد بهطور قابلتوجهی اعتبار و اهرم فشار فرانسه را از بین برده است. به نظر میرسد که میقاتی در آخرین مصاحبهاش با فیگارو بنیانهای این ابتکار را تکرار کرده و بر باور خود تاکید کرد که «انتخاب رئیسجمهوری که با حزبالله مخالفت میکند، منطقی یا حتی معقول نخواهد بود.»
درحالیکه این اظهارات به تثبیت موضع او در محدوده نفوذ حزبالله کمک میکند، منطق پشت این موضع نیز همان چیزی است که موجب شده برای چندین دهه، سرمایه دیپلماتیک و اهرم فشار فرانسه در لبنان بر باد برود.
برایان کاتولیس، معاون رئیس سیاسی: با پایان یافتن نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه تقریباً بدون تغییر بود. البته همین هم انتظار میرفت، چون تمرکز در این نشست عمدتاً روی مسائل جهانی گستردهتری مانند اهداف توسعه پایدار، اصلاح بانکهای چندجانبه، همکاری در سرمایهگذاری در زیرساختهای جهانی و نشست ائتلاف مبارزه با تهدید مواد مخدر صنعتی و موضوعات دیگر بود. سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه در این نشست تغییر چندانی نکرد؛ موضوعی که معمولاً بیشتر سالها اتفاق میافتد.
هرچه باشد، جلسات مجمع عمومی سازمان ملل بهعنوان یک تریبون برای رهبران منطقه عمل میکند تا مواضع دیرینه خود را مجدداً تایید کرده و آخرین نسخه از لیست مطالبات خود را منتشر کنند. همانکاری که نخستوزیر اسرائیل و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین انجام دادند. رئیس جمهوری ایران بر موضع کشورش در گرفتن انتقام به واسطه ترور ژنرال سلیمانی تاکید کرد و به این ترتیب امیدهای محدود برای احیای مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا پس از تبادل زندانیان را کمرنگتر کرد.
دولت بایدن نیز سهم خود را در بیان مجدد مواضع سیاسی خود داشت. جو بایدن با بنیامین نتانیاهو دیدار کرد و مواضع آمریکا را در مورد طیف وسیعی از مسائل دوجانبه و منطقهای تکرار کرد. هم آنتونی بلینکن و هم جیک سالیوان مجدداً تاکید کردند که آمریکا مطمئن خواهد شد ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نمیکند بدون اینکه توضیح دهند چگونه میخواهند این کار را انجام دهند.
بلینکن همچنین با همتایان خود در شورای همکاری خلیجفارس ملاقات کرد و آنها بیانیهای را منتشر کردند که در آن مواضع خود را در مورد ایران، یمن، سوریه و مسائل اسرائیل و فلسطین تشریح کردند. مقام ارشد وزارت امور خارجه در سیاست خاورمیانه نشان داد که احتمالا راه درازی برای عادیسازی توافق احتمالی عربستان و اسرائیل در پیش است و فرستاده ویژه آمریکا در یمن بار دیگر بر لزوم ادامه دیپلماسی برای پایان دادن به درگیری تاکید کرد. این به سایر جلسات سالهای گذشته مجمع عمومی سازمان ملل بیشباهت نبود.
ماجرایی که حدود ۳۶۰ کیلومتری جنوب غربی سازمان ملل در واشنگتن دیسی رخ داد میتواند پیامدهای عمدهای برای سیاست خارجی آمریکا داشته باشد: تهدید احتمالی تعطیلی دولت آمریکا بهدلیل اختلاف بر سر بودجه. واضحتر بگوییم، آمریکا در تاریخ خود ۲۲ تعطیلی دولت را تجربه کرده است و این تعطیلیها تاثیر چندانی بر سیاستخارجی آمریکا در خاورمیانه نداشته است. اما زمانی که دولت بایدن بهنظر میرسد برای پیشبرد برخی از ابتکارات خود مانند معامله عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل آماده شده که احتمالاً به اقدامات قانونی کنگره نیاز دارد، بنبست سیاسی و ناکارآمدی کلی آمریکا سوال مهمی را مطرح میکند: اگر رهبران سیاسی آمریکا نمیتوانند بر سر مسائل ساده خود که ارتباط مستقیمی با مسئولیتهایشان برای حکومتداری در خانه بهتوافق برسند، آنها چگونه میتوانند اجماع لازم برای تصویب قوانین بحثبرانگیز مانند پیمان دفاعی یا برنامه هستهای غیرنظامی برای عربستان سعودی را ایجاد کنند؟
دولت بایدن با تکیه بر تلاشهای اخیر خود گامهای بعدی خود را برای سیاست خاورمیانهای آمریکا برمیدارد، اما ممکن است در تلاش برای پیشبرد استراتژی تعامل منطقهای گستردهتر بنبستهای جدید غیرمنتظرهای را از شکافهای سیاسی داخلی آمریکا بیابد. حتی اگر آمریکا بهسختی از تعطیلی بیستوسومین دولت خود اجتناب کند، ناکارآمدی سیاسی داخلی و اختلاف در سیاست آمریکا پیامی را به بقیه جهان ارسال میکند که رهبری او را تضعیف میکند.